آخرین عناوین
پربیننده ترین عناوین
|
گفتگوی خواندنی با وزیر اقتصاد دولت دهم ؛ مازندرانی هستم اما شناسنامه ام صادره از اصفهان است !
شمال نیوز : برخی آن زمانی که ایشان وزیر شده بود گفتند کشتیگیر آمده که اقتصاد را ضربه فنی کند ولی در نهایت برخی به نوعی این طور برداشت میکردند که این اقتصاد بود که او را ضربه فنی کرد. برخی هم عملکرد او را مثبت ارزیابی میکنند.....
شمال نیوز: برنامه دستخط با حضور سید شمس الدین حسینی، وزیر اقتصاد دولت دهم در برنامه دستخط پخش شد. متن این برنامه به شرح ذیل است: با برنامه دیگر از برنامه دستخط در خدمت شما هستیم. فکر میکنم این برنامه یکی از برنامههای خاص ما باشد و ناگفتههای زیادی در این برنامه مطرح شود. مهمان ارجمندی که در این برنامه حاضر شده است تقریباً 5 سالی است که در جایی حرف نزده و مصاحبهای نداشته است. بعد از یک مسئولیت سنگینی که در عرصه اقتصاد کشور داشته است. برخی آن زمانی که ایشان وزیر شده بود گفتند کشتیگیر آمده که اقتصاد را ضربه فنی کند ولی در نهایت برخی به نوعی این طور برداشت میکردند که این اقتصاد بود که او را ضربه فنی کرد. برخی هم عملکرد او را مثبت ارزیابی میکنند. در خدمت جناب آقای دکتر سید شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد دولت دهم هستیم. کسی که از اواخر دولت نهم آغاز به کار کرد و تا پایان دولت دهم سکان را در اختیار داشت. سکان بسیار سخت و حساسی بود. سلام و خیلی خوش آمدید. به جناب شما و بینندگان محترم سلام عرض میکنم. این ایام به خصوص در این چند ماهه خیلی ها یاد شما و تلاطمهایی که زمان شما تجربه شده بود کردند. به خصوص تلاطم های ارزی بود. از اینجا شروع کنیم خوب است. وقتی این تلاطمها را دیدید به عنوان یک آدم اقتصادی پیشبینی میکردید؟ بله. من میتوانم حتی ارجاع به سخنرانیهایی بدهم که در محافل علمی داشتم و فکر میکنم به فرض، زمانی که تحریم کاتسا از طرف دولت ترامپ وضع شد، من مطرح کردم که یک غفلت راهبردی دارد در کشور صورت میگیرد. این است که برخی از سیاستمداران ما فکر کرده بودند و فکر میکردند که تحریمها ابزار تنبیه دولتهای نهم و دهم بوده است. تحت شرایطی که از نظر من به استناد مطالعات، تحریمها در واقع استراتژی متوقف کردن جمهوری اسلامی ایران بوده و هست. فکر میکنید تحریمها در نرخ ارز بیشترین تاثیر را داشته است؟ برخی زمان شما را با این دولت مقایسه میکنند و میگویند در زمان آقای احمدینژاد که جهش قیمت دلار داشتیم همانند فنری قیمت دلار را گرفته بودند تا کنترل شود ولی این فنر یکباره دررفت. این چنین بود؟ این چنین تشابهی وجود دارد؟ البته برنامه شما چون برنامه سیاسی، اجتماعی و عاطفی است، احتراز دارم که خیلی تخصصی باشد. نمیخواهیم تخصصی بحث کنیم. مردم فهم باشد. این نکته مهمی است که شما اشاره کردید که آیا تحریمها را موثر میدانید؟ قطعاً موثر میدانم. در این دوره هم قطعاً موثر میدانم ولی یک نکتهای وجود دارد و آن این که اگر قرار است این را بررسی کنیم باید دوره زمانی خود را منحصر به این 7-6 ماه اخیر کنیم یا به یک سال گذشته منحصر کنیم یا میتوانیم از سال 92 که دولت عوض شد روندها را بررسی کنیم. من معتقدم که تحریمها در این دوره تحریمهای بسیار ضعیفتری بودند و هنوز تحریمها نیامده بودند یا در آستانه آمدن بودند چون آن استحکامی که بیان کردم، ایجاد نشده بود، اثر خود را گذاشت. به طور مشخص میتوانم عرض کنم که کافی است روند چند متغیر اصلی را در اقتصاد ایران در چند سال گذشته بررسی کنید. اتفاقاً روی همین نقدینگی برای شما مثال میزنم. نقدینگی در این دوره رکورد زده است. 27 درصد متوسط رشد داشته است که حتی در سالهای 88 و 91 که انتقادات تند میشد 25 درصد بوده است. الان نقدینگی ما از 490 هزار میلیارد تومان در مرداد 1392 به بیش از هزار و 700 هزار میلیارد تومان رسیده است ولی با کمال تاسف باید بگویم سرعت گردش نقدینگی برای اولین بار در چند دهه گذشته در اقتصاد ایران به کمتر از یک رسیده است. این به چه معنا است؟ سرعت گردش نقدینگی یک شاخصی است که نشان میدهد یک واحد پول چند بار گشته است یا به عبارت این که چند بار در معامله استفاده شده است یا به عبارتی چند معامله انجام شده که از این واحد پول استفاده شده است. یعنی در طول یک سال با این واحد پول کمتر از یک بار معامله انجام شده است. الان نقدینگی اسمی ما از تولید اسمی ما فراتر رفته است و این به تحریم بازنمیگردد لذا میخواهم بگویم که اتفاقاً اگر میشد اقتصاددانهای ما و سیاست گذاران ما را می شد به این جهت هدایت کرد که تمام مسئله اقتصاد ایران ارز نیست. شما آن زمان از یک و خردهای به 3 و خردهای رسید. چطور این اتفاق افتاد؟ من کتاب شما را میخواندم مخالف دخالت بانک مرکزی بودید که میگفتید باید به سمت تکنرخی شدن برویم که سواستفادهها و این چیزهایی که اتفاق میافتد نشود که آن زمان نشد چون ارز کافی بانک مرکزی نداشت و نتوانست این کار را انجام دهد. البته برخی از تجار را در تشدید ارزها موثر میدانستید. به نظرم اگر بگویید شاید موثر باشد و الان هم به درد بخورد. واقعیت امر این است که ما تا قبل از سال 1390 اوضاع و احوال اقتصاد خوبی داشتیم برعکس این 5-4 سال گذشته! نرخ رشد اقتصادی ما مثبت بود. روند توزیع درآمد ما در حالت بهبود بود. رشد صادرات غیرنفتی ما بسیار خوب بود. تراز تجاری ما بسیار مثبت بود ولی یکباره تحریمهای سخت انجام شد و فقط امریکا نبود. اتحادیه اروپا هم بود. این اتفاق هم افتاد و این اولین باری بود که با این شدت در چند دهه گذشته تجربه میشد. من معتقد هستم تنها فضای خارجی نبود و فضای داخلی هم متفاوت بود. اتفاقاً باید این چنین باشد و باید به دولت کمک کنیم. نباید فضا را تنشآلود کنیم. نظریهای که میگوید آن فنر رها شد بحث علمی است. آن بحث این است که اگر تورم داخل کشور از تورم شرکای تجاری بیشتر باشد این به جایی میرسد که قدرت رقابتمندی شما یعنی توان صادراتی شما کم میشود. نیاز وارداتی شما زیاد میشود لذا تراز تجاری شما که مثبت بوده رفته رفته منفی میشود و وقتی منفی شد شما ذخیرهای ندارید که بتوانید این کسری را پوشش دهید مجبور میشوید نرخ ارز را افزایش دهید و به قول دوستان شوت کند و پرتاب شود. واقعیت امر این است که در آن دوره مازاد تجاری داشتیم حتی در سختترین شرایط این چنین بود و این اتفاق هنوز رخ نداده بود ولی دسترسی به ذخایر ارزی ما بسیار محدود شد. به خاطر تحریمها بود؟ بله. دسترسی بسیار محدود شده بود. پیشبینی را آن زمان نکرده بودید؟ پیشبینی کرده بودیم ولی به همین دلیل شروع به دستهبندی کالاها کرده بودیم. کالاها دستهبندی شده بود ولی به خاطر دارم که اگر در آن فضا میخواستیم واردات برخی از کالاها را محدود کنیم چیزی که الان به سختی صورت میگیرد، میگفتند مغایر با قانون برنامه توسعه است. خیلی سخت طول میکشید تا ما چیزهایی را منتقل کنیم چون یک زمینه سیاسی وجود داشت که حرف تخصصی را بها نمیداد. این زمینه سیاسی در مجلس بود. بله. در مجلس بود و بیرون مجلس هم بود ولی در مجلس غوغا میکرد. علت این که عرض کنم من این بحث را مطرح میکنم به این دلیل است که بگویم برادران عزیزی که بلوا میکردید ما قرانی از مابهتفاوت ارز به دست نیاورده بودیم. هیچ دولتمردی علیالقاعده نباید به این فکر باشد که از طریق افزایش نرخ ارز کسری بودجه تامین کند. حجم تحریمهای فعلی را ببینید و حالا ببینید این دوره ارز بیشتر پرتاب شد یا آن زمان؟ قطعنامه سازمان ملل بود، تحریم امریکا بود، تحریم اروپا بود. این فضا بود و ببینید در آن دوره مثلاً در مجموع کشور چطور اداره شد و تجربه قبلی هم وجود نداشت. ما با چنگ و دندان و بعد از این که کلی موانع به لحاظ قانونی وجود داشت مرکز مبادله ارزی را راه انداختیم. این مرکز به بازار ارز کشور ثبات بخشید. جلوی رانت را میتوانست بگیرد ولی مرکز مبادله ارزی تعطیل شد. به چه علت بود؟ نمیدانم. این را باید دوستان پاسخ دهند. از جمله دلایلی که گفتند... شما که می دانید خوش بینانه اش این بود که فکر میکردند با امضای برجام و مسائلی از این دست و باز کردن گرههای سیاسی نیازی به این زیرساختها نیست. در کتابی که نوشته شده گفتید بازار ارزی –ریالی در خارج کشور آن زمان تشکیل شد. قدرت بانک مرکزی ما را آن زمان کاهش داد. بله. من ابتدا نکتهای عرض کنم یک واردکننده اینجا ریال دارد و میخواهد کالای خود را وارد کند و یک صادرکنندهای در دبی ارز دارد. در شرایط معمول سیستم بانکی اینها را به هم وصل میکند اما وقتی شرایط معمول سیستم بانکی تحریم میشود صرافیها این کار را میکنند. این اطلاعات را در دولت نتوانستید به دست بیاورید. بالاخره نتوانستید آن سازوکار را فراهم کنید و اطلاعات را از مردم بگیرید و بدون آن اطلاعات عملیات کردید. اتفاقاً این حرف را این طور پاسخ دهم که چند لحظه پیش گفتیم مرکز مبادله ارزی چه بود؟ مرکز مبادله ارزی این بود که برای اولین بار در اقتصاد ایران سه نهادی که مستقیم درگیر تجارت خارجی هستند اطلاعات خود را با هم شیر کردند. گمرک، وزارت صنعت،سازمان توسعه و تجارت و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بود، این شکل گرفته بود. ممکن است بگویید شما تمام پایگاههای اطلاعاتی را ایجاد کرده بودید میگویم خیر ولی آیا دست روی دست گذاشته بودید؟ میگویم خیر. این اقدام کوچکی است؟ قطعاً نبود ولی پیرو صحبت خود شما بالاخره بدون اطلاعات کامل به خط زدید. یا انتقادی که میکنند این است که میگویید تحریمها اثرگذار بود ولی رئیسجمهور سابق خیلی جاها اشاره داشت که این تحریمها کاغذپارهای بیش نیستند. شما وقتی دلار به 3500 رسید. از هزار و خرده ای تومان رسید؟ قبل از سال 88 هزار تومان بود. در سال 89 اینها به 1200 تومان رسید. در سال 90 هزار و 800 بود. در سال 91 به 3 هزار و خردهای رسید. در فاصله دو سال این اعداد جابهجا شد. دولت چقدر درآمد کسب کرد؟ دولت به ماهو دولت به عنوان خزانه دولت حدود 20 درصد ، آن هزار تومان به هزارو 224 تومان رسید. من ممکن ست 226 تومان را اشتباه کنم. 20 درصد به عنوان افزایش منابع ریال ناشی از ارز بود ولی مابقی به فرض ارزی که در مرکز مبادله فروخته میشد با نرخ 2400 تومان برای صندوق توسعه ملی بود و به خزانه دولت نمیآمد. در صندوق توسعه میرفت؟ بله. نمیآمد که خرج شود؟ خیر. با ارز متعلق به پتروشیمیها بود که به خود پتروشیمیها تعلق میگرفت. این که میگویند ارز پتروشیمیها که می گویند درش رانتخواری است درست است؟ اگر فاصله نرخها زیاد باشد در این سیاست رانت وجود دارد. یکی از مشکلات الان همین است. باز من شنیدم که رئیس کل بانک مرکزی گفتند که سال 96 برای کنترل بازار ارز 18 میلیون دلار مداخلهای فروختیم. این 18 میلیارد دلار مداخلهای به نظر من خوب است منتشر کنند. معنی این چه میشود؟ این همان جایی است که شفافیت وجود ندارد. من معتقدم این عدد بیشتر است. این 18 میلیادر دلار مداخلهای است. فکر میکند دولت دوازدهم چقدر درآمد کسب کرده است؟ دولت دوازدهم در خصوص بحث ارز به طور مشخص نمیتوانم بیان کنم، عدد دقیق را ندارم ولی در مجموع یکی از مسائلی که وجود دارد این است که در جامعه حتی با کارشناسان که صحبت کنید فکر میکنند منابع کشور این چند سال خیلی کم بوده است ولی من بر اساس آمار رسمی عرض میکنم که در سال 91 کلاً 106 هزار میلیارد تومان درآمد داشتیم که چون سال 92 انتخابات بود ما 104 هزار میلیارد تومان را پرداخت کردیم و 2 هزار میلیارد تومان را به سال 92 برای انتخابات منتقل کردیم. در کل 106 هزار میلیارد تومان درآمد داشتیم و 104 هزار میلیارد تومان خرج کردیم. این عدد سال گذشته 320 هزار میلیارد تومان بود. سال گذشته منابع و مصارف دولت جمهوری اسلامی ایران، بودجه عمومی 320 هزار میلیارد تومان بوده که حتی اگر تورم از دل این خارج کنیم باز به قیمت سابق 100 درصد رشد داشتیم. گفته بودید با توجه به نوسانات ارزی آن موقع به جمع بندی رسیدید که صفر باید از واحد پولی ما حذف شود ولی در فرصت دیگری افتاد. چرا این کار نشد؟ اول عرض کنم که این چه فایدهای دارد. به هر حال حداقل این است وقتی که میخواهید تجارت کنید و آمارهای خود را ثبت کنید مثلاً وقتی یک دلار 100 هزار ریال میشود و معاملات شما در سال حدود 100 میلیارد دلار است ببینید تعداد این صفرها چقدر میشود. قدری شاید جنبه پرستیژی دارد. در کشورهای دیگر دنیا هم این کار را میکنند که وقتی برنامه اصلاح اقتصادی انجام میدهند بعد به یک ثبات نسبی که رسیدند پول را هم به لحاظ اسمی اصلاح میکنند و خیلی اثر عمیق اصلاحات اقتصادی ندارد ولی تسهیلهایی را ایجاد میکند. ما هم این قصد را داشتیم. برنامه هم این بود که بعد از هدفمند کردن یارانهها که توانسته بودیم شوکهای قیمتی ش را جمع کنیم این کار را انجام دهیم ولی وقتی به تلاطمهای سال 91 خوردیم جمعبندی این شد که باید بتوانیم این را زمانی اجرا کنیم که نیاز به دینیمنیشن دیگری نداشته باشیم. الان موقع این هست؟ خیر. الان موقع این کار نیست. به لحاظ ماهیت برنامه شما من سعی میکنم کمتر ورود کنم و من هم چاره دیگری هم ندارم. من الان فکر میکنم آن چیزی که در اقتصاد ایران نیاز داریم پایه تولید ملی اقتصاد ایران را توسعه دهیم. در مجموع اگر مشغول این شویم که فرض کنیم بازار ارز را کنترل کردیم و مسائل را حل کردیم از چیز مهمتر غفلت کردیم و آن نوسانات رشد اقتصادی ما و از آن مهمتر انقباض نسبی تولید ملی ما است که باید به آن فکر کنیم. الان من معتقدم با توجه به این که تغییراتی در تیم اقتصادی دولت انجام شد... تغییرات به نظر شما مثبت بود؟ من در مجموع مثبت میبینم. آقای دژپسند را میشناسید؟ بله. فرد مومنی است و تجارب خوبی دارد و فرد متخصصی است که دکترای اقتصاد دارد.برای ایشان هم آرزوی توفیق میکنم. تجارب خوبی دارند و حتی فکر میکنم که این که رئیس کل بانک مرکزی هم اقتصاددان شده است حداقل از این منظر... آقای همتی هم با شما کار کرده بود؟ نه خیلی. البته موقعی که در وزارت اقتصاد در خدمت مردم عزیز بودم ایشان با توجه به این که قبلاً در بیمه مرکزی بودند نماینده ما در ایشنری بودند و من هم این را حفظ کردم. میشناختم و میشناسم و چهره ناشناختهای نیستند ولی دکتر دژپسند را بیشتر میشناسم. بالاخره با هم همکلاس بودیم و در مجموع فکر میکنم این تیم اقتصادی میتواند در صورتی که از آنها پشتیبانی شود، تجربه تلخ گذشته را دوباره تکرار نکنیم. یک کار بزرگی که باید در این کشور صورت گیرد فرآورده سازی است. متاسفانه در یک مقطعی وزارت نفت ما جلوی گسترش تولید فرآورده را گرفت و امروز آنها نفت خام ما را به راحتی تحریم میکنند. این که به راحتی میگویم بالاخره کاهش دادند. این که میگویند فلانی را معاف کردند درست این است که او تولید را کاهش داده، از تحریم کامل معافش کردند. یعنی معافیت منوط به کاهش خرید نفت ایران شده است. ما اگر در فرآورده سرمایهگذاری کنیم این محدودیت اتفاق نمیافتد. این یک بحثی است. نکته دوم این که ما از تجربه درس بگیریم و با تجربه درنیفتیم. قبلاً تجربهای در مرکز مبادله ارزی بود و الان یک تجربه سامانه نیما است و این دو تجربه را با هم مقایسه کنند و از این استفاده کنند. ما باید تشکیلات ثابت مقابله با این جنگ اقتصادی ایجاد کنیم. ما تشکیلات ثابت نداریم. تخصصی باشد؟ بله. تشکیلات ثابت و با اختیارات مناسب ایجاد شود. اختیار داشته باشد و پاسخگو هم باشد. الان بین دستگاهها پخش است و ما تشکیلات دائم نداریم. من چند نکته در همان زمان از شما خواندم. مثلاً با تجار جلسه داشتید و گفته بودند زمانی که ما میخواستیم قیمت ارز را افزایش دهید چنین نکردید و حالا چند صباحی اجازه دهید ما ارز خود را به قیمتی که مدنظر داریم بفروشیم. مشکلات از این دست بود؟ خیر. البته آن هم یک واقعیتی بود. این را از این باب مطرح میکنم که منافع متقارن نیست. منافع در بسیاری از موارد به طور معمول و همیشه، منافع بخش خصوصی و بخش عمومی با هم منطبق نیستند. این همان جایی است که در علم اقتصاد به آن شکست بازار میگوییم. به یاد دارم در یک جلسهای مقام معظم رهبری گفتند این کارهای سختی است و عرق آدم را درمیآورد. خیلی این جمله ایشان برای من ملموس بود. یکی از مشکلات تحریمها این است که بخش قابل توجهی انرژی شما معطوف به آن میشود و مسئله هم جدی است. من به یاد دارم دکتر معمارنژاد که آن زمان رئیس کل گمرک بودند اقتصاددان بود و در نظام پایگاه اطلاعاتی کار کرده بود و قبلاً مدیرکل دفتر تجارت الکترونیکی بود و از ایشان خواستم که سعی کنید وظیفه پایش و پیشبینی را تقویت کنید و از تغییرات ترکیب واردات به دولت سیگنال بدهید. این درست بود که هر جا میرفتید جلوتر از شما امریکاییها میرفتند؟ بعد ما بودند. قبل و بعد ما بودند. ادبیات گستردهای دارد. یکی از چیزهایی که من توصیه میکنم این است که مرکز تحریم شناسی درست کنیم. من معلم دانشکدههای اقتصاد هستم. تقریباً دانشکده اقتصاد با اینها بیگانه و بیگانه هستند و خیلی درد است. شاید من و امثال من مقصر هستند. تحت شرایطی که بروید آن سوی قضیه و ببینید اقتصاددانهایشان چقدر کتاب مینویسند و چقدر متخصصهای مالی آنها کتاب مینویسند ولی دانشکدههای مالی خیلی به این امر بیتفاوت هستند. آنها به این جمعبندی رسیدند که به جای تحریمهای جامع تحریمهای هدفمند و هوشمند اعمال کنند. یعنی به جای این که همه چیز را تحریم کنند به فرض پول را تحریم کنند. دست روی چیزی بگذارند که مهم است. احسنت. مثلاً اینها بانک مرکزی ما را تحریم کردند. من قبلاً هم گفتم تحریم بانک مرکزی یک تحریمی است که با وجود تحریم یک نهاد ولی انگار تمام بانکها را تحریم میکنید. وزیر فلان کشور میگفت میخواهیم با شما کار کنیم و ما هم علاقه نشان میدادیم ولی راه را باید پیدا میکردیم. الان هم معیشت و امنیت کشور مورد هجمه قرار میگیرد باید نهادسازی مناسب با آن داشته باشیم البته این باید در آکادمیها و محافلهای علمی و پژوهشی ما هم جای خود را پیدا کند. یعنی مرکز تشکیل شود در حاشیه میتوان رشتههایی تعریف کرد. دانشگاهها و مراکز علمی را فعال کرد. به آنها خوراک داد و به نظرم این کار خیلی بزرگی است. پیشنهاد خوبی در این برنامه مطرح شد و انشاالله باعث خیر شود. چه سالی ازدواج کردید؟ من سال 1379 بود. چطور با حاج خانم آشنا شدید؟ ازدواج من به قول امروزی ها کاملاً سنتی بود. برادر کوچک من خلبان در نیروی هوایی است. برادر خانم من هم خلبان هستند. هنوز هم خلبان هستند؟ بله. خلبانهای خوبی هستند. جوانان خیلی شایستهای هستند. این دو جوان با هم خیلی خوب بودند و میخواستند خانوادهها را به هم نزدیک کنند. در واقع داداش کوچک برای من زن انتخاب کرد. ایشان معرفی کرد و طبق روال مادرم دیدند و پسندیدند و من هم رفتم و الحمدالله انجام شد. اهل کجا هستید؟ من شناسنامه نوشته صادره از اصفهان هست و درست هم هست. من در اصفهان متولد شدم. مادرم اصفهانی است ولی واقعیت این است که من در تنکابن بزرگ شدم . اصل و نسب تنکابنی ه?
ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
working();
|
working();
|
« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما » هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد