رياست محترم جمهوري جناب آقاي دكتر روحاني بعد از انتخابات در يك مصاحبه اي راجع به تغييرات مديريتي و كارآمد تر شدن اداره امور كشور و پررنگ تر گشتن شايسته سالاري اعلام فرمودند آنهائيكه بشكل اتوبوسي وارد دستگاههاي اداري شده اند و يا جابه جا ، بايد بروند و بنحوي اذعان داشتند تغييرات جدي است!بعد از گذشت بيش از شش ماه نه تنها چندان تغييري حاصل نگرديد بلكه در برخي از دستگاههاي اداري استانها به راكبين اتوبوس مورد نظر رياست جمهوري اضافه و فوج فوج آنهم به سبب سهم خواهي بازيگران عرصه سياست تحت عنوان مدير و معاون وارد سازمانهاي اداري شده اند و آخرين خبرها حكايت از استمرار روند مورد اشاره دارد. بنابر اين با وجود ادعاي دولت تدبير و اميد جهت پررنگ تر گشتن شايسته سالاري اتفاق خاصي نيافتاده و نگرانيهاي بسياري از فرهيختگان متعهد و كارشناسان دلسوز و خيرخواه داخل دستگاههاي اداري را تشديد نموده است .
بيم آن مي رود با ادامه روند نامطلوب تغييرات اميدها در دولت اميد به ياس مبدل گردد!از دولتهاي گذشته بويژه در هشت سال اخير اين انتظار وجود نداشت شايستگان از ميان خيل كثيري از انسانهاي دلسوز و فرهيخته و كارشناسان مجرب و كاركشته ادارات و سازمانها براي همان دستگاه مديران و معاونين نصب گردند اما باالتفات به شعارهاي داغ و تحول خواهانه جناب دكتر روحاني شوق و ذوق فرهيختگان و پرسنل اهل دانش و تجربه در دستگاههاي اداري را بر انگيخته بود كه با استقرار دولت ايشان دوران حاكميت اغيار و غريبه ها در ادارات به پايان مي رسد و مديران مورد نياز براي هر دستگاه اداري الزاما از همان اداره انتخاب و نصب مي شوند و بقول ايشان اتوبوسي ها رجعت خواهند كرد!به سخن ديگر كارشناسان و پرسنل هر اداره و سازمان اميدوار شده بودند به فعاليت و بالندگي بيشتر كه ارائه خدمات شايسته و صادقانه ارتقاء اداري را به همراه خواهد داشت و مجدادا آدمهاي كم دانش وبي تجربه از بيرون بر آنان فرمانروايي نخواهند كرد.
چرا اينكه در دولت گذشته برخي اشخاص بخاطر عضو ستاد بودن و قرابت داشتن به نگاه حاكم بر دولت جايگاه مديريت ها را تصاحب كه به سبب غريبه بودن نسبت به دستگاه اداري فتح شده الفباي وظايف مربوط به آن سازمان را نمي دانستند و شش ماه تا يكسال مي بايست در محضر شريف كارشناسان دوره آموزشي را طي تا به حداقل آگاهي دست مي يافتند.
گويي برخي از دستگاههاي اداري محل تفرج آقايان و بهره گيري از مزاياي آن تبديل شده بود! بسياري از افراديكه بيرون از آن اداره يا سازمان اداري جايگاه مديريت را غصب كردند و يا از اداره به دستگاه اداري ديگر براي تصاحب مديريت انتقال يافته اند بيشك در حد يك شاگرد تنبل برابر كارشناسان مربوطه به آن اداره به حساب نمي آمدند ليكن زمانه چنان عوض شده بود كه اساتيد مجبور بودند هم درس بياموزند و هم ثناگوي حضرات باشند تا نان بخور و نميرشان قطع نشود و بلكه يك نان ديگر از سر لطف و كرم آنهم با دستور اغيار به سفره خاليشان اضافه گردد!
جناب آقاي دكتر روحاني بيشك واقف مي باشند هجوم اشخاص و افراد خارج از دستگاههاي اداري آنهم بشكل سهم خواهي براي تسخير موقعيت هاي مديريتي و نيز انتقال نيروها از اداره اي به اداره ديگر به منظور تصاحب كرسيهاي رياست ، انگيزه هاي كارشناسان و پرسنل مجرب و خير خواه را مي ميراند و اين حالت ايستايي نيروهاي فرهيخته ادارات جانها را مكدر و مجموع پرسنل را فشل مي سازد ، حتي در گاهي اوقات به منظور تضعيف مديران و معاونين انتقالي و كم دانش ، توسط كارشناسان آدرس غلط داده مي شود ! علي الظاهر ادارات مورد نظر را آرام مي پنداريم ليكن در باطن جنگ و جدال در حال فوران است.بخاطر داشته باشيم يكي از عوامل شيوع تظاهر و پارچه خوري همين شيوه رايج در انتخاب مديران و معاونين مي باشد كه در اين مقوله سخن بسيار است!
سخني با مجلسيان محترم-كاملا خاطرمان هست در هنگامه معرفي كابينه از ناحيه دكتر روحاني جهت اخذ راي اعتماد غالب نمايندگان در سخنرانيها و اظهارات شان تاكيد داشتند وزراء بايد تجربه مديريتي در همان وزارت برخوردار و نيز رشته تحصيلي آنها مرتبط باشد.اما مع الاسف بايد گفت فقط در محدوده كابينه موضوع تجربه و دانش مرتبط با آن مطرح و سپس مورد اغماض قرار گرفت.گويي آن سخنها و جدالها براي شهره شدن مطرح نه جهت اصلاح و كارآمدتر گشتن مديريت كشور! برخي از نمايندگان عزيز بجاي اينكه به امر نظارت دقيق دستگاهها و مديريتها و انتصابات به منظور كارآمدتر شدن مديريت كشور بپردازند بدنبال سهم خواهي خود در معرفي نيروهاي مورد نظر به دستگاههاي اداري استانها هستند تا در انتخابات بعدي بتوانند مجدادا به مجلس راه يابند.اگر نمايندگان ارجمند در استان مازندران و هر استان ديگر به اصل وظيفه خود مي پرداختند نه دخالت در نصب مديران بي گمان مديريتها كارآمدتر جلوه مي كرد!
حال با عدول برخي از نمايندگان از وظايف بنياني خود آيا مي شود از بهبود امور مورد اشاره انتظار داشت؟بدين لحاظ بايد گفت سهم خواهي بازيگران عرصه سياست و نيز فشار اعضاي ستاد انتخاباتي بويژه برخي از نمايندگان ارجمند در مجلس شوراي اسلامي در ناكارآمد شدن مديريتها و ايجاد نارضايتي در كارشناسان و مردم مقصر و در صورت عدم اصلاح شيوه انتخاب و انتصاب مديران خسارات آن جبران ناپذير خواهد بود.در اين ارتباط بسياري از فرهيختهگان و كارشناسان اعتقاد دارند در انتخاب مديران سهم سالاري پررنگ تر است تا شايسته سالاري!