.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
تنها امام مولود رمضان
پرويز شعباني

 زندگى سراسر افتخار امام حسن مجتبى (ع) جلوه‏هاى زیبا و پرشكوهى داشت. او در روز پانزدهم رمضان سال سوم هجرى پا به عرصه وجود گذاشت. 7 ‏سال از محضر پرفیض رسول خدا (ص) از چشمه‏هاى زلال نبوت بهره برد. وحى الهى فكر و اندیشه او را شكل داد و اعماق جانش را جهت‏بهره دهى به اسلام و مسلمانان آماده نمود وبعد آن، 30 ‏سال حوادث تلخ و شیرین بعد از رحلت پیامبر وى را از تجربه‏هاى گران بهره‏مند ساخت. در سال چهلم هجرت، هدایت كشتى اسلام، در سخت‏ترین موقعیت، به عهده اش نهاده شد. آن امام همام  با كمترین آسیب و تلفات امت اسلامى را رهبرى كرد، توطئه‏هاى بزرگ و خطرناك بنى‏امیه را نقش بر آب ساخت، مانع نابودى اسلام و برنامه‏هاى حیات بخش آن شد و پیش بینى پیامبر خدا(ص) را تحقق بخشید. بر خورد زیباى امام حسن(ع) در قصه صلح افتخار بزرگى در تاریخ اسلامى بر جاى گذاشت.

امام حسن (ع) نه تنها از نظر علم، تقوى، زهد و عبادت، مقامى برگزیده و ممتاز داشت، بلكه از لحاظ بذل، بخشش، دستگیرى از بیچارگان و درماندگان نیز در عصر خود زبانزد خاص و عام بود. وجود گرامى آن حضرت آرام بخش دل هاى دردمند، پناهگاه مستمندان و تهیدستان، و نقطه امید درماندگان بود. هیچ فقیرى از در خانه آن حضرت دست خالى برنمى گشت وسفره های اطعام شبانه روزی در مدینه به هیچ عنوان تعطیل نمیگشت.

در دوره 6 زمامدار زیست نموده است و در این میان، پیامبر اسلام (ص) و امیرالمؤمنین (ع) علاقه و محبّت ویژه اى به امام حسن (ع) داشتند. سخنان و سیره عملىِ پیامبر اسلام(ص) با امام‏حسن و برادرش، امام حسین(ع) گویاى شدت محبّت آن حضرت به این دو بزرگوار بوده است كه مورخان و محدثان اهل سنّت و شیعه، آنها را به طور متواتر نقل كرده‏اند؛ از جمله، پیامبر اكرم (ص) درباره آنان فرمود:«اَلْحَسَنُ و اَلْحُسَینُ سِیدا شَبابِ اَهْلَ الْجَنَّةِ»  و «رَیحانَتاىَ مِنْ هذِهِ الْاُمَّةِ»

حضرت على (ع) نیز امام حسن (ع) را در همه امور كمك‏كار و در كنار خود داشت. وصیت‏هاى آن حضرت به امام حسن (ع) معروف و مشهور است و در نهج ‏البلاغه به تفصیل نقل شده است. آن حضرت به خاطر فضیلت‏ها و ارزش‏هایى كه در وجود امام حسن(ع) سراغ داشت، وى را وصى و جانشین و امام پس از خود معرفى كرد. در این باره ادله و حجت‏هاى بسیارى در دست است؛ از جمله، روایتى است از سلیم بن قیس هلالى كه گفت: من شاهد بودم آن زمانى را كه امیرالمؤمنین (ع) به فرزندش، امام حسن (ع) وصیت نمود و بر این وصیت، تمام فرزندان خویش، از جمله امام حسین(ع)، محمد بن حنفیه و رؤساى شیعه و اهل بیت خویش را گواه گرفت. سپس ودایع امامت، مانند كتاب و سلاح، را به امام حسن (ع) داد و به وى گفت: اى فرزندم! پیامبر گرامى (ص) به من دستور داد تا به تو وصیت كنم، سلاح و كتابم را به تو بدهم، همان طورى كه او به من وصیت كرد. آن حضرت به من دستور داد تا تو را امر نمایم به این كه هرگاه مرگ تو را فرا گیرد، آنها را به برادرت، حسین (ع) تحویل دهى (و امامت را به وى بسپارى).

