شمال نیوز: در پايان هزاره دوم و آغاز هزاره سوم ميلادي، ادغام فناوري اطلاعات و سيستمهاي اطلاعات در زندگي روزمره آدمي به طور مداوم و پر شتاب بيش از هر زماني مشاهده مي شود. از آنجا كه در اين تحول ، اطلاعات رگ حيات سازمان است، اين سوال اساسي همواره مطرح است كه جايگاه و موقعيت ابعاد متنوع سازماني در راستاي حداكثر استفاده بهينه از فناوري و سيستمهاي اطلاعات و به تبع آن ، نيل به موفقيت سازماني چگونه بايد باشد؟
توان تداوم سازمان در محیط متغییر و رقابتی امروزی مستلزم به کارگیری فناوری اطلاعات در سازمان است. نقش فناوری اطلاعات در سازمانهای جدید به اندازهای پررنگ است که بسیاری از نظریه پردازان سازمان، مدیران و تصمیم گیران سازمانها را به اتخاذ استراتژی مرتبط با این فناوریها در جهت گیریهای آتی سازمانها توصیه میکنند.
امروزه در هر سازماني، بحث بهکارگيري فناوري اطلاعات و سيستمهاي اطلاعاتي مطرح و همه جا از سودمندي يا ضرورت استفاده از رايانه سخن در ميان است. به همين سبب، مديران همواره در خصوص صرف هزينه يا سرمايهگذاري براي بهکارگيري فناوري اطلاعات در سازمان خود با يک سؤال روبه رو هستند: « مرز سرمايهگذاري در فناوري کجاست؟» طبيعي است، فناوري به عنوان يک راه با صرفه تر در برابر روشهاي سنتي اهميت پيدا مي کند؛ به همين خاطر مديران بايد بدانند کاربرد سيستم فناوري اطلاعات در سازمان به چه ميزان مفيد و اثربخش است. به عبارت ديگر، فناوري اطلاعات بر شاخص هايي تأثير ميگذارد که همگي از شروط اوليه موفقيت براي سازمانهاي امروزي به شمار ميروند.
استفاده از فناوري اطلاعات، در کنار سيستمهاي اطلاعاتي متنوعي که براي نيازهاي مختلف طراحي ميگردد، گسترش يافته است. فناوري اطلاعات مديران را قادر مي سازد تا با سازمان، محيط و يکديگر ارتباط بيشتر و بهتري برقرار کنند. مشارکت بيشتر در تصميمگيري، افزايش سرعت تصميمگيري، افزايش سرعت شناسايي مسائل، کاهش ارتفاع هرم سازمان، بهبود هماهنگي و افزايش کارکنان متخصص، تنها برخي از تأثيراتي هستند که فناوري اطلاعات و سيستمهاي اطلاعاتي بر برخي از سازمانها مي گذارند .
مديراني که دائماً درگير تصميم گيري براي صرف هزينه يا سرمايهگذاري براي بهکارگيري فناوري در سازمان خود هستند، بايد بدانند کاربرد فناوري اطلاعات و سيستمهاي اطلاعاتي در سازمان به چه ميزان مفيد و اثربخش است. آنها بايد تأثير فناوري اطلاعات بر کيفيت محصول يا خدمت، بهبود خدمات به مشتريان و بهبود ارتباطات و اطلاعات را که همگي از شاخصها و شروط اوليه موفقيت براي سازمانهاي امروزي به شمار ميروند، محاسبه کنند. تعيين ميزان تحقق اين هدف، از دغدغههاي مهم تصميم گيرندگان سازماني به شمار ميآيد.
صرفه جویی در هزینه، اجتناب از خطاهای انسانی، بهبود بخشیدن کارآیی و اثربخشی سازمانی ازجمله امتیازهای استفاده از فناوری اطلاعات در سازمانهاست.
یکـی از زمینـه سازان بالقوه فرایند مهندسی مجدد کسب و کار، فناوری اطلاعات (INFORMATION TECHNOLOGY = IT) است. اگرچه فناوری اطلاعات امکان دستیابی به پیشرفتهایی را در زمینه فرایند مهندسی مجدد فراهم می سازد، اما به تنهایی کافی نیست.
موسسات، با استفاده از این فناوری قادرند که وظایفشان را ساده تر، سازماندهی خود را طراحی مجدد، روش کار خود را متحول و بهبود چشم گیری را حاصل کنند.
امروزه کاربرد فناوریهای اطلاعاتی روز به روز درحال افزایش است. پیشرفتهای حاصل شده در فناوریهای ارتباطات و کامپیوتر به کارکنان یک سازمان این اجازه را می دهد، درحالی که بیرون از سازمان هستند، همچنان به سازمانشان متصل باشند و برای سازمان مربوطه شان کار کنند.
به عبارتی با استفاده از این فناوریها، کم کم سازمانها به سمت مجازی شدن پیش می روند. نمونه ای از این فناوریها عبارتند از: پست الکترونیک، ویدئو کنفرانس، فناوریهایی ازقبیل طراحی به کمک کامپیوتر، تولید به کمک کامپیوتر، و مهندسی به کمک کامپیوتر. این قبیل فناوریها باعث هماهنگ سازی فعالیتها در سازمان می شود.
آنچه امروز مهم است که درباره نقش فناوری اطلاعات بدانیم این است که فناوری اطلاعات، تنها چگونگی انجام کارهایمان را دگرگون نمی کند، بلکه تعریف اقتصاد، تجارت و رقابت را هم تغییر داده است. یکــی از مسائل مهم کلیدی ارزیابی کــه ارزیـابــان بــا آن مواجهند تعیین این واقعیت است که آیا سرمایه گذاریهای یک موسسه در فناوری اطلاعات درحقیقت از یک فرایند تجاری دوباره طراحی شده حمایت می کنند؟
سازمان ها همواره از جوانب مختلف تحت فشار هستند تا تغییراتی در آنها اعمال شود به عبارتی دیگر سازمانها برای انطباق با محیطشان تغییر می کنند و هدف نهایی از این تغییر یک مقوله استراتژیک است؛ سازمان از طریق انطباق با محیط می خواهند عملکرد بقاء، رشد و پیشرفت را تضمین کند. از این رو ساختار سازمانی در این رابطه نقشی مهم ایفا می کند.
وقتی سازمان شکل معینی را میپذیرد بهتر می تواند وظایف خود را انجام دهد. در این رابطه به خصوص فناوریهای اطلاعاتی عامل اصلی تغییر محسوب می شوند. فناوریهای اطلاعاتی نه تنها عامل تغییر هستند بلکه خودشان با سرعت رو به رشدی تغییر می کنند.
ضروری است نقشهایی را که فناوری اطلاعات می تواند برای مدیریت منابع انسانی ایفا کند را بررسی کرده و با استفاده از آن زمینه انجام هرچه بهتر وظایف را برای مدیر منابع انسانی فراهم کنیم. در غیر این صورت عملکرد منابع انسانی به ویژه از لحاظ دستیابی به اهداف سازمان ضعیف خواهد بود. در نتیجه برای انجام بهتر وظایف مدیریت منابع انسانی باید اولاً محیط جدید که تحت تاثیر فناوری اطلاعات می باشد را بشناسیم و ثانیاً بدانیم که در این محیط مدیر منابع انسانی چه وظایفی را باید انجام دهد.