آخرین عناوین
پربیننده ترین عناوین
|
محمود واعظی: هیچوقت دلم نمیخواست وزیر امور خارجه شوم ناگفتههایی از دفتر روحانی؛ ساعتکار، کارتابل، جهانگیری و داماد عاطفی!
رئیس دفتر رئیس جمهور میگوید: دکتر روحانی ۱۴، ۱۵ ساعت در روز کار میکند و مواقعی وجود داشته که جلسات ما تا پاسی از شب طول کشیده و صبح زود هم جلسه داشتهایم و مجبور بودیم مانند آقای رئیسجمهور همینجا بخوابیم و شب را به صبح برسانیم.
شمال نیوز: محمود واعظی از سال ۹۶ به این سو به یک چهره خبرساز تبدیل شد؛ هم اصولگرایان و هم اصلاحطلبان بارها درباره او سخن گفتند و علیهاش نوشتند؛ روزنامه سازندگی در ویژه نامه نوروزی خود گفتگوی مفصلی با رئیس دفتر رئیسجمهور داشته که در ادامه گزیدهای از آن را میخوانید.
اخیرا داماد آقای روحانی طی مصاحبهای از تنهایی رئیسجمهور و مظلومیتشان گفته بودند، البته من این بخش را که رئیسجمهور بسیار مظلوم و تنها هستند را قبول دارم، اما بخش دومی اضافه کرده بودند مبنی بر اینکه متأسفانه اطرافیان رئیسجمهور هستند که به ایشان لطمه میزنند یا در واقع همه به فکر منافع خودشان هستند. این موضوع بازتابی بسیار عجیب و غریب داشت و متأسفانه روی نام شما و آقای نوبخت در توئیتر و شبکههای مجازی تمرکز کرده بودند. اول اینکه آیا تنهایی و مظلومیت جناب رئیسجمهور را قبول دارید و دوم اینکه تیرهایی که مشخصا به سمتتان هدف گرفته شده از چه ناحیهای است و چرا؟ در رابطه با مصاحبه داماد جناب آقای روحانی باید بگویم که ایشان در جریان کارهای اجرایی دفتر آقای رئیسجمهور، نهاد و دولت نیستند، اما از باب اینکه رابطهای عاطفی با آقای رئیسجمهور داشتهاند احساس خود را بیان کردند. این نظر شخصی خود ایشان است و نباید بیشتر از این بها داد، ایشان قطعا از برنامههای روزمره، جلسات و آنچه در اطراف آقای رئیسجمهور اتفاق میافتد مطلع نیست. زیرا رفت و آمدی هم به این دفتر و دولت ندارند و در شغلی که قبل از ازدواجشان داشتند فعالیت میکنند. ولی از باب ارتباط عاطفیای که دارند برداشتشان را مطرح کردند که مانند نظر هر کس دیگری محترم است و روی آن حرفی نداریم، اما صحبتهایی که عنوان شده به این صورت است که ممکن بود اگر فردی سیاسی یا فردی دیگر بود به زبان دیگری بیان میکرد، شاید اگر اینطور بیان میکردند بهتر بود که فشار در این دوران روی آقای رئیسجمهور بسیار زیاد است و این فشارها ناشی از شرایط جامعه، مسائل سیاسی و موارد مختلف است،. همچنین مسائل و رقابتهای انتخابات گذشته است که ادامه پیدا کرده و قطع نشده است و حتی در این شرایط که دچار جنگ اقتصادی شدهایم، عدهای باید به نظام کمک کنند، اما برخی از مخالفان داخلی دولت هنوز دنبال آن هستند که فشار آمریکا را به ناکارآمدی دولت نسبت بدهند، درست همان چیزی که هدف آمریکاییهاست تا از این طریق تسویهحساب کنند؛ لذا اگر میگفتند که در این شرایط باید همه اعم از اطرافیان و دیگران به رئیسجمهور کمک کنند، بهتر بود تا از چنین لفظی استفاده شود. اینکه آقای رئیسجمهور خیلی صبور هستند کاملا درست است، گاهی اوقات بنده شخصا شاهدم که فشار فراوانی روی ایشان هست و ایشان همچنان آرامش خودشان را حفظ میکنند و برای جلوگیری از پدید آمدن تشنج در جامعه پاسخ هجمههای موجود را نمیدهند. ما هم دعا میکنیم که خدا به ایشان بیشتر صبر بدهد و مسلما خداوند هم در این شرایط