معاویه ملعون، كه پس از شهادت امیرالمؤمنین، على (ع) خود را خلیفه بلامنازع مسلمانان مى‏پنداشت، با مكر و حیله، یاران و بزرگان قوم را از اطراف امام حسن (ع) دور كرده و آن حضرت را در میدان سیاست و حكومت تنها گذاشت. امام حسن (ع) گرچه تلاش زیادى نمود تا در برابر تهاجم سنگین سیاسى و نظامىِ معاویه از خلافت به حق خویش دفاع كند، اما با خیانت بسیارى از سردمداران و كوتاهى سران اقوام و طوایف، آن حضرت با تعداد اندكى از شیعیان، تنها مانده و ناچار به صلح با معاویه شد. معاویه با این كه صلح‏نامه را با گواهى برخى از صحابه پیامبر (ص) امضا كرده بود، اما به آن پاى‏بند نبوده و بر خلافش عمل نمود؛ از جمله، براى قتل امام حسن (ع) مكرر اندیشید و همسر آن حضرت را به مسموم و شهید نمودن ایشان وادار ساخت.مهربانی با یتیمان محبت و عطابخشی اهل بیت علیهم السلام به ویژه امام حسن مجتبی علیه السلام زبانزد عام و خاص گردیده بود. او كه دارای قلبی پاك و رؤوف و پر مهر نسبت به دردمندان و تیره‌بختان جامعه داشت، همانند پدرش علی بن ابی طالب علیه‌السلام با خرابه‌نشینان دردمند و اقشار مستضعف و كم درآمد همراه و همنشین می‌شد، درد دل آنان را با جان و دل می‌شنید و به آن، ترتیب اثر می‌داد و در این حركت انسان‌دوستانه جز خدا را نمی‌دید و اجرش را جز از او نمی‌طلبید و او بارزترین مصداق آیه شریفه ذیل بود:."الَّذینَ یُنْفِقُونَ أمْوالَهُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرّاً وَ عَلانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْف عَلَیْهِمْ وَلاهُمْ یَحْزَنُونَ‏" (بقره/ 274)؛ آنانی كه اموال خود را شب و روز، پنهانی و آشكارا انفاق می‌كنند، مزدشان در نزد پروردگارشان خواهد بود، نه ترسی و نه غم و اندوهی بر دل آن‌ها راه پیدا خواهد كرد.

از این روی هر ناتوان و ضعیف و درمانده‌ای درِ خانه آن حضرت را می‌كوبید. چه بسا افرادی از شهر و دیارهای دیگر به امید دستگیری امام مجتبی علیه السلام به مدینه منوره می‌آمدند و از آن دریای جود و كرم بهره می‌جستند. در میان مستمندان سادات و غیرسادات و در راه ماندگان و از راه رسیدگان و ... دیده می‌شد. گاه بر اساس خواسته آنان، هزینه سفر، ازدواج و زندگى، هزینه مداوای مریض و دیگر نیازمندی‌های آنان را پرداخت می‌نمود و گاه بدون هیچ گونه پرسش بر آنان ترحم می‌كرد.

كمك و دستگیری از مستمندان، سالخوردگان و فقرا از سوی آن حضرت، در دوران حاكمیت امیرالمؤمنین علیه السلام و حكومت خود در كوفه و مدینه و بعد از آن به دو صورت انجام می‌گرفت:
الف) كمك‌های مستمر و همیشگی كه شامل سالمندان، ایتام، خانواده‌های شهدا، اصحاب صفّه و ... می‌شد و در چهارچوب منظمی به صورت ماهیانه انجام می‌گرفت. گویا آنان حقوق بگیران دایمی از خاندان اهل‌بیت بودند كه بخش عمده‌ای از موقوفات و صدقات رسول خدا، امیرمؤمنان و فاطمه اطهر علیهم السلام و اموال شخصی حضرت مجتبی علیه‌السلام به این امر اختصاص می‌یافت. امام حسن علیه السلام پیش از آن از سوی پدر بر این كار بزرگ انتخاب و منصوب شده بود و بعد همچنان ادامه یافت. سیاست و برنامه بر این بوده كه اصل موقوفات حفظ گردد و از درآمد آن، فقرا و كسانی كه مال بر آنان وقف شده بود (موقوف علیهم) را تأمین نمایند.
ب) كمك‌های مقطعی آن حضرت به فقرا، بیچارگان و مساكین در همه فراز و نشیب‌های زندگى. این كمك‌ها به طوری زیاد بود كه بخشش و دستگیری آن‌ها زبانزد عموم مردم شده بود.از امام مجتبی علیه السلام پرسیدند: چگونه است هر سائلی كه بر در خانه شما می آید، ناامیدش برنمی‌گردانید.حضرت فرمود: من هم نیازمند و محتاجی هستم به درگاه خداوند متعال كه دوست ندارم او مرا دست خالی برگرداند، خداوندی كه نعمت‌هایش را بر ما ارزانی داشته، هرگز نمی‌خواهد بندگانش را محروم كنم، می‌ترسم اگر سائلی را رد كنم، او هم مرا دست خالی برگرداند.

