هفته های اخیر با تصویب تحریم های جدید از سوی اتحادیه اروپا و شوک های اقتصادی از جمله ارز، تلاطم بازار خودرو و کالاهای اساسی این انتظار از مجلس می رفت که با تشکیل جلسات فوری، اضطراری و فوق العاده در عمل به موکلانش اثبات کند. که نمایندگان تازه وارد و تازه نفس در قبال سرنوشت مردم حساس هستند. کارکرد و عملکرد پنجمین ماه نمایندگان مجلس نهم نشان می دهد که مجلس به دلایل عدیده دچار ضعف های مفرط و اساسی است و از استانداردها معمول و مرسوم یک مجلس در خور ملت مقاوم و پا در رکاب فاصله معنادار دارد و به یک معنا پس از گذشت 5 ماه مجلس خود را پیدا نکرده است و هیئت رئیسه مجلس قبل از اینکه برای مردم و کشور کاری کند باید برای مجلس چاره جویی نماید.
مجلسی که امام راحل(ره) از آن یاد می کرد تا بتواند در رأس امور قرار گیرد. دوره به دوره ضعیف تر، بی رمق تر و بی انگیزه تر و منفعل تر می شود. گویند تب تند زود سرد می شود.
هر روز در خبرها داریم که تعداد امضاء های نمایندگان برای استیضاح وزیر ورزش و جوانان، وزیر کشاورزی، وزیر آموزش و پرورش، وزیر اقتصاد و دارایی، وزیر صنعت، معدن و تجارت، وزیر تعاون، رفاه و کار امور اجتماعی و... از حد نصاب گذشته است. سوال و یا احیاناً استیضاح رئیس جمهور عنقریب است.
و فردا روزی آن هم در صحن علنی و به هنگام استیضاح نمایندگان مردد و یا پشیمان شده اند و استیضاح را پس گرفته اند.
و بقول معروف « امیر عالی، هزار خیالی» یکی از خوانندگان فرهیخته شهرستان طی تماسی خواستار این شده بود که چرایی انفعال مجلس را در این برهه حساس آسیب شناسی کنیم. واقعیت این است گویند: «ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است.»
بخشی از دلایلی که می تواند کشور را از داشتن یک مجلس مقتدر، ثابت قدم و ثابت رأی محروم کند آن است که:
الف) اسیر وعده ها و اسیر ستادها
1- در ساختار انتخاباتی فعلی کشور مجلس قوی، توانمند و مدرس گونه نمی تواند شکل بگیرد. زیرا حضور اهل فن، متخصص، شجاع و با انگیزه خدمتگزاری کمتر دیده می شود و بیم رد صلاحت و عدم احراز صلاحیت هزینه های را بر دوش شهروندان می گذارد. که انسان های فهیم، عاقل و با خانواده عطای آن را به لقایش می بخشند.
2- شمار فراوانی از عناصر راه یافته به مجلس بدون داشتن نقشه راه و چشم انداز 4 ساله و آشنایی با قوانین کشور از جمله: قانون برنامه، قانون بودجه، قانون محاسبات عمومی و قوانین استخدامی و ... وارد عرصه انتخابات می شوند و دائماً خود را محدود و محصور به ادبیات حاکم مرسوم دانسته و گذر از این چارچوب را خطرناک می دانند و ناگزیرند برای حضور در مجلس آینده آهسته برو آهسته بیا را سرلوحه امور خویش قرار دهند.
3- این گروه از نمایندگان در آغازین ورود به عرصه انتخابات، بی شمار وعده های غیر عملی که بعضاً خارج از وظایف و اختیارات نماینده است را به طرفداران، اعضای ستادهای خویش داده اند.
که ناچارند پس از اعلام نتایج آراء برای اثبات وعده های خویش دائم در حوزه انتخابیه برای انتصاب روسای ادارات، فرماندار، بخشدار و حتی مدیر یک کارخانه، بیمارستان نقشه بکشند و منزلت خویش را در حد مشاور رئیس اداره، مشاور فرماندار، مشاور استاندار تنزل دهند تا بتوانند اثبات کنند، معاون اداره، یا دهدار یا بخشدار و یا فلان رئیس اداره با من همکاری نمی کند، هماهنگ نیست و یا ضعیف است تا برای فعالین انتخاباتی خود و اعضای ستادش پست، جایگاه و مقامی دست پا کند تا اثبات کند این نماینده اهل عمل و وعده است و باصطلاح مرد است.
