.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
چه کساني نامزد انتخابات رياست جمهوري مي شوند
دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري البته خردادماه سال 1388 برگزار مي شود اما رقابت هاي مربوط به آن از ابتداي سال شروع شده و طبيعي است سراسر سال 1387 به سبک سنگين کردن هاي انتخاباتي و گمانه زني فعالان سياسي خواهد گذشت. در واقع از بهار ...

انگار نه انگار که بازار رقابت هاي انتخاباتي اين روزها داغ داغ است و همه توجهات معطوف انتخابات مجلس و پارلمان ايران است. تا چشم بر هم زده شود و سالي نو شود و بهاري از پي زمستان بيايد نتايج انتخابات مجلس مشخص مي شود و تعطيلات نوروزي به پايان مي رسد و در اين شرايط منتظر بايد بود که هنوز بهار به پايان نرسيده و مجلس هشتم آغاز به کار نکرده، سوت آغاز يک ماراتن جديد به صدا درآمده و فصل داغ رقابت انتخابات رياست جمهوري آغاز مي شود. اين در حالي است که برخي از تحليلگران معتقدند حساسيت بالاي انتخابات مجلس که در چند هفته گذشته شاهد آن بوديم نه به خاطر حضور در ساختمان بهارستان بلکه به خاطر آماده کردن شرايط براي حضور در نهاد رياست جمهوري بوده است و گروه هاي سياسي با همه عطش و ولعي که براي کسب کرسي هاي بيشتر نشان داده اند در اصل به دنبال آن بودند تا با حضور پرقدرت در مجلس هشتم، زمينه هاي حضور کانديداي مورد نظر خود را در انتخابات رياست جمهوري آينده آماده کنند. دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري البته خردادماه سال 1388 برگزار مي شود اما رقابت هاي مربوط به آن از ابتداي سال شروع شده و طبيعي است سراسر سال 1387 به سبک سنگين کردن هاي انتخاباتي و گمانه زني فعالان سياسي خواهد گذشت. در واقع از بهار سال آينده روزشمار پايان رياست جمهوري محمود احمدي نژاد آغاز شده و نگاه همه فعالان سياسي به انتخابات سرنوشت ساز رياست جمهوري در سال 1388 معطوف خواهد شد. در اين شرايط از حالا بايد پرسيد چه افرادي سال آينده در مظان کانديداتوري قرار خواهند گرفت و چه افرادي احتمال دارد خود را براي نامزدي آماده کنند.

اصلاح طلبان معمم و اصولگرايان مكلا

ترديد نبايد کرد که انتخابات رياست جمهوري آينده به مانند انتخابات هاي گذشته همچنان بر محور دوقطبي تحول خواه- اصولگرا خواهد چرخيد و اين دو جناح شناخته شده کشور هستند که روياروي هم قرار گرفته و با هم به رقابت خواهند پرداخت. در اين ميان کانديداهاي مستقل و نيز کانديداهاي خارج از دو جناح تحول خواه و اصولگرا يا اساساً امکاني براي حضور در انتخابات نمي يابند يا حتي در صورت حضور هم شانسي براي پيروزي نخواهند داشت.

در نتيجه اين اصولگرايان و تحول خواهان هستند که مثل چند انتخابات گذشته وسط گود قرار گرفته و با هم به مبارزه انتخاباتي مشغول خواهند شد.در اردوگاه اصلاح طلبان سه چهره بخت بيشتري براي حضور در انتخابات رياست جمهوري سال آينده دارند که از قضا هر سه معمم هستند. در واقع نام آورترين کانديداهاي تحول خواه يک سيد و دو شيخ هستند که هر يک پايگاه سياسي و اجتماعي جداگانه يي داشته و هنوز معلوم نيست در رايزني هاي سال آينده هر سه آنها به ميدان خواهند آمد يا توافق براي حضور يک نفر صورت مي گيرد.کانديداهاي معمم و شاخص اصلاح طلب که از حالا احتمال کانديداتوري آنها مي رود عبارتند از سيدمحمد خاتمي، مهدي کروبي و حسن روحاني.در جناح اصولگرا اما چهار گزينه وجود دارد که احتمال کانديدا شدن شان جدي است و اتفاقاً اين چهار نفر همگي مکلا بوده اما با روحانيون محافظه کار ارتباط نزديک و خوبي دارند.محمود احمدي نژاد، غلامعلي حدادعادل، محمدباقر قاليباف و علي لاريجاني چهار اصولگرايي هستند که سه تاي آنها پيش از اين طعم رقابت انتخاباتي براي حضور در نهاد رياست جمهوري را چشيده و حدادعادل هم آماده است تا وزن خود را در ميدان جديد بسنجد. البته در ميان تحول خواهان و اصولگرايان، کانديداهاي ديگري هم هستند که هم اکنون در برخي محافل از احتمال کانديداتوري آنها سخن به ميان مي رود اما به هر صورت 15 ماه مانده به برگزاري انتخابات رياست جمهوري اين خاتمي، کروبي و روحاني هستند که مثلث کانديداهاي جدي تحول خواهان را تشکيل داده و روياروي مربع کانديداهاي اصولگرا يعني احمدي نژاد، حدادعادل، لاريجاني و قاليباف صف آرايي خواهند کرد.

مي آيند يا نمي آيند

ايده آل ترين وضعيت براي تحول خواهان اين است که از ميان سه کانديداي اصلي، تنها يک نفر وارد ميدان شده و تمام آراي سبد اصلاحات را نصيب خود کند.

*سيدمحمد خاتمي

رئيس جمهور سابق ايران، بارها اعلام کرده قصدي براي کانديداتوري ندارد و حتي چهار سال اول رياست جمهوري هم براي وي زياد بوده است با اين حال اطرافيانش سعي دارند او را در اين زمينه متقاعد کنند. سيدمحمد خاتمي از اين مزيت برخوردار است که در شهرهاي دورافتاده و شهرستان هاي دور از مرکز بسيار شناخته شده و در ميان توده مردم هم از محبوبيت قابل توجهي برخوردار است. وي پس از پايان دوره اول رياست جمهوري اش به سختي حاضر شد در انتخابات دوره هشتم ثبت نام کند و پس از پايان دوره دوم هم به دفعات از اينکه مجبور به حضور مجدد در انتخابات شد ابراز ناخرسندي کرد. به همين خاطر است که هم اکنون هرگاه در بين اصلاح طلبان سخن از انتخابات رياست جمهوري مي شود، خاتمي خود را کنار کشيده و به صراحت اعلام مي کند قصد کانديداتوري ندارد. با اين وجود گروه هاي تحول خواه حاضر در عرصه سياسي چنان به حضور خاتمي در انتخابات خوش بين هستند که تلاش مي کنند در ماه هاي آينده وي را متقاعد کنند در انتخابات حاضر شود. از سوي ديگر سياست ورزي يک کار جمعي بوده و از تصميم فردي افراد خارج است. به همين خاطر سيدمحمد خاتمي با وجود عدم تمايلش به شرکت در انتخابات در برابر جمع گروه هاي تحول خواه فقط يک راي دارد و حمايت همه جانبه و اصرار گسترده قطعاً او را راهي کارزار انتخابات خواهد کرد.جبهه مشارکت ايران اسلامي، سازمان مجاهدين و مجمع روحانيون مبارز اصلي ترين پشتيبانان خاتمي بوده و قطعاً از او حمايت خواهند کرد.