ایشان را بسیار یاری کردهاند. به نظرم مسئله تنهایی یا مظلومیت رئیسجمهور بهتر است با این تفسیر مطرح شود که ایشان بیشترین فشار را تحمل میکند. همانطور که میدانید جناب رئیسجمهور از ابتدای صبح تا پایان شب سر کارشان هستند و اخلاق اطرافیانشان به نحوی نیست که از حوزه شخصی ایشان گزارش بدهند و مثلا بگویند صبحانه نان و پنیر میخورند یا چند ساعت کار میکنند و برایشان تبلیغات کنند. یک بار در سفری استانی ایشان از زبانشان پرید و گفتند که ۱۴، ۱۵ ساعت در روز کار میکنند و لازم است من در اینجا بگویم مواقعی وجود داشته که جلسات ما تا پاسی از شب طول کشیده و صبح زود هم جلسه داشتهایم و مجبور بودیم مانند آقای رئیسجمهور همینجا بخوابیم و شب را به صبح برسانیم. پس علت اینکه علیه آقای دکتر روحانی صحبت میشود که ایشان وقت کافی نمیگذارند، چیست؟ اتفاقا زمان خیلی زیادی را صرف مشکلات موجود در کشور میکنند. پاسخ تمام نامههایی که وزرا میفرستند بهروز است، بارها این اتفاق افتاده که وقتی نامهای میآید دستور رئیسجمهور را همان روز ابلاغ میکنیم. از طرف دیگر جلسات متعدد اقتصادی، سیاسی و... دارند و لذا ایشان هر روز حتی پنجشنبهها از صبح تا شب سر کار هستند و هنگامی که جمعهها با هم تماس تلفنی داریم، مشخص است غیر از نامههای دستوری آنچه مربوط به گزارش، تحلیل و مسائلی که در آن فوت وقت نمیشود را بررسی میکنند و جمعهها به این امور میپردازند. ایشان و خیلی از مسئولان دیگر در کشور تفکری دارند مبنی بر اینکه معتقدند مردم ما را برای همین کار انتخاب کردهاند و اگر ۱۴، ۱۵ ساعت در روز کار میکنیم نباید منتی سر مردم داشته باشیم. اصلا مردم ما را برای این انتخاب کردهاند که کار کنیم و ممکن است برخی در شأن خودشان نبینند که مدام بگویند که روزانه ۱۵، ۱۶ ساعت کار میکنیم، کما اینکه چنین صحبتهایی درست نیست، اما کسانی که مطلع نیستند و مواردی را بیان میکنند به دنبال این هستند که سطح مطالب اساسی را به سطحی بسیار پیشپاافتاده و جزئی بیاورند؛ لذا بنده به فشاری که روی ایشان وجود دارد اذعان کامل دارم؛ تلاشی که انجام میدهند، مسائل مختلف موجود اعم از اینکه محوریت تمام امور اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... در دست ایشان است. درباره فشار به رئیسجمهور هم به نظرم اگر اینطور میگفتند که «در برابر فشارهای بسیاری که بر شانه رئیسجمهور وجود دارد، انتظار میرود تمام اعضای دولت ــ که دور میز دولت مینشینند، استانداران و فرمانداران و معاونینشان ــ در رابطه با روشنگری، اقناع کردن افکار عمومی و مسائل دیگر فعالیت داشته باشند تا تمام این امور برعهده رئیسجمهور نباشد.» بیان بهتری بود. با توجه به اتفاقات مذکور این مسأله مطرح میشود که رئیسجمهور فرد کمارتباطی هستند ــ البته رئیسجمهور روحانی رئیسجمهوری مکتوب است تا شفاهی ــ، اما رؤسای جمهور قبلی اهل گعده و دورهم نشستن بودند، میگویند آقای واعظی هم مزید بر علت شده که ارتباطات کمتر شود و ما به رئیسجمهور دسترسی نداریم. اول اینکه آقای رئیسجمهور چه در زمان دولت یازدهم چه در زمانی که رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک بودند و چه در زمانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند، هیچگاه اهل این نبودند که مرتبا با افراد مختلف گعده داشته باشند و نحوه برخورد به روش