.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
خاطرات بدون کنتور یک زندانی سابق!
یه آقایی یک شب تو حبس بوده بعدش هر اتفاقی براش بیفته میگه بخاطر همون یه شب حبس بود. اگه موهاشم شروع کنه ریختن میگه از آب حموم زندانه!

حبر24: یارو برای دوستاش تعریف می کرد: رفته بودیم آمازون برای شکار پلنگ؛ یدفعه یه گله پلنگ افتاد دنبالمون و هممون رو خورد.رفیقاش میگن پس چطور تو الان زنده ای؟. یارو هم با چهره ای « مظلوم نما» میگه: آخه اینم شد زندگی؟!.

یه آقایی یک شب تو حبس بوده بعد به اندازه ای خاطره داره که فضانوردایی که مسیر کره زمین تا مریخ رو رفتن و برگشتن؛ ندارن. جالبه بعدش هر اتفاقی براش بیفته میگه بخاطر همون یه شب حبس بود. اگه زخم معده بگیره میگه بخاطر غذاهای بد زندون بود( یارو کلا یه وعده بیشتر اونجا غذا نخورد) یا مثلا موهاش شروع کنه ریختن میگه از آب حموم زندانه!.

توصیه میکنم هرکیو میخان ببرن حبس قبلش یه «چک آپ» کامل ازش بگیرن وقتی هم خواستن آزادش کنن یه «چک آپ» کامل دیگه؛ والا فردا اگه موهاش هم درد کنه میگه تقصیر زندونه!.

مورد داشتیم طرف تو زندون بزور از پای میز ناهار بلندش می کردن بعد یه عکس از خودش با بشقاب خالی منتشر کرده و زیرش نوشته: اعتصاب غذا تا تحقق دموکراسی و آزادی!!. گویا ایشون به فاصله بین ناهار و شام که چیزی نمی خورد می گفت: اعتصاب غذا کردم!!.

مثلا یکی از دوستان دوسال قبل آزاد شد بعد اینقد از خاطرات زندونش تعریف کرد که «فک درد» گرفت و بعد دندوناش درد گرفت و نهایتا چشمش مریض شد بعد رفته گفته: بازجوها چشامو گروگان گرفتن تا از آرمانهام دست بکشم!!. یا گفته: من تو زندان کور شدم منتها تازه فهمیدم!!. همش تقصیر زندانبانه که هرروز با اشعه های « ایکس- گاما- وای- زد- ام- ان- او- پی- کیو و...» شکنجه می شدم و مجبورم می کردن بدون ماسک محافظ؛ جوشکاری کنم!!. بعدشم چون « وثیقه میلیاردی» نداشتم مجبور شدم چشامو گرو بذارم بیام بیرون!!.

میگن بعد از اظهارات غم انگیز دوستان عزیزمون در رسانه های اونور آبی ؛ کارگردانای سینمای عشقولانه هندی طی نامه ای اعلام کردن: فیلمای قبل از تو سوء تفاهم بود.

اصلا تو زندون به این رفیقمون خیلی بد گذشت: حق تماشای شبکه های نسیم- تماشا- آموزش و شبکه های استانی رو نداشت- کارتونای مورد علاقشو‌ دیر بهش می رسوندن- بازی مهم منچسترسیتی و ساندرلند رو نذاشتن ببینه- شبها همیشه پابرهنه می خوابید و حجم دانلود اینترنتش زود تموم می شد.

مثلا یبار تو زندون سرما خورده بود بعد دکترا اعلام کردن مریضی ایشون خیلی شدید و صعب العلاجه و ما نمی تونیم کاری کنیم و باید اعزام بشه بیمارستانهای « آنتالیا» یا «سواحل تایلند». متاسفانه مسئولای بیرحم زندون مخالفت کردن و مجبورش کردن یه کپسول «آموکسی سیلین» بخوره و مجبورش کردن بزور خوب بشه! الان که ۷سال از آزادیش می گذره هنوز زمستونا سرما می خوره و ضمنا هروقت به چیز داغی دست میزنه دستاش «جیز» میشه و می سوزه. قبل زندان اینطوری نبود.


ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.299 seconds.