روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

كاري كرديم كه مردم از هرچي كلمه رفرم و اصلاحات متنفر شدند

يك پايگاه وابسته به عناصر ضد انقلاب خارج نشين معتقد است اوضاع طنزآلود اپوزيسيون انتها ندارد.

گويا نيوز به قلم يكي از مخالفان خارج نشين مي نويسد: مدت هاست كه برخوردها و عكس العمل برخي افراد يا جريانات روشنفكر اپوزيسيون با مسائل مختلف به خصوص مسئله اسلام و آزادي بيان و مبارزه بدون خشونت منو به فكر فرو برده و تصميم گرفتم نظرم را در اين باره بنويسم. به نظر من ما وقتي به يك دستاورد اجتماعي مدرن كه غرب قبلا بهش رسيده مي رسيم، بدون اين كه درك درست ازش پيدا كنيم چنان اغراق مي كنيم و از خود اروپايي ها هم سبقت مي گيريم كه اون دستاورد مثبت براي ما به دست آورد منفي تبديل ميشه! وي اضافه كرد: به طور مثال برخورد چپ هاي كمونيست ما كه امروزه عمدتا دمكرات و اصلاح طلب شدند در گذشته و حال يه بررسي كوتاه كنيم. حالا من به يكي دو تا از برخوردهاشون كه توجهم را جلب كرده اشاره مي كنم. نه به وقتي كه در زمان انقلاب و بعد از آن در ايران با عنوان كردن غيرضروري مسئله اين كه خدا وجود ندارد مردم را از بي دينان فراري دادند و كلي ضربه زدند و يا با عنوان كردن مدام جمله ماركس(دين افيون توده هاست) و بحث هاي ديني اينگونه با مردم، اونا رو به خودشون و همه بي دينان بدبين كردند و نه به الان كه چطور مقابله با اين گونه برخوردها و بحث ها مي كنند! و كلا پرهيز مي دهند. اين جمع روشنفكر اپوزيسيون ما شدند كاسه داغتر از آش و ميخوان به مردم درس دمكراسي بدهند و بگويند به مقدسات مردم توهين نكنيد! اينها همان هايي هستند كه قبلا براي دين جوك مي ساختند و مي گفتند. اختر- ق در ادامه نوشته خود با اشاره به رفورميست شدن چپ هاي مذهبي و غيرمذهبي سابق نوشت: مثلا همين آدمها زماني اگه كسي اسم رفرم مي آورد اينقدر منفور مي شد و لقب سازشكار و خائن بهش مي دادند كه اگه قدرت مي داشتند حكم اعدامش را صادر مي كردند الان از رفرميست هاي اصلاح طلب هم جلو زده و دنباله رو اونها شدند! جل الخالق واقعا! هم كمونيست مون با درك غلطش بهمون ضربه زد، هم ليبرالمون و الان هم رفرميست ها و اصلاح طلب مون كه كاري كردند مردم از هر چه كلمه رفرم و اصلاحات هست متنفر شدند. برام جالبه كه كمونيست هاي سابق الان دمكرات و اصلاح طلب شدند.

 

بي بي سي:

جهان اسلام در سده گذشته مانند امروز قدرتمند نبوده است

 

وب سايت بي بي سي فارسي در تحليل روابط بحراني غرب و جهان اسلام، خواستار توجه غرب به موقعيت قدرتمند جهان اسلام در دوره بيداري اسلامي شد. اين شبكه با بيان اينكه «واكنش هاي خشونت آميز نسبت به انتشار فيلم توهين آميز به پيامبر اسلام و ناامن شدن سفارتخانه هاي آمريكا در اكثر كشورهاي اسلامي وجه بحراني روابط آمريكا و جهان اسلام را نمايان ساخت» نوشت: بهار عربي بحران روابط غرب و دنياي اسلام را وارد مرحله جديدي كرده است.

بي بي سي مي نويسد: هنوز سايه عصر استعماري بر كشورهاي اسلامي سنگيني مي كند. برخوردهاي هژموني طلبانه غرب، تقويت نيروهاي وابسته و دخالت در امور داخلي اين كشورها در پاره اي از مقاطع تاريخ معاصر دنيا محورهاي جدي انتقاد به غرب در كشورهاي اسلامي هستند. برخي غرب را اصلاح پذير مي دانند و برخي ديگر نيز تضاد و رويارويي و نابودي غرب را اجتناب ناپذير تلقي مي نمايند. اكنون بحران و تقابل در روابط دوجانبه تداوم يافته است.