در واقع نمایندگان پس از پیروزی بر رقبای از قبل دست چین شده اول اسیر وعده های داده شده و دوم اسیر ستادهای انتخاباتی خود هستند تا مواجب زحمات و تلاش های چند ماهه و چند ساله آنان داده شود. تا جایی که احمدی نژاد رئیس جمهور ناچار شده طی بخشنامه ی مسئولین اجرایی استان ها را از این عمل مداخله جویانه نمایندگان باز دارد.
ب) نبود تشکل ها و احزاب سیاسی
1- نبود تشکل ها و احزاب مردمی و ساختارمند دائمی (نه فصلی) و فرهنگ تحزب در کشور انتخابات را غیر علمی، احساسی و عوامانه کرده است. امروزه نه کاندیداها وظایف و تکالیف خویش را خوب می دانند و نه رأی دهندگان انتظارات و توقعات خویش را منطبق قانون اساسی و براساس تکالیف و وظایف نماینده از او خواستارند و انتظارات عبث و بیهوده از نمایندگان مجلس به علت عدم تعیین وظایف، حد و حدود و مداخله نمایندگان مجلس آفتی است که هم نمایندگان را آزار می دهد و هم اینکه بنیان یک مجلس با اقتدار را مثل خوره می خورد.
2- پس از 105 سال از مشروطیت و رشد و نمو هزاران هزار حزب و تشکل سیاسی از زمان مظفرالدین شاه تاکنون هنوز که هنوز است ایرانیان و حاکمان وقت نمی دانند حزب خوب است یا بد. داشتن حزب لازم است یا غیر ضرور. نمایندگان باید حزبی باشند و یا غیر حزبی این ندانستن ها یا نخواهند دانستن ها باعث شده که انتخابات در شهرهای تک نماینده یا کوچک به صورت چهره به چهره باشد و کاندیداها بدون هیچ نظارتی از سوی موکلین خویش وعده های تسخیر شرق غرب را به مردم بدهند تا آراء آنان را در سبد خویش داشته باشند و هیچ کس قادر نیست به این وعده ها نظارت کند.
3- در غیاب احزاب مقتدر که می بایست ناظر بر تبلیغات و فعالیت های نماینده هم حزبی خود باشند موجب آن شده که نماینده بجای قانونگذاری در صحن علنی مجلس و نظارت بر قانون ایجاد شده خویش صرفاً دو انتظار ایجاد شده را جایگزین وظایف اصلی خود کند. یعنی عملیاتی کردن وعده های داده شده برای وام، استخدام و... دوم برآورد کردن انتظارات و توقعات اعضای اصلی و فرعی ستادهای انتخاباتی برای عزل و برکناری عوامل نماینده سابق «غیر خودی» و نصب اعضای ستادهای خویش«خودی» و این گردش غیر علمی، غیر کارشناسی از بزرگترین آفات مدیریتی کشور شده است و ریشه ناکارآمدی، فسادهای پنهان و کینه جویی در شهرهای تک نماینده و کوچک را فراهم کرده است.
ج) چگونگی تقویت نمایندگان در مجلس
4- ساز و کار انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان در حال حاضر باید مسئولین را بر آن دارد یا ساختار انتخابات را عالمانه و منطقی کنند تا یکبار برای همیشه اولاً نمایندگان واقعی مردم تکالیف خود را بدانند دوم اینکه موکلین نیز انتظارات خویش را در قانون خوب و نظارت برتر جستجو کنند و با اعتماد به حزب، سازمان و تشکیلات خویش فرد مورد علاقه را برای مجلس شورای اسلامی جستجو کنند و یا اینکه با همین ساز و کار فعلی یعنی با محدود سازی کاندیداها، نبود احزاب قدرتمند نمایندگان ملت را نظارت کرده و مشاوره بدهند.