*مهدي کروبي

دبيرکل حزب اعتماد ملي در اين يک سال اخير تشکيلات حزبي اش را آنقدر توسعه داده که خيالش راحت باشد در صورت کانديداتوري از پشتوانه لازم و حمايت برخوردار است. کروبي که معتقد است با يک سري امدادهاي غيبي براي رقيب، از حضور در دور دوم انتخابات رياست جمهوري نهم بازماند، هم اکنون قطعي ترين گزينه اصلاح طلبان براي حضور در انتخابات است و به صورت قاطع مي شود گفت اگر اتفاق غيرقابل پيش بيني نيفتد، حضور وي در انتخابات قطعي است.حزب اعتماد ملي مهمترين پشتوانه کروبي به حساب مي آيد و علاوه بر آن حزب مردمسالاري و طيف راه چمني در حزب همبستگي هم از کانديداتوري وي حمايت مي کنند. علاوه بر آن حضور افراد شناخته شده يي از شهرستان ها و استان هاي مختلف در حزب اعتماد ملي و داير شدن دفاتر اين حزب در شهرهاي مختلف باعث شده کروبي نسبت به کسب آراي لازم در انتخابات اميدوار باشد. وي که معتقد است در نهمين دوره رياست جمهوري بايد فرد پيروز اعلام مي شد خود را آماده کرده تا آنچه را حق از دست رفته اش مي داند، اعاده کند.کروبي اگر در رايزني هاي پيش از انتخابات بتواند ديگر اصلاح طلبان را متقاعد کند که از حضور در انتخابات خودداري کنند با توجه به تعدد کانديداهاي جناح اصولگرا شانس زيادي براي پيروزي در انتخابات دارد. با اين حال حضور احتمالي سيدمحمد خاتمي و حسن روحاني معادلات را کمي دشوار مي کند. در اين شرايط ترکيب کانديداهاي اصلاح طلب راه يافته به مجلس هشتم مي تواند تا حدي کمک کند که خاتمي و کروبي به جايگاه خود در جامعه پي ببرند. اين وضعيت به خصوص در تهران که راي دهندگانش با نگاهي سياسي راي مي دهند بيشتر قابل توجه است.در واقع از آنجا که 15 نفر از ليست 30 نفره ياران خاتمي و حاميان کروبي در تهران مشترک است همه نگاه ها به وضع 15 کانديداي ديگر است و اينکه چه موقعيتي در انتخابات به دست مي آورند. خلاصه اينکه انتخابات مجلس هشتم تکليف خيلي ها را مشخص مي کند.

غايبي که شايد بيايد

هنوز که هنوز است کسي نمي داند چرا حسن روحاني و اطرافيانش حاضر نشدند در انتخابات مجلس هشتم ثبت نام کنند. واقعاً در حالي که حسن روحاني يکي از شانس هاي سرليستي اصلاح طلبان بود، چه شد که از حضور در انتخابات خودداري کرد و هيچ يک از نزديکان وي نيز حاضر به ثبت نام نشدند. هنوز اين سوال مطرح است که آيا به حسن روحاني و اطرافيانش توصيه خاصي شده بود يا آنها از موضوعي خبر داشتند که ناگهان خود را کنار کشيدند.هرچه که هست نبايد تصور کرد اين عدم حضور به معناي چشم پوشي از انتخابات رياست جمهوري هم به حساب مي آيد. اتفاقاً تکنوکرات ها که به حضور در مناصب اجرايي علاقه خاصي دارند و اکنون حدود دو سال است دست شان از قوه مجريه کوتاه شده است به انتخابات رياست جمهوري آتي بسيار چشم اميد دوخته اند. نماينده تکنوکرات ها در انتخابات آتي حسن روحاني است؛ فردي که پدر معنوي حزب اعتدال و توسعه شناخته شده و دست راست هاشمي رفسنجاني محسوب مي شود.او به واسطه روحيه اعتدال گرايانه يي که دارد و همچنين به خاطر حضور در جامعه روحانيت مبارز از اين اميد برخوردار است تا حمايت بخشي از اصولگرايان سنتي و بدنه مذهبي جامعه را نيز نصيب خود کند. حضور روحاني در انتخابات البته منوط به يکسري توافق ها يا عدم توافق ها در بالا است به اين معنا که اگر تکنوکرات ها بتوانند خاتمي را متقاعد به شرکت در انتخابات کرده و خاتمي هم قبول کند شرايط مورد نظر تکنوکرات ها را در صورت پيروزي در انتخابات فراهم کند، حضور روحاني منتفي مي شود. با اين حال نبايد از ياد برد که جبهه مشارکت و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي تمايلي به حمايت از روحاني در انتخابات ندارند چرا که هرچه باشد روحاني در ساليان گذشته چهره يي محافظه کار به حساب مي آمد و در تحولات سال هاي اخير بوده که انديشه هاي نوگرايانه از خود بروز داده است.

