.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
پارادوکسی به نام قتل های خانوادگی
محدثه معصومی

محدثه معصومی: همان طور که می دانید پایه گذاری شالوده خانواده همانند هر امر مهم در اندیشه اسلامی با دقت و توجه خاص خویش همراه می باشد چرا که بوجود آوردن فضایی صمیمی و مقدسی بنام خانواده بعنی دوست داشتنی ترین بنای ارجمند نزد خداوند . اما متاسفانه امروزه پی ریزی این مهم با هنجارهای اجتماعی نابسامانی دست به گریبان شده که شاهد نتیجه نامطلوبی بنام قتل های خانوادگی هستیم .

افزایش تعداد قتل های خانوادگی در سال های اخیر یکی از موضوعات اساسی است که می توان آن را در صدر آسیب شناسی خانواده قرار دارد . هرروز در صفحات حوادث روزنامه ها و سایت های خبری می خوانیم ( مردی همسر و فرزندان خود را کشت ) ( عدم تعهد اخلاقی منجر به قتل شد ) ( کینه ی قدیمی و قتل های جدید ) و ......... در برابر آن قاتلان نیز همواره مدعی هستند که عواملی مثل فساد اخلاقی ، دفاع از ناموس ، طلاق ، اعتیاد ، خیانت ، ارث زمینه ساز بروز چنین انگیزه ی شوم و خانمان سوزی شده است .

تامین نشدن نیازهای حیاتی برای اعضاء خانواده منجر به تنش و در نهایت قتل می شود پس می توان به راحتی بیان کرد علل اصلی قتل های خانوادگی نمادی از افزایش بحران در خانواده هاست.

قتل های خانوادگی ، واژه ای که با ترکیب دوگانه ای فضایی کاملا" متفاوتی را برایمان بوجود می آورد خانواده که نمادی از یک کانون اجتماعی گرم و صمیمی البته داوطلبانه دارد و قتل که نمادی از شدید ترین خشونت رفتاری است و آمیخته شدن این دو واژه یعنی دوگانگی نا متوازن

روزی که افراد اکثر به صورت داوطلبانه کانونی گرم و صمیمی برای برآوردن نیازهای زیستی خود را تشکیل می دهند امروزه جای خود را به صحنه های جرم و جنایت داده است.

چه بسیارند افرادی که جسمشان در چنین فضایی در حال مردن است و چه بسیارند افرادی که حتی روحشان نیز در حال نابودی است ذره ذره از بین رفته جسمی که روحش سالهاست کشته شده است و متاسفانه هر روز آمار این قتل ها و جرم و جنایت ها در حال افزایش است.

شاید بتوان بیان کرد بیش از 30 درصد از قتل های به وقوع پیوسته قتل های خانوادگی می باشد که بیشترین نوع آن هم قتل مرد به دست زن و باالعکس می باشد یا عبارتی همسر کشی یکی از قتل های رایج الوقوع می باشد.

باید بیان نمود عوامل متعددی در ایجاد انگیزه برای این معضل اجتماعی می تواند حائز اهمیت می باشد که می توان به چیزی از این عوامل اشاره نمود :

1) عادت های زشت و ناپسند در خانواده : رفتارهای ناپسندی که انجام دادن آن ناخوشایند و ترک آن سخت است عادت هایی مثل پرخاشگری ، ناسزاگویی ، ضرب و جرح ، دروغگویی ، که این ناهنجاری های عمیق شخصیتی سبب آشفتگی ارتباط و ناهنجاری های ارتباطی و آسیب به نهاد و خانواده می شود ، که بسیاری از این رفتارها سبب از بین بردن صمیمیت و ایجاد دوری و فاصله بین اعضاء خانواده می شود.


2) اعتیاد : عدم پایبندی فرد به تعهدات زندگی و از بین بردن شالوده ی اصلی خانواده و بودن سربار برای اعضاء خانواده که خود سبب پیدایش انحراف ها و ناهنجاری ها ی شدید و جدیدی نیز می شود .

پرخاشگری و مشکلات مادی و عدم تعادل ( زندگی در عالم غیر واقع ) همگی عاملی برای بروز ناهنجاری و آسیب اجتماعی شدیدی بنام قتل های خانوادگی خواهد بود چرا که اعتیاد دیگر مجالی برای اندیشه در باره سامان دادن به خانواده و نظام بخشیدن به آن را باقی نمی گذارد.