در ادامه اين تحليل خاطرنشان شده است: بهار عربي و قدرت گرفتن اسلام گرايان و رشد نسبي كشورهاي اسلامي از زاويه اي منجر به تشديد بحران شده است. غلط نيست اگر بگوييم پس از فروپاشي امپراطوري عثماني، جهان اسلام تاكنون اين قدر قوي نبوده است. نخست بايد موجوديت اين بحران را پذيرفت. اين شكاف و درگيري امري نيست كه بتوان آن را ناديده گرفت. غرب از سويي بايد ذهنيت برتري طلبانه را به شكل كامل كنار گذاشته و حضور مستقل جهان اسلام را به رسميت بشناسد. در واقع گذار از دنياي تك قطبي به سمت جهان چند قطبي نيازمند پذيرش دنياي اسلام به عنوان يك مركز قدرت در دنيا است.

 

 

فال نيك حامي هاشمي براي احمدي نژاد

صادق زيباكلام نامه نگاري احمدي نژاد براي بازديد از زندان اوين را ديرهنگام دانست اما گفت: بايد اين موضوع را به فال نيك گرفت. وي درباره اين سوال «فرارو» كه انگيزه محمود احمدي نژاد درباره بازديد از زندان اوين چيست؟ چرا وي در طول هفت سال اخير خواستار بازديد از اوين نشده بود؟ گفت: «به اين سوال مي توان يك پاسخ كوتاه و يك پاسخ بلند داد. پاسخ كوتاه اين است كه ظرف هفت سال گذشته يكي از نزديكان و دستياران ارشد آقاي احمدي نژاد در زندان اوين نبود كه احمدي نژاد مجبور شود براي ديدار با وي به زندان اوين برود.»

وي ادامه داد: «اما پاسخ بلند به اين سوال اين است كه مي توان اميدوار بود كه آقاي احمدي نژاد دچار يك نوع تحول فكري، سياسي و اجتماعي شده، متوجه اوين هم شده است، لذا نفس اينكه آقاي احمدي نژاد متوجه اين موضوع شدند، در عين آنكه ديرهنگام است؛ اما باز هم به نظر من بايد آن را به فال نيك گرفت.»

زيباكلام در پاسخ به اين سوال كه آيا رفتار تبعيض آميز احمدي نژاد درباره جوانفكر نسبت به ديگر زندانيان، مغاير با شعارهاي عدالت خواهانه ايشان نيست؟، گفت: «بله. درست است. اين سوال را مي توان از آقاي احمدي نژاد پرسيد. اينكه چرا ايشان در قبال ديگر زندانيان سعي نكرد به ملاقات آنها برود.»

وي با بيان اينكه اگر جوانفكر جرمي مرتكب شده پس اساساً بازديد احمدي نژاد از زندان خيلي معنا و مفهومي ندارد، مدعي شد جوانفكر زنداني سياسي است!

وي خاطر نشان كرد: «واكنش آقاي احمدي نژاد به بازداشت آقاي جوانفكر گوياي آن است كه به هر حال مصلحت نظام و آنچه كه مي طلبد به جاي خود، ولي آنچه كه آقاي احمدي نژاد بيشتر بر آن تاكيد دارند، حمايت از يك همراه و همكار و حمايت از كسي است كه ظرف هفت سال گذشته يكي از صديق ترين و باوفاترين افراد نسبت به آقاي احمدي نژاد بوده است.»

زيباكلام كه از حاميان هاشمي رفسنجاني است پس از بهره برداري از اقدام اخير احمدي نژاد به نفع عناصر بازداشتي اصلاح طلب، به مقايسه اقدام احمدي نژاد با هاشمي رفسنجاني پرداخت و سكوت هاشمي در قبال بازداشت فائزه و مهدي هاشمي را نشانه سعه صدر و اهميت دادن به مصالح نظام دانست.

بازداشت فائزه و مهدي هاشمي به خاطر همراهي با فتنه گران در حوادث چند سال اخير صورت گرفته است، موضوعي كه از سوي زيباكلام مسكوت گذاشته است.

وي پيش از اين هم در مصاحبه با سايت روزنامه ايران، مخالفت احمدي نژاد با روزنامه متخلف شرق را، شجاعانه و شايسته تمجيد دانسته و گفته بود: اين اقدام آقاي احمدي نژاد واقعاً اصلاح طلبانه و خوب بود. از رئيس جمهور انتظار داريم چند گام ديگر هم بردارد.