در اين شرايط مهم ترين چالش حسن روحاني در صورت حضور در انتخابات اين است که چگونه بتواند اصلاح طلبان پيشرو و گروه هاي دگرانديش حاضر در جبهه اصلاحات را به حمايت از خود ترغيب سازد.

کانديداهاي متفاوت اما پيشرو

جوانان مشارکتي که طي يک سال گذشته فعاليت زيادي از خود نشان داده و با برگزاري سفرهاي استاني، مانور قدرتي نشان داده اند خيلي علاقه دارند در صورت عدم حضور سيدمحمد خاتمي در انتخابات، يکي از چهره هاي محبوب حزبي را به شرکت در انتخابات متقاعد سازند. در اين ميان رضا خاتمي دبير کل سابق مشارکت به خاطر محبوبيت بالا در خود حزب و وجهه قابل قبول در سطح جامعه از اين اقبال برخوردار است تا به شرکت در انتخابات دعوت شود. رضا خاتمي علاوه بر محبوبيت بالا در حزب مشارکت در ميان گروه هاي پيشرو تحول خواه هم از موقعيت خوبي برخوردار است و بدنه نوگراي جامعه نيز پذيراي حضور وي در انتخابات خواهد بود. وي البته در دوره قبلي انتخابات رياست جمهوري کانديدا نشد و پس از حمايت از کانديداتوري دکتر معين به عنوان معاون اول وي (در صورت پيروزي در انتخابات) انتخاب شد اما در همان زمان هم اين بحث مطرح بود که اگر رضا خاتمي خودش کانديدا شده بود قابليت کسب آراي بيشتري نسبت به دکتر معين داشت. از سوي ديگر در ميان تکنوکرات ها هم چهره منتقد و موجهي حضور دارد که در صورت به نتيجه نرسيدن سران اصلاحات براي انتخاب يک کانديداي واحد و عدم حضور حسن روحاني اين قابليت را دارد که از طرف حزب کارگزاران و حزب اعتدال و توسعه به عنوان کانديدا معرفي شود.

محمدعلي نجفي که در ميان تمام گروه هاي تحول خواه جايگاه قابل قبول و مناسبي دارد از اين موقعيت برخوردار است که سال آينده را به سبک سنگين کردن هاي انتخاباتي بگذراند و وضعيتش را براي حضور در انتخابات سال 1388 مورد بررسي قرار دهد. به نظر مي رسد نجفي از اين امکان برخوردار باشد که هم تاييد شوراي نگهبان را به دست بياورد و هم مورد اقبال احزاب تحول خواه قرار بگيرد. با وجود تمام اين گمانه زني ها، تمام اتفاقات منوط به اين است که در جلسات سران اصلاحات چه بگذرد و خاتمي و کروبي چه تصميمي اتخاذ کنند. حتي بايد منتظر ماند و ديد مجلس هشتم از چه ترکيبي برخوردار مي شود. همه اينها است که مشخص مي کند در نهايت از ميان افراد تحول خواه چه کسي به عنوان کانديدا معرفي خواهد شد.