5- آمارها نشان می دهد وزرا و رؤسای سازمان دولتی و نهادهای عمومی غیر دولتی و قوای 3 گانه و مجمع تشخیص مصلحت نظام در ایران و ... به موجب ساختار تشکیلاتی و براساس جایگاه و وظایف خویش دارای چندین مشاور می باشند، بهترین راهکار این است که همانند برخی از پارلمان های دنیا نمایندگان مجلس شورای اسلامی با توجه به انتخاب کمیسیون خویش حداقل دو یا چند مشاور با تجربه و متخصص آنان را در 4 سال یاری و پشتیبانی نمایند طبیعی است وقتی نماینده ی با این شرایط وارد مجلس می شود به علت ناتوانی و نبود تخصص و تجربه در مباحث کلان قانون گذاری و ناتوانی و یا مردد بودن در تصمیم گیری نیازمند آن است که مشاورین توانا، آگاهی و دانش را متعهدانه به او منتقل نمایند.
6- هیئت رئیسه مجلس آنقدر که به رفاه فردی و شخصی نمایندگان توجه دارند و با دادن وام، مسکن، خودرو، بکارگیری 2 نفر خدماتی و اداری، سفر خارجی، افزایش حقوق مزایا باید به آموزش و توانمندسازی نماینده ها بیشتر از هر چیز توجه داشته باشند. بعضاً مشاهده می شود نماینده ناتوان حتی برای نوشتن یک نامه اداره ی، یا ارجاع نامه مردم و کارکرد دستگاه ها را نمی داند و در ارجاع و حواله دادن نامه های مردم به اشتباه نامه ها را به مراکزی می فرستد که هیچ ارتباطی به موضوع و کار ندارد و یا در خواندن ارقام، عدد و آمار ضعیف و ناتوان هستند و این باعث می شود که نمایندگان هم به خود و هم به ارکان کشور ضربه ناخواسته بزنند و طبیعی است که این مجلس ناکارآمد و ضعیف خواهد بود و بار سنگین قوانین بر دوش عده ای قلیل از نمایندگان متعهد و متخصص خواهد ماند.
با این شرایط مجلس که می بایست در رأس امور باشد با کج روی و کارکردهای نامناسب نمی تواند کشور را از تلاطم نجات دهد و قوه مجریه را از جاده خاکی به شاهراه اصلی کشورداری هدایت کند.
یک مجلس مقتدر و توانمند دارای دو بال اساسی است 1- تصویب قوانینی راهگشا، مترقی و عملی. دوم نظارت عام و تام. ولی متأسفانه این دو عمل مهم به یک امر ثانویه تبدیل شده و شرایط کنونی کشور بنحوی است که مردم احساس می کنند بی پناه و بی پشتیبان هستند و دولت عنان را از دست داده و زنجیر پاره کرده است و هیچ کس بر عملکرد دولت کنترل و اشرافیت ندارد و قوه مقننه در مقابل قوه مجریه به واقع کم آورده است و تذکرات خشک و خالی و بی رمق نمایندگان به دولتیان نه تنها تاثیر مثبت ندارد، بلکه موجب جریحه شدن رئیس دولت و اعضای هیئت دولت می شود و در این شرایط بلکه قوا را به تقابل یکدیگر می کشاند و موجب سوء استفاده دشمنان می شود. قطعا سوال و استیضاح هیچ ترسی و خوفی برای دولت ایجاد نمی کند.
مجلس نهم تنها نظاره گر دست و دهان دولتیان است اکثریت مجلس در این شرایط حساس به یک پارادوکس گرفتار شده اند و میان دولت و مردم گیر کرده اند و دولت نمایندگان را متهم به کارشکنی در امور دولت می کند و مجلسیان نیز هیچ پاسخ قانع کننده ای نه برای دولت و نه برای مردم ندارند. دولت وبال گردن مجلس شده است و مجلسیان شرمنده و خجالت زده مردمی با وقار و صبور هستند.
امید است با اصلاح ساختار مجلس، انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا و قانون احزاب و تشکل های سیاسی همه امور سرجای خود برگردد و رقابت برای پیشرفت، عدالت و امنیت در تمام ابعاد شکل بگیرد و ایرانیان با تمدن و فرهنگ همچنان از دریچه اقتدار بر تارک قله های تاریخی جهان را روشن و شفاف ببینند.
رضا کاظمی تکلیمی
مدیر مسئول هفته نامه شکوفه های زیتون- رودبار زیتون