تردیدی وجود ندارد سرمایههای انسانی، مهمترین دارایی یک ملت است و همه باید از فرصتهای برابر برای رشد و شکوفایی فردی بهرهمند شوند. نباید به صورت گلخانهای تعداد اندکی تحت حمایت قرار گیرند و خیل عظیمی از استعدادهای مکشوف و نامکشوف در کشتی بحرانزده مدیریت مغفول واقع شوند.
شمال نیوز / کوروش غفاری چراتی: تردیدی وجود ندارد سرمایههای انسانی، مهمترین دارایی یک ملت است و همه باید از فرصتهای برابر برای رشد و شکوفایی فردی بهرهمند شوند. نباید به صورت گلخانهای تعداد اندکی تحت حمایت قرار گیرند و خیل عظیمی از استعدادهای مکشوف و نامکشوف در کشتی بحرانزده مدیریت مغفول واقع شوند.
«آلفرد مارشال» از بنیانگذاران اقتصاد نئوکلاسیک میگوید: «باارزشترین ثروتها، سرمایهگذاری نیروی انسانی است. هیچ اسراف و اتلاف ثروت ملی بالاتر از این نیست که بگذاریم نابغهای در یک خانواده فقیر و گمنام به دنیا آمده و عمر خود را در کار کم اهمیتی صرف کند.»
«نخبه کشی» در ایران معضلی ریشه دار است؛ در تاریخ ایران کمترنخبهای می توان سراغ گرفت که ازتکریم شایسته برخوردار و از آسیب تخریب سالم مانده باشد.«نخبه کشی» تنها در کشتن و سربه نیست کردن رجال و متفکران بزرگ و نامدار و مبدع تحولات اجتماعی گسترده نیست. ندیدن انشاء تحسین برانگیز یک دانش آموز، برخورد بغض آلود با ابتکار و خلاقیتهای کوچکی که می تواند در لایه های مختلف جامعه از سطوح کارگری گرفته تا کارمند و موسیقدان و هنرمند وجود داشته باشد نوعی نخبه کشی است. «نخبه کشی» کشتن ایده ها و انگیزه های کوچکی است که شاید در آینده ای نه چندان دور منشا رستگاری ملتها شود. «نخبه کشی» امروز در جامعه ما به عنوان یک آفت بزرگ مدیریتی عموما از سوی مدیریتهای ناکارامد در جریان است. آفتی که قطعا آینده زندگی فرزندان ما را دچار چالش خواهد کرد.بطورکلی اصول مديريت منابع انساني كه حاصل تجربه و دانش مديريت است تضمينكننده موفقيت در يك سازمان و نهاد است و اين بدان معناست كه اين اصول و راهكارهاي مطلوب براي جذب، نگهداري و ارتقاي نيروي انساني را در اختيار مديران قرار ميدهد. اندیشمندان مدیریت منابع انسانی بر این باورند که سازمان های پیشرو در هزاره ی جدید، تنها از طریق به کارگیری الگوهای پیشرفته توسعه نیروی انسانی، یادگیری سازمانی و راهبردهای توسعه و خلاقیت کارکنان، می توانند پاسخگوی نیازهای سازمان آن هم با سرعت و انعطاف بیشتری باشند. «توسعه منابع انسانی » یکی از مهم ترین اهداف راهبردی سازمان های پیشرو در عصر کنونی است که به منظور تحقق آن باید ارتقای سطح دانش، خلاقیت، تجربه و کیفیت، تعالی و عملکرد سرمایه های سازمان و حتی تغییر ویژگی های فردی کارکنان، در دستور کار مدیریت سازمان قرارگیرد. کارآمدی، اثر بخشی و بهره وری گوهر سازمانی است که می تواند پایداری و بقای سازمان ها را تضمین کند و راهکاری برای کسب موفقیتها باشد. اما آنچه در یک سازمان منجر به بهره وری واقعی، مداوم و مستمر می گردد و حد مشخصی ندارد، خلاقیت کارکنان نخبه و ایده پرداز می باشد. مدیران موفق و کارآمد با اعمال مکانیزم هایی چون پرهیز نخبه کشی، اهتمام به شایسته سالاری و اجتناب از بایسته سالاری، احترام و ارزش نهادن به ایده ها و خلاقیتها، مهربانی و معاشرت با افراد در سازمان، جلب رضایت کارکنان، فراهم کردن محیط سالم اخلاقی و رفتاری، تقویت روحیه و تشویق آنها، از بین بردن محیط ترس و مرجح دانستن ضوابط بر روابط موجب شکوفایی بهره وری در سازمان می شوند.
یکی از آفت های مهم در سیستم مدیریتی کشورما بصورت عام و دراستان مازندران بصورت خاص،سلیقه سالاری به جای شایسته سالاری است که ماحصل آن نخبه کشی و به حاشیه راندن نیروهای مستعدی است که می توانند با ایده ها و برنامه های نوین ،سازمان را در نیل به اهداف توسعه یاری رسانند.
«نخبه کشی سازمانی» امروزه مهمترین چالش مدیریتی در توسعه منابع انسانی و بهره وری سازمانی در دستگاههای اجرایی مازندران است که متاسفانه تاکنون کمتر بدان پرداخته شده است. چالش هولناکی که با جلوس نیروهای فاقد نگاه راهبردی و عموما با سطح پائینی از دانش و خلاقیت در جایگاههای مهم ،موجبات سیر نزولی تمامی شاخصه های توسعه در یک سازمان را فراهم می کنند.آنچه مسلم است «نخبه کشی» تنها به معنای حذف چهره های مهم عرصه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و یا دگراندیشان و روشنفکران تاثیرگذار در سطوح گسترده جامعه نیست. امروزه متاسفانه جامعه ما با فرایند مزمنی از نخبه کشی رنج می برد که کانون آن در سازمانهای کوچک و از مدرسه گرفته تا اداره و سازمان را دربر می گیردکه تحلیل و آسیب شناسی تاریخی آن موضوع این نوشته نیست.
آنچه مسلم است توان مدیریتی و عملیاتی هر نهاد يا سازماني متكي بر نيروي انساني است و حتي مكانيكي ترین و صنعتيترين سيستمها نيز بر محور نيروي انساني ميچرخند .دراین میان برخي سيستمها به لحاظ ماهیت فعالیتها و خدمات ،اتكاي بيشتري به نيروي انساني دارند ،لذا نيروي انساني در تمام مراحل خدمت رسانی این سازمان ها عنصری تعیین کننده است.اما فقدان شایسته سالاری و غلبه روابط بر ضوابط و تخریب و به حاشیه راندن نیروهای خلاق و متعهد که متاسفانه در برخی از دستگاههای اجرایی با محوریت شخص مدیر و معاونین در جریان است ،مهمترین آفت عدم بهره وری نیروی انسانی در دستگاههای اجرایی مازندران است .
از این رو اهتمام مدیران ارشد استان به ویژه استاندار به پیشگیری از «نخبه کشی» در سطوح پائین که مرگ خلاقیتها و عدم بهره وری را در دستگاههای اجرایی استان درپی دارد ضرورتی اجتناب ناپذیر است.فرایندی که به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان و بزرگان علم مدیریت،نخستین گام در حرکت به سوی توسعه منابع انسانی و ارتقای بهره وری در سازمانهای مختلف به ویژه دستگاههای دولتی است.