کانديداي قطعي اصولگرايان

تقريباً ترديدي وجود ندارد که اگر اصولگرايان بنا به هر علتي تصميم بگيرند با يک کانديدا در انتخابات شرکت کنند آن يک نفر کسي نخواهد بود جز محمود احمدي نژاد. در واقع احمدي نژاد آماده ترين و اصلي ترين کانديداي اصولگرايان براي شرکت در انتخابات است. او که در دو سال گذشته با انجام سفرهاي استاني بيشترين تبليغات را براي دولتش به ارمغان آورد اين اميد را دارد که مردم چهار سال ديگر به او فرصت دهند تا برنامه هايش را به طور کامل اجرا کند. در اين راستا به راحتي قابل پيش بيني است که او سال آينده را به سخنراني هاي مفصل عليه منتقدانش اختصاص داده و با مظلوم نمايي وانمود کند در طول سه سال رياست جمهوري قصد انجام خيلي از کارها را داشته اما مخالفانش نگذاشتند. به اين ترتيب احمدي نژاد خواهد کوشيد به مردم القا کند اگر يک بار ديگر به او راي دهند برنامه هاي ناتمامش را اجرا کرده و عدالت را در جامعه برپا خواهد ساخت. اين در حالي است که عملکرد احمدي نژاد طي ماه هاي گذشته باعث شده اصولگرايان سنتي و اصولگرايان تکنوکرات به شدت از عملکرد او شاکي شده و به انتقادهاي موردي عليه او دست بزنند.به خاطر همين نارضايتي است که پيش بيني مي شود اين دسته از گروه هاي اصولگرا حاضر نباشند در انتخابات بعدي از احمدي نژاد حمايت کنند و به حمايت از کانديداي ديگري رو بياورند.

به دنبال انتقام در داربي بزرگ

محمدباقر قاليباف بلندپروازتر از آن است که به رداي شهرداري دل خوش کند و به سکونت در بلديه تهران رضايت دهد. قاليباف اگرچه هم اکنون در شهرداري تهران روزگار خوشي را مي گذراند و به گذران ايام مشغول است اما بهره مند بودن از اکسير محبوبيت هر کسي را وسوسه مي کند تا بختش را در ميدان بزرگ تري بيازمايد. به همين دليل قاليباف را که هم بلندپرواز است و هم روحيه مبارزه و رقابت دارد بايد از هم اکنون يکي از کانديداهاي بالقوه رياست جمهوري آينده دانست.او که سال 1384 هم يک بار چنين تجربه سنگيني را از سر گذرانده بود اين بار از همان راهي به رياست جمهوري مي انديشد که قبل از او احمدي نژاد طي کرده بود. قاليباف که در انتخابات رياست جمهوري قبلي يکي از بخت هاي مسلم پيروزي محسوب مي شد به طرز ناباورانه يي ميدان را به احمدي نژاد واگذار کرد و شکست را پذيرا شد. با اين وجود در انتخابات رياست جمهوري سال 1388 قاليباف فرصت تازه يي به دست خواهد آورد تا جبران مافات کند و آنچه را در سال 1384 به دست نياورد اين بار به دست آورد. با اين وجود برخي بزرگان جناح اصولگرا هستند که از حالا مي کوشند از وقوع چنين رقابتي جلوگيري و قاليباف را به خودداري از کانديداتوري دعوت کنند. اما اگر مصلحت انديشي ها کارگر نشود و قاليباف گام به ميدان رياست جمهوري بگذارد آنگاه رقابتي شکل مي گيرد که بيش از آنکه تکليف رئيس جمهور آينده مهم باشد، تکليف برنده داربي آن مهم است. در واقع رقابت احمدي نژاد- قاليباف يک نوع داربي است. شايد مثل همه رقابت ها فقط 3 امتياز داشته باشد اما اصل و اساس اين پيروزي براي هواداران دو طرف مهم تر از آن 3 امتياز است. آيا مصلحت سنجي ها مي تواند ما را از ديدن يک داربي سياسي جذاب محروم کند؟

از فرهنگستان تا خيابان پاستور

از چند ماه پيش که غلامعلي حدادعادل حضور رسانه يي بيشتري پيدا کرد و از رفتارهايش مشخص شد سوداي کار اجرايي در سر دارد اين گمانه زني مطرح شد که او کانديداي رياست جمهوري دوره بعدي است. حدادعادل البته از اين گمانه زني چندان ناراحت نشد. اتفاقاً هرگاه خبرنگاران از او در مورد رياست جمهوري مي پرسيدند، لبخندي از روي خرسندي مي زد و با نگاه معناداري مي گفت؛ فعلاً که ما در مجلس هستيم و فقط به قوه مقننه فکر مي کنيم.حدادعادل البته هيچ گاه احتمال حضورش در انتخابات رياست جمهوري را تاييد نکرده است اما لحن و کلامش نشان مي دهد از طرح اين گمانه چندان هم ناراحت نيست.ارتباط نزديک با مسوولان ارشد نظام اولين فاکتوري است که او را براي حضور در کارزار توانمند مي کند. از سوي ديگر حدادعادل بدون آنکه عضو حزب خاصي باشد و در گروه و دسته خاصي بگنجد عملاً در ميان طيف هاي مختلف جناح اصولگرا از محبوبيت برخوردار بوده و همه گروه هاي اصولگرا به وي نگاه احترام آميزي دارند. حدادعادل البته هيچ گاه حرف هاي ژورناليستي جذاب و خبرنگارپسند بيان نمي کند. سخنانش را طوري بيان مي کند که نه سيخ بسوزد، نه کباب. ترجيح مي دهد به جاي آنکه خودش طرف منازعه باشد نقش يک ميانجي يا ريش سفيد متنفذ را بازي کند و در چارچوب همين رفتار است که همه گروه هاي اصولگرا او را قبول دارند اما هيچ يک حاضر نمي شوند او را به شرکت در انتخابات رياست جمهوري دعوت کنند. با اين حال همه چيز براي حدادعادل فقط در حد يک تصميم است. او نه نياز به استعفا دارد، نه نياز به دعوت. فقط کافي است به اين نتيجه برسد که بايد در انتخابات حاضر شود. آنگاه طيف هاي مختلف جناح محافظه کار يا بايد براي وي فرش قرمز پهن کنند يا در کمال شرمندگي در برابر وي ايستاده و از کانديداي ديگري حمايت کنند. به اين ترتيب حدادعادل که تا پيش از ورود به ميدان سياست و کانديداتوري در انتخابات مجلس، مرد مورد احترام همه گروه هاي سياسي بود و همه به احترام وي کلاه از سر برمي داشتند، پس از آنکه نماينده محافظه کاران در مجلس شد و نيمي از احترام خود را نزد طيف هاي سياسي اصلاح طلب بر باد رفته ديد ممکن است سال 1388 با ورود به دعواي انتخابات رياست جمهوري به منزلت و جايگاه خود در ميان اصولگرايان نيز خدشه وارد کند و از چشم بعضي از آنها هم بيفتد. بايد ديد جايگاه و منزلت، نزد حدادعادل ارزش بيشتري دارد يا کانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري.

در جست وجوي هوايي تازه تر

ديپلمات زخم خورده ايراني دنبال فرصتي مي گردد تا کارهايي را که نتوانست در قامت دبير شوراي عالي امنيت ملي به انجام برساند به شکلي ديگر عملي کند. علي لاريجاني مرد مستعفي دستگاه ديپلماسي و رقيب سابق احمدي نژاد در انتخابات رياست جمهوري، حالا مصمم تر از قبل علاقه دارد مسووليت دستگاه اجرايي را برعهده بگيرد و آنچه را در سياست خارجي صواب مي پندارد به منصه ظهور برساند.کانديداتوري همزمان لاريجاني و احمدي نژاد البته براي يک نفر بسيار گران تمام خواهد شد و آن کسي نيست جز محمدرضا باهنر. باهنر که در جريان انتخابات رياست جمهوري دوره نهم از علي لاريجاني حمايت مي کرد و رئيس ستاد انتخاباتي وي بود بلافاصله پس از پيروزي احمدي نژاد دست دوستي به سوي وي دراز کرد و به يکي از بهترين متحدان وي بدل شد. در اين شرايط معلوم نيست رقابت مجدد احمدي نژاد - لاريجاني، نايب رئيس منتقد مجلس را به کدام اردوگاه رهسپار مي کند. آيا لاريجاني به سوي هم پيمان ديرين بازمي گردد يا بر عهد خود با احمدي نژاد پافشاري خواهد کرد؟