وي در مصاحبه با سايت عصر ايران نيز گفته بود: تقابل احمدي نژاد و اصولگرايان در مجموع به اصولگرايان ضربه جدي مي زند و باعث تضعيف آنان خواهد شد و اصلاح طلبان مي توانند از اين شكاف و اختلاف استفاده كنند.

زيباكلام درباره اظهار تأسف احمدي نژاد نسبت به توقيف روزنامه شرق و موضع وزير ارشاد گفته بود: به نظر من اين موضعگيري كمي نبود. اين موضع گيري چيزي است كه آدم از يك رئيس جمهور اصلاح طلب انتظار دارد. موضع گيري هاي احمدي نژاد در قبال حل و فصل روابط ايران و آمريكا هم تقريبا عين موضع آقاي هاشمي بود. براي من ابراز اين نظرات از سوي احمدي نژاد مهم است.

زيباكلام دو هفته پيش گفته بود: من به عنوان يك اصلاح طلب اين واقعيت را مي بينم كه يك فرد سياسي منصب دار مواضعي مترقي اتخاذ مي كند. ممكن است آقاي احمدي نژاد در سخنراني بعدي اش به قوه قضائيه بگويد پرونده كوي دانشگاه كه آن طور به خاك و خون كشيده شد به كجا رسيد؟ و يا پرونده كهريزك چه شد؟ اگر احمدي نژاد چنين حرفهايي بزند من علي القاعده بايد از او حمايت كنم. اما مشكل من اين است كه اين حرف را كسي مي زند كه عامل كهريزك را به عنوان رئيس سازمان تامين اجتماعي منصوب كرده است. به همين دليل است كه من فكر مي كنم موضع گيري هاي جديد احمدي نژاد ما و اصلاح طلبان را دچار نوعي پارادوكس مي كند. اگر او با همين روند پيش بيايد ما تا كجا مي توانيم بگوييم احمدي نژاد به اين حرفها اعتقادي ندارد و فقط چون با اصولگرايان درافتاده است چنين حرفهايي مي زند؟ من همچنان احمدي نژاد را يكي از بزرگترين موانع دموكراسي در ايران مي دانم. من حتي اگر ناطق نوري در انتخابات كانديدا شود از ناطق حمايت مي كنم و همچنان به احمدي نژاد بي اعتماد هستم.

 

 

پولشويي هم شد خدمت بي نظير؟!

فاطمه هاشمي در مصاحبه با روزنامه خانوادگي خود گفت خدمات فائزه و مهدي هاشمي به مملكت بي نظير بوده است.

روزنامه اجاره اي آرمان در مقدمه مصاحبه با فاطمه هاشمي، مي نويسد «دختر ارشد آيت الله هاشمي رفسنجاني است و همان وقار و افتادگي خاندان هاشمي را به همراه خود دارد و...». وي درباره جنجالي كه در فرودگاه به هنگام بازگشت همراه مهدي هاشمي به كشور به راه انداخت، مي گويد: از فرودگاه آمديم بيرون كه مصادف شد با حضور خبرنگاران و من آنجا از روي عصبانيت صحبت هايم را كردم تا نشان دهم هميشه قرار نيست خانواده هاشمي ساكت باشند. رئيس سابق دانشگاه آزاد گفته بود كه ماموريتي به مهدي هاشمي براي رفتن به خارج از كشور نداده اما فاطمه هاشمي در اين گفت و گو ادعا كرده كه «مهدي براي سركشي به وضعيت دانشگاه هاي آزاد خارج از كشور از ايران بيرون رفت. مهدي گزارش هاي خوبي هم از اين سفرها تهيه كرد و براي هيئت امناي دانشگاه آزاد فرستاد و براي برخي اقدامات راهنمايي انجام داد.»

فاطمه هاشمي مي گويد: مهدي و فائزه كه الان در زندان هستند به اين مملكت خدمت كرده اند. مهدي كاري كه در ارتباط با سازه هاي دريايي كرد بي نظير بود، اولين سازه هاي دريايي را مهدي در سنين جواني طراحي كرد كه در جنوب ساخته شد. بهينه سازي سوخت را مهدي بنيانگذاري كرد و اين كار كوچكي نيست. فائزه زيربناي ورزش بانوان را كه امروز اين همه به آن افتخار مي كنند را پايه ريزي كرد. وي توضيحي درباره اتهام پولشويي مهدي هاشمي در سازمان بهينه سازي مصرف سوخت كه دستيار وي حمزه كرمي فاش كرده، ارائه ننمود.

