در روزهای اخیر شاهد چرخش صدوهشتاد درجه ای آمریکایی ها و کشورهای استعمارگر دیگر و نیز برخی کشورهای عربی هستیم. چرخشی عجیب اما قابل پیش بینی، چرخشی که دیر یا زود باید اتفاق می افتاد.
امروز کشورهای حامی داعش تبدیل به مبارزان علیه داعش شدند. همان کشورهایی که تا دیروز به داعش و دیگر گروه های تندرو در سوریه سلاح و امکانات و پول می دادند، امروز در پی متحد کردن کشورها برای حمله به داعش هستند.
اما آنچه در این بین مهم و حائز اهمیت است عمق نگاه رهبر انقلاب و استقامت بر سخن است. از همان ابتدا که وقایع اسف بار قتل و جنایت در کشور مسلمان سوریه توسط گروه های افراطی به وقوع پیوست تنها کسی که به حق پشت سر ملت و دولت سوریه ماند جمهوری اسلامی ایران و شخص مقام معظم رهبری بود.
حتی آن روزها در داخل کشور افرادی بودند که دولت سوریه را سقوط کرده می دانستند و حمایت ایران از آن ها را کاری عبث و به ضرر جمهوری اسلامی ایران قلمداد می کردند. اما رهبر معظم انقلاب نشان دادند که نگاه شان و بصیرتشان و تصمیم گیری هایشان با هر فرد دیگری و در هر پست و مقامی متفاوت و عمیق تر است.
ایشان از همان ابتدا خط مشی این جریان ها را تشخیص دادند و دستان پشت پرده این جریان ها به وضوح دیدند لذا از همان ابتدا با حمایت از هرگونه اصلاحات در دولت سوریه موضع ایران را نسبت به گروه های افراطی و تندرو و همچنین آمریکا و اسراییل به عنوان بازی گردانندگان این جریان اعلام کردند.
کمی اگر با خود بیاندیشیم و تامل کنیم خواهیم دید تصمیمی که ایشان در جریان تحولات سوریه اتخاذ کردند بی بدیل و شگفت آور بود. فقط تصور کنید که به هر نحوی دولت سوریه ساقط می شد و گروه های تندرو بر منابع سوریه سیطره می یافتند و آن وقت دولت اشغال شده داعش به عراق حمله می کرد چه بر جهان اسلام رخ می داد. امروز که آنها تنها یک گروه مورد حمایت غرب و برخی کشورهای عربی هستند اینگونه افسار پاره کردند آن وقت که صاحب دولت می شدند چه می کردند؟
آری اگر همه این تحولات را کنار هم بگذاریم خواهیم دید که رهبر فرزانه انقلاب چه خدمت بزرگی در حق ما بلکه بالاتر در حق بشریت کرده است؟ خدمتی و نعمتی که چگونگی شکر آن برای ما سخت و دشوار است.