کانديدايي براي همه فصول

گرچه در آخرين روزهاي مانده به برگزاري نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، احمد توکلي از شرکت در انتخابات کناره گيري کرد اما او را بايد کانديداي بالقوه همه انتخابات ها در نظام جمهوري اسلامي دانست. فقط کافي است حسن روحاني به نمايندگي از طيف تکنوکرات اصلاح طلبان به صحنه بيايد تا توکلي هم از جناح محافظه کار به مقابله اش برآيد. اتفاقاً براي دوره بعد توکلي آماده تر از دوره هاي قبل است، چرا که چهار سال حضور در کرسي نمايندگي، به شناخته شدن بيشتر وي و برعهده داشتن چهار سال رياست مرکز پژوهش هاي مجلس به کارآزموده شدن وي هم کمک زيادي کرده است. توکلي البته ديگر آن جوان شر و شور سال هاي گذشته نيست. فريادهاي اعتراضي اش کمتر شده و کمتر حال و حوصله چالش و درگيري دارد اما مطمئناً اگر پاي انتخابات و کانديداتوري به ميان آيد حاضر است کمي به روزهاي اوجش برگشته و نشان دهد دود از کنده بلند مي شود. با اين وجود انتخابات بعدي رياست جمهوري آنقدر پرکانديدا و پررقيب هست که احتمال دارد توکلي به همين کرسي نمايندگي (اگر بتواند در مجلس هشتم حفظش کند) قناعت کرده و ديگر به بلندپروازي در حد قوه مجريه فکر نکند.

شايد غيرمنتظره، شايد غافلگيرکننده

بررسي وضعيت انتخاباتي حاکم بر جبهه اصلاحات نشان مي دهد که بدترين وضعيت براي اين جبهه حضور هر سه نامزد شاخص و شناخته شده است، به گونه يي که مانند انتخابات رياست جمهوري دوره گذشته هر طيفي از يک کانديدا حمايت کند. همين احتمال در مورد جناح محافظه کار نيز حاکم است با اين تفاوت که در اين جناح در بدترين شرايط امکان حضور چهار کانديدا متصور است. با اين تصور اين فرض امکانپذير است که در بالاترين سطح منازعه، هفت کانديدا از دو جناح به رقابت برخيزند و آراي شهروندان نيز شکسته شده و انتخابات به دور دوم کشيده شود. در مقابل اين وضعيت، کم منازعه ترين شکل رقابت به گونه يي است که هر دو جناح از بالا به توافق دست يافته و در شکلي ائتلاف گونه هر جناح با يک کانديدا پا به عرصه رقابت بگذارد. در اين حالت يک صف آرايي تمام عيار ميان تحول خواهان و محافظه کاران به وقوع پيوسته و برنده اين رقابت تا مدت ها مي تواند ادعا کند که از حمايت اکثريت شهروندان ايراني برخوردار است. با اين وجود بايد در انتظار نشست و ديد سالي که از اولين هفته هاي آغازش تحت الشعاع انتخابات مجلس قرار داشته و بلافاصله به دعواهاي انتخابات رياست جمهوري پيوند مي خورد و تا پايان سال هم ادامه مي يابد در نهايت چه آرايشي به هر دو جناح مي دهد. آيا محمود احمدي نژاد مي تواند يک رئيس جمهوردو دوره يي باشد يا تحول خواهان موفق مي شوند با زنده کردن ياد دوم خرداد دوباره بر صندلي هاي قوه مجريه تکيه بزنند؟ معلوم نيست؛ شايد يک فرد ناشناخته در آخرين لحظات همه محاسبات را به هم بزند و همچون احمدي نژاد عالي ترين مسووليت اجرايي کشور را عهده دار شود. سال 1387 گرچه بنا به اينکه سال موش است بايد پر از تفاهم و همکاري و همدلي باشد اما لااقل در ايران پرمنازعه و براي جناح هاي سياسي پر از رقابت هاي داغ پيدا و پنهان خواهد بود.

سجاد سالک-اعتماد


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

یه نفر 4 فروردين 1392
عالیه فقط اسم اشخاص کاندیداتوری رو دقیق ذکر کنید

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.143 seconds.