وي درباره اين مطلب كه در مصاحبه اي به نقل از پدرتان گفته بوديد كه برخي جاها كوتاه مي آمد، اظهار داشت: از من پرسيدند كه شما فكر نمي كنيد پدرتان در يك جاهايي كوتاه آمدند، من هم گفتم بله، همانطور كه خود پدرم هم گفته كه نبايد در جاهايي كوتاه مي آمدم من هم مي گويم نبايد كوتاه مي آمد.

وي در بخش ديگري از اين مصاحبه در پاسخ اين پرسش كه آيا امكان دارد آقاي هاشمي وارد عرصه انتخابات شود، گفت: براي پدر من فرقي نمي كند راسا وارد شود يا در كنار يك رئيس جمهور باشد. ايشان اگر يك رئيس جمهور قوي در مملكت باشد او را حتما كمك خواهند كرد به شرط آن كه به برنامه ها و طرح هاي موجود براي برون رفت از اين اوضاع بهاي لازم داده شود.

گفتني است روزنامه آرمان ماه هاست به صورت كنتراتي به ترويج و تبليغ خانواده هاشمي مي پردازد. اين روزنامه از نامزدي هاشمي رفسنجاني خبر داده بود كه در مصاحبه بعدي، از سوي خود وي تكذيب شد. هاشمي در آن مصاحبه گفته بود: آمادگي نامزدي را ندارم و ديگر نمي توانم بيايم.

 

 

رامني :47 ميليون آمريكايي گرسنه و 150 ميليون نفر لاشخورند!

شبكه بالاترين در مطلبي با طرح اين پرسش كه چه كسي مي خواهد آمريكا را نجات دهد؟ نوشت: آمريكا با جمعيتي بالغ بر 314 ميليون نفر، بزرگترين اقتصاد و بزرگترين ارتش جهان را داراست. ميت رامني نامزد جمهوري خواهان در انتخابات رياست جمهوري گفته است شمار مردمي كه در اين كشور براي گذران زندگي روزانه به كوپن هاي دولتي (Food Stamp) متكي هستند در دوره رياست جمهوري اوباما از 32 ميليون نفر به 47 ميليون نفر افزايش يافته است. ويكي پديا نوشته كه متوسط مبلغي كه هر كدام از اين 47 ميليون نفر به عنوان «كوپن غذايي» دريافت مي كنند، 133 دلار در ماه است. رامني با اشاره به اين 47 ميليون نفر مي گويد كه سيستم «شكسته» (broken) است. رامني حق دارد سيستمي با اين همه ثروت، سيستمي كه بزرگترين و پرهزينه ترين ارتش در تمام تاريخ بشريت را دارد، اما 47 ميليون مردم آن روزگار را با روزي كمتر از 5 دلار در روز مي گذرانند، ورشكسته بخواند. اما مشكل اينجاست كه او ادعا مي كند كه مي خواهد اين سيستم را نجات دهد!

بالاترين افزود: ميت رامني يكي دو هفته پيش در يك مهماني كه خودي هايش براي او ترتيب داده بودند، گفت كه 47 درصد آمريكايي ها لاشخور و مفتخورند. جالب اينجاست كه 47 درصد از 314 ميليون نفر مي شود چيزي حدود 150 ميليون نفر. با يك حساب سرانگشتي معلوم مي شود كه 100 ميليون نفري هم كه «كوپن غذايي» دريافت نمي كنند و با عرق جبينشان روزگار مي گذرانند، از نظر جناب ميت رامني انگل و مفتخور هستند و لابد بايد به دريا ريخته شوند!

ميت رامني كه مي خواهد آمريكا را نجات دهد، خود چه موقعيت اقتصادي دارد. او كه از بدبخت شدن هر چه بيشتر آمريكايي ها حرف مي زند و درباره كساني كه با «كوپن غذايي» روزي مي گذرانند، چنين اظهار نظر مي كند، چه چيزي از زندگي آنها مي داند؟! در يك ليست از درآمد و دارايي هاي خانواده رامني در ويكي پديا چيزي نزديك به 500 ميليون دلار دارايي و پس انداز ليست شده است. همانجا يادآوري شده كه اين فقط بخشي از دارايي وي است كه رو شده است. از بخش عظيمي از دارايي هاي امثال ميت رامني، هيچ وقت مردم عادي باخبر نمي شوند. ميت رامني مي خواهد آمريكاي ورشكسته را نجات دهد؛ اما از چه كساني و براي چه كساني؟