3) از بین رفتن حریم زندگی زناشویی:

این عامل که خود می تواند زمینه ساز عوامل مهم دیگری نیز باشد . زمانی که پرده عفت و احترام بین زن و شوهر از بین می رود زمانی که دیگر پل های ارتباطی برای پیوستن دو حلقه ی جدا از هم وجود ندارد ، زمانی که راهی برای پذیرش هم زیستی برای خود نمی یابند پس برای خلاصی از چنین شرایط مهلک باری انتقام تنها کمک غیر ممکن خواهد بود و اینجاست که انگیزه قتل دو چندان می شود.

مقایسه کردن همسر خود با دیگران – در نظر گرفتن معایب و کاستی های یکدیگر – خیانت – عدم تعهد و وفاداری – چشم و هم چشمی – افشا کردن اسرار زندگی و ...همگی خود زاده ی همین عامل مخرب زا هستند

ترس از هم پاشیدگی زندگی و طلاق بین همسران و یا گاها " طولانی شدن پروسه طلاق خود نیز سبب ساز فاجعه ای دلخراش پارادوکسی بنام قتل های خانوادگی شده است

گاها " حتی دیده می شود افراد بعلت برقراری آبرو و حیثیت ظاهری و نمادین و ترس از طلاق سعی در حفظ کانون خانواده داشته و برای عدم تحقق چنین عارضه ای اقدام به چنین اقدام تاسف برانگیزی می کنند

یک نکته ی حائز اهمیت در قتل های خانوادگی این است که احتمال وقوع آن در تمام سنین وجود دارد و بر عکس قتل های غیر خانوادگی محدود به گروه سنی خاصی نیست و با افزایش سن کاهش نمی یابد

و از طرفی عمده ی این قتل ها به صورت فردی بوده بدون داشتن شریک ( البته در صورت وجود داشتن شریک ، باز هم عضوی از خانواده بعنوان شریک قتل حضور می یابد )

با توجه به مطالب ذکر شده متاسفانه داشتن خانواده های ناسالم – کم شدن اعتقادات و باورهای مذهبی و دینی ، از بین رفتن حریم بین اعضاء خانواده ، نادیده گرفتن یکدیگر ، عدم اعتماد ، حسادت ، خیانت ، کینه ورزی ، اختلالات شخصیتی ، اعتیاد ، مشکلات اقتصادی ، بیکاری ، ازدواج های اجباری و ...همگی می توانند یکی از عوامل اساسی برای چنین ناهنجار جبران ناپذیری باشند البته ضعف قوانین را نباید برای این مهم نادیده گرفت . متاسفانه نبود حمایت های قضایی و عدم فرهنگ مناسب شهری و اجتماعی زمینه ساز بوده ، همچنین نبود پایگاه پژوهشی و مشاوره ای برای کاهش این معضل اجتماعی یکی از مهمترین مباحث نگران کننده در این زمینه است .

آشنا نبودن افراد با حقوق و وظایف خود از مهمترین اقداماتی است که باید صورت پذیرد و نقش پررنگ رسانه ها و مطبوعات که علاوه بر عنوان کردن اخبار مربوط به قتل با بیان مسائل کارشناسانه و مشاوره ای برای شفاف سازی اذهان عمومی می توان تاجایی که امکان دارد آتش ناشی از خشونت آنی را تاحدی کمتر برافروخته کرد .

پس یادمان باشد مشکلات حل نشده امروزمان را همین امروز حل کنیم که عاملی برای خشونت فرداهایمان نشود.


ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

علیرضا 19 فروردين 1393
وقتی پرونده افتابه دزدی بیست سال بررسی ان طول بکشد برای قتل یه قرن کافیه
نا شناس 21 فروردين 1393
مقصر اين سريال هاي تلويزيونه كه همش زن و شوهر و بچه ها با هم درگيرن و دعوا مي كنند و اين چيزها را آموزش ميدهند
نا شناس 22 فروردين 1393
من می گم واسه چی مردم انقدر بی رحم شدن که به خودشون اجازه می دن هم دیگه رو بکشن
یعنی می خوان بیان جای عزرائیل ؟؟؟؟؟

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.421 seconds.