هیچ رنگی در زندگی انسانی جز با رنگ شادمانی و شعف چهره های غمگینانه همنوعان فرودست و مستمند را رنگ نمی بخشد.کمک به همنوع چشمه ای که همیشه می جوشد نوعدوستی فرهنگ دیرینه ایرانیان است.

همه آنچه که پیرامون امام حسن مجتبی در این سطور بیان شد این پرسش را مطرح می کند که براستی آیا ایشان فقظ مولود ماه رمضان اند یا رمضان خود نیز برکت و بخشدگی اش را از این امام بخشنده می گیرد؟
و لذا اوست والد رمضان!
و رمضان از طفیل وجود اوست که معنا می یابد
رمضان ترجمه ای است از دریای وجودی ایشان

و درنهایت اینکه؛ سیره نورانى و سازنده یعنى این !فراموش نکنیم که شاد کردن دل مومنان از مهمترین توصیه‌های دینی است. زدودن موانع راه، پر كردن چاله هاى خیابانها، رفع سد معبرها و دهها كار خدماتى دیگر، كـارهـاى شـایـسته اى است كه زیبنده رفتار اجتماعى یك مسلمان است. چه خوش سروده است ابن یمین:

سود دنیا و دین اگر خواهى             
مایه هر دوشان نكوكارى است
راحت بندگان حق جستن               
عین تقوا و زهد و دیندارى است
گر در خلد را كلیدى هست               
بیش بخشیدن و كم آزارى است

و به گفته حافظ شیرازى:

دایم گل این بستان، شاداب نمى ماند             
دریاب ضعیفان را در وقت توانایى

پرویز شعبانی - دبیر شورای اسلامی شهر ساری


ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

نا شناس 20 تير 1393
احسنت به شهردار واعضاي شوراي شهر بواسطه اين نگاه درآنها ... امام حسن مجتبي يار و نگهدارتان باد.
روستاوندی 24 تير 1393
البته جای خوشبختی است تعهد به ائمه معصومین ولی خب! تنها دریافت از جای دیگر و جا دادن به عنوان مطلب ژورنالیستی چندان کار جالبی نیست
آقای پرویز شعبانی راننده آقای دامادی مرحوم بود چطور رییس انتظامی و سپس شورای شهری شد نمی دانم گردن هم نمی گیرم
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
roozbeh 24 تير 1393
آقای روستاوندی عزیز
محض اطلاعتان عارضم آقای شعبانی عزیز در تعویض خطوط هنگام رانندگی ید طولایی دارند.
الانم بع از تمام القابی که گفتید به لطف راهنمایی باجناق عالی از بازرگانان و تجار نامی شهر شدند
این گونه متون ادبی هم لازم است گاهی برایشان البته تا جایی که بنده شناخت دارم صاحب قلم نبودند
من الله توفیق
حسن 26 تير 1393
جناب روستاوندی عزیزصرفاجهت اطلاع
ولاتقف مالیس لک به علم چرابه چیزی که علم نداری اظهارنظرمیکنی؟مزیداطلاع حضرتعالی عرض کنم که جناب آقای شعبانی ازاولین گروه های کمیته انقلاب اسلامی بوده مدتی دربازرسی کمیته بخشی ازخدمتش رادرجنگ فرمانده گردان بوده مدتی فرماندهی حفاظت اطلاعات شهرستان خوی وسپس معاون اداری ومالی حفاظت نیروی انتظامی مازندران مدتی فرمانده حفاظت ارومیه وسالهافرمانده حراست دریای مازندران وهمچنین فرمانده انتظامی شهرستانهای بهشروساری ودبیرمبارزه باموادمخدراستان مازندران اینهابخشی ازمسولیتهای این عزیزتاجایی که من اطلاع دارم هست بقول حشمت فردوس افتاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
داداشی 29 تير 1393
نمی دانم چرا بعضی ها با تخریب دیگران می خواهند عقده خود راتخلیه نماییند اقا خدا می خواهد یکی را بزر گ نمایید تو وا امثال تو هرچه می خواهندکوچ شماری نماییند باز هم هیچ است. اقای سرهنگ شعبانی و امثالهم هرچه بودند و هستند لا اقل شرف وکارنامه خدمت گذاری به مردم دارند شما چه دارید ؟مردم فهیم تر از آنند که منو تو فکر می کنیم همین بنده خدا 14تا 15هزار رای اوردند این یعنی شناخت مردم به ایشان و تایید صداقت درستکاری خدمت گذاری ومردم داری ایشان.به خودمان بیاییم بدانیم بشناسیم بعد در موردشان سخن برانیم.آری عقاب هرچه اوج می گیرد از نگاه کلاغان کوچکتر می شود.با تخریب دیگران ارام نمی شویم بلکه اتش میشویم خود می سوزیم.برای اقای سرهنگ شعبانی ودیگر خادمان ایران عزیز ارزوی توفیق داریم

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.077 seconds.