و فرهنگی که فرد دارد برمیگردد. از طرف دیگر همیشه وقتشان را اهم و فیالاهم کردهاند، یعنی میگفتند یک کار مهمتر از دیگری است یا یک جلسه مهمتر از جلسه دیگر است. الان ما با این مسأله مواجهیم که ایشان را در هفته ۱۰ جای مختلف دعوت میکنند، ایشان میگویند که در هفته یک جا برای سخنرانی میروند، زیرا معتقدند که نباید هر روز به جاهای مختلف رفت و حرفهای تکراری زد. آیا فکر نمیکنید که برنامههای سخنرانی رئیسجمهور نسبت به رؤسای جمهور کشورهای دیگر بیش از اندازه است؟ یعنی رئیسجمهور ما مجبور است بیشتر حرف بزند؟ حتی با وجود احساسی که شما دارید، ایشان ظاهرا به جاهای مختلفی که با اصرار دعوت میشوند، بدهکارند. بههرحال آقای رئیسجمهور طی اهم و فیالاهم جایی را که برای سخنرانی میروند انتخاب میکنند. از طرفی لیست ملاقاتشان بسیار طولانی است و ایشان از بین افراد، کسانی که فکر میکنند در شرایط ملزم به ملاقات هستند را میپذیرند. بهفرض مثال در دوران قبل به مسائل سیاسی و... اهمیت بیشتری میدادند، الان مدتهاست که مسائل اقتصادی برایشان اولویت دارد. آنچه جلسه و ملاقات در ارتباط با مسائل اقتصادی باشد برایشان اولویت بیشتری دارد و به آن توجه میکنند. شاخصه جالب ایشان این است که هر گزارش و نامهای که برایشان میآید را با دقت فراوان مطالعه میکنند و پس از خواندن آن هم عکسالعمل نشان میدهند و هم آن را فراموش نمیکنند و از نامه یا گزارشی که خواندهاند در جلسات مختلف نقلقول میکنند. آیا آقای رئیسجمهور خودشان کارتابلشان را میخوانند؟ چقدر برایشان تدارک میشود؟ آیا گزینش اتفاق میافتد؟ ببینید طبیعی است که تعداد نامههایی که به ما میرسد بسیار زیاد است و بدیهی است که روشی برای مطالعه آنها پیدا کنیم، بنابراین آنچه مربوط به اعضای کابینه، شخصیتهای کشور، رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه و مکانهای حاکمیتی است گزینش نمیکنیم، اما به غیر از اینها تعداد بسیار بالایی نامه داریم. البته این هم نقض غرض است؛ وقتی بار گستردهای را در مقابل کسی که عادت دارد با دقت مطالبش را بخواند قرار دهید، طبیعتا دقت و دستورات آن فرد کاهش خواهد یافت، اما در همین حال هم ایشان با دقت نامهها را میخوانند و عکسالعمل نشان میدهند. موضوع این است که بنده در مدتی که به رئیسجمهور نزدیک هستم، از افراد مختلفی در دولت شنیدهام که ارتباطات حضوریشان بیشتر شده است. ملاقاتهای متعددی که وزرا دارند در همین زمره میگنجد. برادران واعظی از قم تا آمریکا! آیا خانوادهتان مبارز بودند؟ نمیتوانم بگویم مبارز بودند، اما مذهبی بودند و مسائل سیاسی را میفهمیدند. وقتی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم دو برادر دیگرم من را همراهی میکردند. چند برادر هستید؟ ما ۶ برادر هستیم که ۳ نفرمان آمریکا بودیم و ۳ نفرمان در قم. سه برادر دیگرتان طلبه هستند؟ بله. یکی از برادرانم درحالحاضر رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم است، یکی از برادرانم استاد دانشگاه است، اما درس خارج خوانده و معاون فرهنگی دانشگاه شهید بهشتی است، برادر دیگرم هم که درس خارج و علوم قدیمی خوانده، پزشک است. یعنی هر دو نظام را با هم در خانواده پیش میبردید؟ خاطرم هست که به یکی از بزرگان به شوخی و طنز گفتید پدرمان برای هر دو سیستم فکر کرده است! دوستان به شوخی میگفتند که حاجآقا خیلی آیندهنگرند، زیرا ۳ تا از پسرهایشان را به قم و ۳ تا را به آمریکا فرستادهاند. اصولگرا نبودهام، اما مذهبی بودهام به نظر میرسد ریشههای خانوادگی و روابطتان به اصولگرایی تمایل دارد؟ اگر منظورتان از اصولگرا به معنای تشکیلاتی سازمانِ امروز است، هیچوقت به خاطر ندارم از ابتدای انقلاب تا الان جزو هیچ گروهی با تابلوهای امروزی باشم، با وجود اینکه همیشه آدمی سیاسی بودم و فرقی نمیکرد که فعالیت فنی یا فعالیت دیگری داشته باشم، اما از لحاظ تفکری ما روی اعتقادات مذهبیمان پایبند هستیم، زیرا من هم از طرف پدریام ریشه روحانی دارم به همین دلیل هم فامیلیای که انتخاب شده است واعظی است. فامیلی مادرم امامی است و ایشان هم ریشه روحانی دارند. با سیدحسن امامی که نسبتی ندارید؟! خیر؛ بنابراین من از لحاظ خانوادگی و ریشهای اعتقاد مذهبی را با جدیت دنبال کردهام. ولی از نظر مسائل سیاسی چیزی که الان به عنوان تنگنظری مطرح میشود را قبول ندارم و هیچوقت هم قبول نداشتهام، وقتی الان از واژه اصولگرا استفاده میکنیم یک چیز در ذهن افراد متبادر میشود و وقتی میگوییم اصلاحطلب مفاهیم دیگری به ذهن افراد میرسد. درصورتیکه تفکرات سیاسی من مقداری به آن اصلاحطلبی نزدیکتر است، اما از نظر اعتقادی چیزی که قبول دارم بیشتر از این جریان است. به همین دلیل همیشه ترجیح دادهام وقتی چنین مباحثی پیش میآید، بگویم که روش اعتدال را دنبال میکنم. شاید به همین خاطر آقای ولایتی که آن زمان هم به عنوان فردی میانهرو شناخته میشد به شما پیشنهاد کار دادند. ممکن است اینطور باشد، البته آن زمان خطکشیها مانند امروز نبود. کاملا به خاطر دارم وقتی من به وزارت ارتباطات رفتم همه تعجب کردند که یک آدم سیاسی که سالهای متمادی معاون وزیر خارجه بوده و فعالیتهای سیاستخارجی و بینالمللی انجام داده است چه ارتباطی به وزارت ارتباطات دارد. وقتی در ماههای اول کار جلسه شورای معاونین را برای برنامهریزی ۴ساله برگزار میکردند، وقتی پیشنهاداتی بیان میشد، من میگفتم که قصد داریم کارهای اینچنینی انجام دهیم، برخی از معاونین پشت سر من گفته بودند که این فرد از وزارتخارجه آمده و فکر میکند با حرف و اینطور بیانات میتوان فضای مجازی را توسعه داد. البته بعد از مدتی گفتند هر آنچه برنامهریزی شده بود بیشتر از آن انجام دادیم. ما نسل ۳ را تا سال ۹۶ که من آنجا بودم به تمام شهرها بردیم، نسل ۴ را به نزدیک به هزار شهر بردیم. اینترنت ۱۵برابر شد و تا جایی که توانستیم کسبوکارهای مختلف پدید آوردیم و شرکتهای بزرگی راهاندازی کردیم. چیزی که روز اول در معارفهام گفته بودم این بود که: «من فقط وزیر ارتباطات دولتیها نیستم، همانقدر که دولتیها زیرمجموعه من هستند و به آنها اهتمام دارم، بیشتر از اینها به بخش خصوصی اهتمام دارم.» تقریبا هیچ هفتهای وجود نداشت که تعداد زیادی از مدیران عامل شرکتهای خصوصی با من جلسه نداشته باشند. وقتی بحث از بیدولتی به میان میآید این صحبت را به همراه دارد که دولت آقای روحانی دولتی است که غافلگیر میشود، دولتی است که در مقابل پدیدههای بیرون از این دولت راهکاری پیشبینی شده ندارد، هرچند این دولت اراده دارد که فضای مجازی را تقویت کند، روابط خارجی را درست کند و وزرای خیلی کارآمدی در دوره اول با خود بیاورد، اما یکباره وزیرش استعفا میدهد و بعد هیچ تلاشی اتفاق نمیافتد. مثلا در داستان مربوط به آقای ظریف مسأله این است که در نهایت افکارعمومی نفهمید که این استعفا، اعتراض به چه چیزی بود و جای سؤالی بسیار جدی به وجود آمد که چطور دولت نمیتواند مسئلهاش را به گونهای حل کند که چنین اتفاقاتی بیفتد؟ البته فقط مسأله آقای ظریف نبود، مثلا در مورد نقطه قوتی برای دولت مانند آقای قاضیزادههاشمی در مقاطع مختلف اتفاق افتاد. به نظر میرسد این بخشی از ناهماهنگیای است که در کل دولت وجود دارد و بعد آن را به دفتر رئیسجمهور هم تسری میدهند. به نظر من این نه ناهماهنگی در دولت است و نه در دفتر رئیسجمهور، بلکه من با تِرم بیدولتیای که شما به کار میبرید موافق نیستم، اتفاقا ما، چون دولت داریم و غافلگیر هم نمیشود به همین دلیل وقتی آقای ترامپ از برجام بیرون رفت، پیشبینی خیلی از افراد این بود که ممکن است عکسالعمل ایران احساسی و بهگونه دیگری باشد، اما اتفاقا، چون دولت و حاکمیتی مقتدر داشتیم، تصمیمات عاقلانهای گرفته شد؛ با مردم داخل و خارج صحبت کرد و با مکانیزمی روشن موفق به حفظ برجام شد. پس ما دولت داشتیم که توانستیم دولت را حفظ کنیم. وجود دولت است که میتواند در دیماه ۹۶ با اتفاقاتی که رخ داد روبهرو شود. رئیسجمهور اتفاقات آن زمان را به عنوان رئیس شورای امنیت ملی فرماندهی کرد، علاوه بر آن از نیروی انتظامی استفاده کرد و دستور داد که نباید به مردم صدمهای وارد شود، بنابراین نباید از اسلحه استفاده شود. اینجا میتوانیم بگوییم رئیسجمهور داریم نه دولت... باید یکی، یکی جلو برویم، پس در آن زمان که چنین وضعیتی پدید آمد، دولت داشتیم. همچنین در موارد مربوط به سیاستخارجی هم دولت داشتیم. اتفاقا بنده قصد دارم بگویم در ارتباط با موضوع ظریف هم دولت داشتیم. به این دلیل میگویم «دولت داشتیم»، زیرا از زمانی که آقای ظریف استعفا داد دولت سریعا موضوع را پیگیری کرد و نگذاشت به بحران تبدیل شود. حال اینکه استعفایشان را خبری کردند یک بحث دیگر است و میتوانید از خودشان سؤال کنید. اگر اتفاقی که برای دکتر ظریف افتاد برای شما رخ میداد چه میکردید؟ اولین اقدامی که انجام میدادم، اجازه میدادم صبح شود، قطعا خدمت آقای رئیسجمهور میآمدم، با ایشان صحبت میکردم و هر حرفی که داشتم در آنجا مطرح میکردم و به توافق میرسیدیم که با هم چه کار کنیم. این اقدامی است که اگر برای من پیش میآمد انجام میدادم. یعنی میپذیرید که در دفتر ناهماهنگی وجود داشته است؟ به هیچوجه در دفتر ناهماهنگی وجود نداشته است. اما دلیل اینکه من میگویم دولت داریم این است که ایشان ساعت ۱۱:۳۰ سهشنبه شب استعفا دادند و فردای آن روز ساعت ۱۲:۳۰ شب با ایشان توافق کردیم که چه اقداماتی را انجام بدهیم. ما دولت داریم که وقتی یک ماجرا آنقدر خبری و بینالمللی میشود، ظرف ۲۴ ساعت کامل جمع میشود و صبح هم آقای رئیسجمهور پاسخ دادند و ساعت ۱۰ هم ایشان به جلسه نخستوزیر ارمنستان آمدند. اتفاقا ما دولت داریم که چنین مباحثی را مدیریت میکنند و اگر دولت نداشتیم که چنین اتفاقی رخ نمیداد. اتهام ناهماهنگی که وارد میکنند چیست؟ بعد از اینکه به نتیجه رسیدیم دولت داریم، باید توجه کنیم که در هر دولت و هر جایی از دنیا وزرای خوب و متوسط وجود دارند که همه به نحوی در دستگاه دولتی کار میکنند، یک وزیر در مقطعی یا خودش به این نتیجه میرسد که دیگر نمیتواند و مفید نیست یا رئیسجمهور به این نتیجه میرسد. من فکر میکنم که ما نباید این مسائل را تابو کنیم، مگر در دولت قبل از ما چطور وزرا در جلسات اینچنینی شرکت میکردند؟ وزیر خارجه دولت در سفر بود که عزل شد... آنجا میگفتند، چون دولت داریم برکنار میکنند. اتفاقا آن نشاندهنده چیز دیگریست، شما باید ببینید مردم چه میگویند و بعد بیینید قواعد بینالملل چه میگوید. میگویند دولت مستقر و عاقل باید تصمیماتی معقول و قابل قبول افکار عمومی داخلی و خارجی اخذ کند. اتفاقا به آن روند دولتداری نمیگویند، اینکه با وزیر توافق کنید که از هفته بعد به هر دلیلی نباشد یا استعفا دهد، شما با او صحبت میکنید، حرفش را میشنوید و حرف شما را میشنود، توافق به ادامه کار میکنید. به نظر من به این میگویند داشتن دولت. آیا در رئیسجمهور و شما تلاشی برای حفظ این دوستان در دولت وجود دارد؟ زیرا خیلیها معتقدند برای رئیسجمهور یا دولت تفاوتی ندارد. حال میگویند ممکن است آقای واعظی رفتن بعضی از وزرا را از درون تسهیل کند. اصلا اینطور نیست. طی یکسالونیم گذشته مسأله رفتن آقای دکتر آخوندی از زمانی مطرح شد که موضوعات بافت فرسوده مطرح شد که آقای رئیسجمهور یک دیدگاه داشتند، همین دیدگاهی که آقای مهندس اسلامی در حال اجرای آن هستند، اما آقای دکتر آخوندی دیدگاه دیگری داشتند. از همان بابت بحث خروج ایشان مطرح شد، طولانیشدن این موضوع به این دلیل بود که من وسط ماجرا قرار گرفتم و سعی میکردم به جایی برسد. در ماجرای آقای ظریف هم وسط بودید؟ بله، بهطور کامل وسط بودم. آقای قاضیزاده حدود ۶ ماه قبل از ماجراهای پیش آمده استعفای دیگری داده بودند و بدون اینکه خبری شود بررسی شد. بنده در آخرین مذاکره به اتاق ایشان رفتم، صحبت و جمعبندی کردیم و آمدند. زمانی که موضوع استعفای دکتر ظریف مطرح شد، همانطور که مطلع هستید ایشان ۱۱:۳۰استعفا دادند و من ساعت ۱۲:۳۰ یعنی یک ساعت بعد اولین توئیت را کردم که آقای رئیسجمهور با این استعفا موافق نیستند. با رئیسجمهور هماهنگ بودید یا حدس میزدید که رئیسجمهور موافق نباشند؟ خیر، من در رابطه با مسائلی که نظرات آقای رئیسجمهور را میدانم، وظیفهام این است که نظرات ایشان را بلافاصله لحاظ کنم و آن را ثبت کنم. شما دیدید که استعفای آقای ظریف و اظهارنظر بنده همهجای دنیا همزمان بود. این برای من خیلی مهم بود که من بلافاصله سیگنال بدهم که از نظر رئیسجمهور و دولت پذیرفته نیست. صبح فردا توئیت دیگری کردم و گفتم از نظر آقای دکتر روحانی ما یک وزیر خارجه و یک سیاست خارجی داریم. خب چرا این کار را انجام دادم؟ نکته اول اینکه بگویم ما دولت داریم و دوم اینکه در رابطه با مسئلهای که آقای دکتر ظریف را نگران کرده است بگویم که از نظر دولت و شخص رئیسجمهور سیاست تغییری نکرده است و ما ایشان را به عنوان وزیر خارجه قبول داریم و سیاست خارجی هم همان سیاست خارجی است. اجازه بدهید یک قدم آنطرفتر برویم، جدا از ناهماهنگی در درون دولت، بخشی از بحث بیدولتی را ناشی از این میدانند که حاکمیت همه ابعاد و اختیارات دولت را به رسمیت نمیشناسد. در این داستان هم که مربوط به آقای دکتر ظریف است، حت ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
working();
|
working();
|
« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما » هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد