.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
روایت باهنر از یک توطئه علیه سردار سلیمانی
ناطق حوصله کار میدانی سیاسی ندارد/ شجاعت مطهری زیاد است
شمال نیوز: دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین گفت: عموم وزرای دولت روحانی مجرب هستند و معنی حکومت‌کردن را می‌فهمند و تدابیر خوبی دارند.

به گزارش شمال نیوز، متن کامل گفت وگوی محمد رضا باهنر نماینده اداور مجلس و رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری که امشب (پنج‌شنبه 28 مهرماه) در برنامه دستخط شبکه پنج سیما حضور پیدا کرد به شرح زیر است:

مهمان ارجمندی داریم، چهره‌ای که تاثیرگذارترین دست‌خط‌های ایشان را می‌توان در خانه ملت جست وجو کرد. 28 سال از عمر مدیریتی خود را در مجلس شورای اسلامی گذراندند. الان هم تقریباً 7 دوره در مجلس بودند و امسال اولین سالی است که در مجلس حضور ندارند.

خیلی‌ها هنوز ایشان را به عنوان چهره مجلسی می‌شناسند. امشب در خدمت مهندس باهنر هستیم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی من از جمله‌ای شروع کنم که از شما دیدم همه می‌گفتند چرا برای مجلس دهم نامزد نشدید و شما گفتید یک قهرمان قبل از این که بخواهد مدال‌هایش را از دست بدهد خود باید تشک را ببوسد و کنار بگذارد و فرصت را به جوانان بدهد.

س:شما واقعاً ترسیدید مدال‌های خود را از دست دهید یا خدشه‌دار شود؟

باهنر: مشکل این است که این دو سه جمله را به گونه‌ای مونتاژ کردند که شاید واقعیت به مخاطب منتقل نشود. این جمله‌ای که شما گفتید را خیلی وقت قبل به یک تناسب دیگر و موضوع و مسئله دیگر عرض کردم که خوب است کسانی که در اوج هستند خودشان داوطلبانه کنار روند و قرار نباشد تا اندازه‌ای بمانند که کنارشان بگذارند.

شاید این بتواند الگوی مناسب برای برخی از مسئولین باشد. برخی افراد خیلی پیوند محکمی با صندلی خود دارند. برخی شوخی می‌کنند که از چسب دوقلو استفاده کردند. آدم فکر می‌کند جدایی‌ناپذیر هستند مگر این‌که ملک‌الموت به داد برسد. این هم بد است.

س: این یکی از انتقاداتی است که وارد است. خیلی از افراد از بازنشستگی شان 12-10 سال گذشته است و هم چنان حضور دارند حتی یکسری از جوانان بازنشسته می شوند و اینها هم‌چنان هستند. این خطر برای نظام نیست که کادرسازی نمی شود؟

باهنر: کادر سازی می‌شود اما یک عده زمان جوان و پویای آنها تمام می‌شود البته اینها سرمایه‌های کشور هستند، باید در اتاق‌های فکر از تجربیات اینها استفاده شود اما این که همه در یک مسئولیت بمانند مناسب نیست. من حرف دیگری دارم و ما مشکل دیگری داریم. این است که بعد از جنگ پذیرفتیم که در نیروهای مسلح یک فرد هر اندازه آدم خوب و باهوش و ساعی و کوشایی باشد، اما باید در نیروهای مسلح اول افسران باید ستوان و بعد سروان و سرگرد و سرهنگ و ... شوند.

این را در بخش نظامی و نیروهای مسلح پذیرفتیم و در بخش‌های دیگر نپذیرفتیم. دوستان جوانی که می‌ایند ستوان نشده می‌خواهند سروان شوند. این هم مشکل است.

س: درست است. دو طرف را بیان کردید. جدای از این دلایل، فکر نمی‌کردید رای نمی‌آورید؟ زیرا زمانی که آن سی نفر از طیف مقابل شما رأی آوردند برخی می گفتند آقای باهنر می دانست.

باهنر: برخی می‌خواستند من را متهم کنند که پیش‌بینی خوبی دارم. این اتهامات به من نمی‌آید و من قبول نمی کنم. البته مزاح می‌کنم، بالاخره من تحلیل داشتم.

س: تحلیل این مقدار بود؟

باهنر: من 4 ماه قبل از انتخابات تحلیل کمی کردم نه کیفی. دقیقاً گفتم. در صورت‌جلسه ثبت هم شده است. سیاست مداران یک مقداری زبل هستند و همیشه تحلیل کیفی می‌کنند. من تحلیل عددی کردم. چاره‌ای نیست باید از خودم تعریف کنم. اگر مسئله رای‌اوری بود بالاخره بعد از 30 سال من این چیزها را یاد گرفتم.

من مسیر ساده‌ای بود، به کرمان می‌رفتم و کاندید می‌شدم و رای می‌آوردم. مردم کرمان بسیار بیش از حق من، به من محبت دارند. حتی نمایندگان کرمان، جناب دکتر زاهدی که نماینده کرمان هستند تا اندازه‌ای تواضع داشتند که قبل از انتخابات می‌گفتند به کرمان بیایید و ثبت‌نام کنید و من رئیس ستاد شما می‌شوم. اگر قصدم آمدن به مجلس بود یک راه‌های مانور داشتم. واقعاً اراده کردم که مجلس نیایم.

این که می‌گویند فلانی تجربه داشته است و حیف شد. من این جواب را می‌دهم که فرض کنید این 7 دوره من 8 دوره می‌شد. دوره نهم باید چه می‌کردم؟ باید یک دوره این قضیه تمام شود. من بارها و بارها خدمت ریاست مجلس هم گفتم که حداقل 5 نفر در مجلس نهم می‌شناختم و الان هم می‌شناسم که خیلی راحت می‌توانند نائب رئیس شوند. ممکن است روزهای اول سخت باشد و ما هم چنین بودیم.

از خاطرات نائب‌رئیسی خود بگویم اگر وقت هست؟

س: بله بفرمایید

باهنر: من شاید تنها عضو هیئت رئیسه بودم. من دو دوره در 4 و 5 دبیر هیات رئیسه مجلس بودم و دوره هفتم نائب رئیس شدم. اولین جلسه‌ای که قرار شد اداره کنم، آقای دکتر حداد نبودند و من قرار بود اداره کنم. موقعی که دبیر بودم سر جای خود بند نمی‌شدم. مرتب این‌ور و آن‌ور می‌رفتم. روزی که داشتم جلسه را اداره می‌کردم حواسم پرت شد و فکر می‌کردم دبیر هستم و بلند شدم و رفتم.

شانس آوردم دوربین‌های شما و این ها این لحظه را شکار نکردند. بلند شدم و تا نزدیکی پله‌ها رفتم و ناگهان یادم آمد من رئیس جلسه هستم.

س: شایعه‌هایی رسیده بود که شورای نگهبان کد داده است شما تائید نمی‌شوید.

باهنر: عدم ثبت‌نام خود را در این دوره دقیق مدیریت کردم. احساس کردم اگر لو برود فشارهای سیاسی و جریانات ما را وادار به ثبت‌نام خواهد کرد. من از مدت‌ها قبل تصمیم گرفتم ثبت‌نام نکنم و پیش خود گفتم لو نمی‌دهم. دختر آخری من چند ماه قبل از انتخابات گفت من می‌خواهم یک زمانی بابام نماینده نباشد. من گفتم آرزویت برآورده می‌شود و این دوره آخر است.

س: دلیل دختر خانوم چه بود؟

باهنر: خسته شده بود که ما را نمی‌دید. دوست داشت همانند فرد عادی زندگی کند. از زمانی که به دنیا آمده بود ما را نماینده دیده بود. علاقه داشتند تحولی ایجاد شود. کار دیگری انجام شود. من چند روزی به انتخابات مانده بود و نگران شدم این دختر به خواهران خود بگوید و به همین ترتیب پخش شود. خبر را سوزاندم. به خانه رفتم و به دخترم گفتم قولی که به شما دادم را نمی‌توانم انجام دهم. فشارها سنگین است و شاید من مجبور شوم ثبت نام کنم. مصلحتی این را گفتم که خبر را کور کنم.

روز آخر ثبت نام هم آقای ابوترابی به من گفتند ثبت‌نام کردید و من گفتم نماز جمعه برویم و نماز بخوانیم ببینیم چطور می‌شود. نگفتم قصد ثبت نام دارم یا ندارم. ساعات اخری ثبت‌نام تمام خبرگزاری‌ها مطمئن می‌شدند که من ثبت‌نام نمی‌کنم. دوستانم که تعصب داشتند من را پیدا کردند و ساعت 11 از من خواستند برای ثبت‌نام برویم. من هم گفتم 2 سال روی این قضیه فکر کردم.

دلیل هم خواستند و من توضیح دادم. در بهمن ماه و ساعت 11 تا 12 شب در خیابان من برای این دوستانم صحبت کردم.وقت گذشته بود در نتیجه گفتم من کم‌کم دارم قانع می‌شوم اما وقت گذشته است.

س: از شایعات شورای نگهبانی هم وجود داشت.

باهنر: روز بعد اظهار تاسف می‌کردند، عصبانی بودند، ناراحت بودند.

س: برخی می‌گفتند اختلاف شما با اقای لاریجانی بوده است.

باهنر: بله. یک شوخی هم با آقای لاریجانی هم کردیم. صبح روز شنبه به آقای لاریجانی زنگ زدیم و ایشان گفتند این چه کاری بود که ثبت‌نام نکردید و من گفتم تصمیم گرفتم و ثبت‌نام نکردم. ایشان گفتند مشورتی، اجازه‌ای از بزرگان می‌گرفتید. من هم به شوخی گفتم موقع بله گفتن می‌گویند با اجازه بزرگ‌ترها، موقع نه گفتن که اجازه بزرگ‌ترها لازم نیست.

وقتی ثبت‌نام نکردم شایعاتی هم‌چون آماده شدن برای کاندیدای ریاست جمهوری و دعوت دولت برای پست بالا در دولت و یا این که مطمئن بودن از رای نیاوردن و شورای نگهبان پیغام داد که رد صلاحیت می‌شوید و .... وجود داشت. همه این شایعات وجود داشت ولی هیچ کدام درست نبود و انگیزه اصلی همان بود که من فکر کردم باید کرسی را به دست جوانان سپرد.

س: الان می دانید در صندلی نائب رئیسی چه کسی می‌نشیند؟

باهنر: بله. دوستان خوب و بزرگواری هستند. آقای پزشکیان، آقای مطهری هستند

در این بخش برنامه دست خط در رابطه با مهندس باهنر به گفتگو با علی مطهری پرداخت

س: آقای مطهری برای شما دست ‌خطی نوشتند و به نظرم بد نیست خودتان بخوانید چه نوشته‌اند.

باهنر: بسم الله الرحمن الرحیم دوست گرامی من جناب اقای مهندس باهنر را در دو دوره‌ای که در مجلس همکار ایشان بودم فردی متدین و ساده‌زیست و مزاح و عالم به موضوعات مطروحه دیدم. مدیریت ایشان را در جلسات مجلس قوی و مقتدرانه می‌دیدم. برای ایشان آرزوی توفیق الهی بیشتر را دارم.

ایشان بسیار محبت داشتند و من خود را لایق برخی از این تعاریف نمی‌دانم.

س: این نقد آقای مطهری را قبول دارید که بین اصول‌گرا و اصلاح‌طلب دیوارکشی می‌کنید؟

باهنر: چون طیف جناح‌ها الان وسیع است، اگر به 6-5 نفر ابتدایی ستون یک جناح بگویید کلاه بیاورند سر می‌آورند. 6-5 نفر آخری هم با سختی حرکت می‌کنند حاضر هستند یک شب تاریک را در جایی پنهان بگویند ما اصول‌گرا هستیم، بیش از این حاضر نیستند. من می گویم کسی که می‌خواهد وسط مدیریت کند، باید هم هوای نفرات ابتدایی و هم نفرات انتهایی را داشته باشد.

اگر کسی کم‌حوصله باشد و بگوید ابتدا و انتها هیچ است خود اقلیت می‌شود. این ساده است. با یک رفتار تند و ساده‌انگارانه می‌تواند اکثریت را تبدیل به اقلیت کند. در حالی که من می‌گویم نباید این گونه باشد. من برعکس هستم. به طور مثال با یک حرکت از سوی من، جلویی‌ها به من می‌گویند لیبرال هستم و عقبی‌ها می‌گویند تندرو است. من یک کار بیشتر نکردم. یک حرف زدم یا یک عمل انجام دادم اما دو طرف طیف دو تحلیل متضاد از من داشتند.

س: به همین علت نگذاشتید سوال از رئیس جمهور قبلی اعلام وصول شود؟

باهنر: نه، بحث آن متفاوت است. من تجربه خودم را به آقای مطهری و دوستان دیگر عرض کنم، در قانون اساسی آمده است که هر ده نماینده می‌توانند امضا جمع کنند و استیضاح یک وزیر را کلید بزنند. من 7 دوره مجلس بودم اما 9 دوره مجلس را تعقیب کردم. مجلس اول نبودم و مجلس ششم هم رای نیاوردم. 9 دوره مجلس را تعقیب کردم.

در تمام مجالس و در تمام دوره‌ها هیچ وزیری نبوده است که 10 مخالف جدی در مجلس نداشته باشد. هر وزیری ده مخالف جدی داشته است.

س: بالقوه برای استیضاح آماده بوده است؟

باهنر: بله. خیلی مواقع هم تبدیل به بالفعل می‌شده است. ما به عنوان مدیران مجلس معتقد بودیم که باید تعامل کنیم. در کشور ما سروصدای بیرونی استیضاح زیاد است. در برخی از کشور‌ها این مهم نیست. نصف کابینه هم عوض می‌شود کسی هم خبردار نمی‌شود. در کشور ما یک استیضاح که می‌خواهد انجام شود از یک ماه قبل تا یک ماه بعد دستگاه و وزرا تعطیل می‌شود و همه در میدان می‌آیند. هزینه بالا است.

زمانی که می‌خواهیم یک وزیر را استیضاح کنیم حداقل باید مطمئن باشیم جایگزین این فرد کسی است که 40-30 درصد لایق‌تر از این فرد است. اگر استیضاح کنیم و فردی همانند این وزیر بیاید حتماً ضرر کردیم. بنابراین ما تعامل می‌کردیم. وقتی مطمئن می‌شدیم اکثریت مجلس آماده استیضاح کردن یک وزیر است اصلاً مقاومت نمی‌کردیم. اگر 15-10 نماینده به دلایلی حتی اگر متقن هم بوده است می‌خواهند کسی را اذیت کنند، مذاکره می‌کردیم.

این که اقای مطهری می‌گویند 76 امضا کافی بود در واقعیت ما این را رعایت کردیم اما سوال از رئیس‌جمهور خطیر بود روز نبود که 5 نفر از امضاکنندگان بیایند پس بگیرند و دو نفر امضانکرده‌ها امضا کنند. یعنی مرتب این 75 بالا و پایین می‌شد. مجبور بودیم وقتی به ثبات رسید آئین‌نامه را اجرا کنیم. به این دلیل 6-5 ماه معطل شدیم.

س: این انتقاد را به آقای مطهری هنوز دارید که علی آقای مطهری به گونه‌ای عمل می‌کند که پلیس بیا منو بگیر.

باهنر: گاهی این از شجاعت‌های خوبی است اما حرف‌هایی که ایشان می‌زنند بعضا خیلی نادر است. من تصور می کنم اگر این چنین حرفی بزنیم تا دو الی سه ماه کار و فکر نکنم و مشورت نکنم حرف را علنی نخواهم زد. آقای مطهری شجاعت زیاد دارند و فوری می‌گویند.

س: خیلی ها می‌گویند آقای باهنر سلطان لابی در مجلس است، این را قبول دارید؟

باهنر: برای لابی ترجمه‌های مختلف وجود دارد. اگر تصور من باشد می‌گویم لابی به معنا امربه معروف و نهی از منکر است. یعنی در مجلس وقتی می‌خواهم چیزی تصویب شود طبیعی است باید متحرک باشم. با نماینده‌ها صحبت کنم و افراد را قانع کنم. در مجلس بحث اغنایی است. بحثی که در مجلس با سران دو قوه دیگر داریم، این است که رئیس‌جمهور یک نوع مدیریت دارد و رئیس قوه قضائیه یک نوع مدیریت دارد و رئیس مجلس نوع سومی مدیریت دارد.

بنده آقای دکتر لاریجانی و دکتر حداد را نمی‌گویم، جلسات را اداره می‌کردم و نماینده‌ای تذکر داد و من گفتم تذکر وارد نیست. بلند شد و گفت ببین باهنر من تو را بالا بردم و خودم هم پایین می‌آورم. حرف این نماینده کاملا حقوقی و قانونی بود. قطعا نمایندگان هر لحظه می‌توانند تصمیم بگیرند رئیس را پایین بیاورند. رئیس مجلس حتی نواب خود را خود تعیین نمی‌کند.

س: هر لحظه که نمی‌تواند.

باهنر: هر لحظه می‌تواند استیضاح کند و هیات رئیسه مجلس قابل استیضاح هستند. آئین‌نامه داریم. 25 نفر امضا می‌کنند و فرآیندی دارد.

س: پس بسته نیست و باز است.

باهنر: اگر لابی این است بله من قدرتمند بودم. من در رای فردی همانند باقی نماینده‌ها یک رای بیشتر نداشتم اما حوزه نفوذ رای من فرق می‌کرد. روی مسائل مختلف فرق می‌کرد. بعضی وقت‌ها حوزه نفوذ رای من 100 تا بود و برخی مواقع 20 تا بود.

برخی از لابی تعبیر منفی می‌کنند و می‌گویند طرف را با پول و زور و کلک و ... هم رای می‌کند. این اگر ترجمه شود که از نظر من شرعا این اقدامات حرام است. اگر لابی این است که من افراد را قانع کنم هم فکر من شوند، من در این کار فعال بودم و موثر هم بود.

س: آخرین باری که با این لابی سیاسی کاری کردید که خود گمان نمی‌کردید چه زمانی بود؟

باهنر: وزیر علوم که استیضاح شد. آقای فرجی‌دانا بود. استیضاح آقای فرجی دانا را یک عده در مجلس نهم مطرح کردند. ما هم به همان دلایل که گفتم خیلی معطل کردیم، جلسه و واسطه و کمیسیون گذاشتیم که این کار نشود. واقعا دنبال این امر بودیم. در جلسات مشترک به این نتیجه رسیدیم که آقای وزیر گفتند این سه کار را انجام می دهند. ما هم گفتیم که خیلی خوب است، آقایان استیضاح کننده را قانع کردیم اگر آقای وزیر این سه کار را انجام دادند استیضاح نشوند. 15-10 روز فرصت دادیم و این کارها انجام نشد.

در نهایت فشار آمد و استیضاح رسما اعلام وصول شد. 10 روز از زمان وصول استیضاح تا روزی که استیضاح در صحن علنی مطرح می‌شود فاصله آئین‌نامه‌ای بود. ما این ده روز هم از پا ننشستیم. خیلی دنبال کردیم که آقای وزیر این قولی که دادند را عمل کنند. من مخالف رای استیضاح بودم.

تا روز قبل از استیضاح صبر کردم. تا ساعت ده صبح صبر کردم. حداقل با سه وزیر از وزرای آقای روحانی تماس گرفتم. گفتم آقای فرجی گفتند قول داده اند اگر این قول‌ها عمل نشود استیضاح رای می‌آورد و می افتد. خواستم به آقای فرجی دانا بگویند این کار انجام دهند. هر سه نفر حرف من را تائید کردند گفتند دنبال خواهند کرد. تا 8 شب صبر کردیم و نشد. من به موافقین استیضاح پیوستم.

آن روز آقای لاریجانی معتقد بودند ما استیضاح را رای ندهیم و به آقای فرجی‌دانا فرصت دهیم. ما نتوانستیم یکدیگر را قانع کنیم.

س: به استیضاح رای دادید؟

باهنر: من علامت دادم که باید رای بیاورد. رای سنگینی هم آورد. من معتقد بودم اگر آن اتفاق نیفتاده بود این گونه نمی‌شد. لابی‌ها در جهت خلاف رودخانه نمی‌تواند کار کند. مطمئن بودم 30-25 نفر از نمایندگان منتظر اقدامات آقای وزیر بودند و اگر این اقدامات انجام می‌شد استیضاح را رای نمی‌دادند.

س: سه اقدام چه بود؟

باهنر: یکی از اقدامات این بود که یکی از معاونین را عوض کند. قانع هم شده بود و گفت عوض می‌کنم. حتی جالب است معاون محترم هم استعفا نوشته بود و آقای وزیر داده بود. آقای وزیر هم به هر دلیل این استعفا را نپذیرفتند. ما گفتیم استعفا را بپذیرد در رسانه ها می آید و سریع مسیر استیضاح عوض می شود.

خود سوال از رئیس‌جمهور هم برای اولین بار بود در کشور اتفاق افتاد. ما یک دوره رئیس‌جمهورِ اول عدم کفایت سیاسی خورد و بعد از آن دیگر این اتفاق رخ نداد.

من بارها و بارها در مصاحبه‌ها گفته بودم من آرزو دارم عدم کفایت سیاسی رئیس‌جمهور همان یک بار کافی باشد. دیگر تکرار نشود چون هزینه‌اش برای کشور بسیار سنگین است. سوال از رئیس‌جمهور را واقعا معتقد بودیم نباید انجام شود چون هزینه‌اش بالا بود اما فضا به جایی رسید که قانع شدیم باید این سوال اتفاق افتد که آن داستان‌ها هم پیش آمد.

س: تلخ هم بود.

باهنر: خیلی تلخ بود.

س: در جایی هم گفتید 50-40 نفر یعنی 20 درصد از نماینده‌ها می‌ایند برای کشور فکر کنند. همه اکثرا به فکر حوزه‌های انتخابیه هستند. الان هم این مشکل وجود دارد؟

باهنر: اگر اجازه دهید این را به عنوان یک مطالبه جدی بگویم که کشور را با یک مجلس نمی‌توان اداره کرد.

س: یعنی چه؟

باهنر: یعنی نماینده‌های مجلس طبیعی است دغدغه‌هایشان منطقه و بخش‌شان باشد. اولویت اول منطقه و بخش است.

س: چون باید به حوزه انتخابیه خود پاسخگو باشند.

باهنر: اولویت دوم منافع ملی است. در خیلی از جاها این منافع با هم متضاد است. باید دو مجلسی شود. هر ده سال قانون اساسی می‌تواند ترمیم و اصلاح شود. از این موارد داریم.

س: از عملکرد مجلس نهم درباره برجام دفاع می‌کنید؟ چون بسیاری از انگشت اشاره ها به سمت شما و آقای لاریجانی رفت که برجام با لابی های شما تصویب شد.

باهنر: من برداشتم این است که زمانی که حضرت آقا فرمودند سیاست راهبردی ما نرمش قهرمانانه است، حس من این بود که برجام را باید جلو ببریم. حضرت آقا هم نمی‌خواستند کار غیرطبیعی و غیر عادی در کشور انجام شود. یکسری خط قرمزها مشخص کردند و گفتند مجلس و شورای امنیت مسئله را رصد کنند و پیگیری کنند.

من همان موقع که در زمان برجام بود و الان هم می‌گویم اگر برجام را امضا نکرده بودیم قطعا به ضرر منافع ملی بود اما این که بگویم برجام توانسته همه منافع ما را جلب کند این گونه نیست. هدف‌گذاری ما این بوده است که در برجام با 6 ابرقدرت و زورگو و غیرمتهعد به برخی از تعهدات مذاکره کنیم و قرار این بود که در این بازی ده گل بزنیم و هیچ نخوریم. اینها تصمیم گرفتند و جدی هم تلاش کردند.

حضرت آقا هر جا به صورت جدی از برجام سخن گفتند از تیم دیپلماسی ما تشکر کردند. این تیم رفته است و هدف این بود ده گل بزنیم و هیچ نخوریم. حالا عوض ده گل 7 گل زدیم و 3-2 گل هم خوردیم. آیا باید زیر کل بازی بزنیم؟ البته این همیشه روی میز ما وجود دارد. همین الان معتقدم چه شورای عالی امنیت ملی و چه دولت و چه مجلس، همواره برگشت به قبل از برجام جزو یکی گزینه‌هایمان هست. الان هم هست اما چه زمانی این را اجرا کنیم حد و مرزی دارد.

اگر قرار باشد کارشکنی‌ها ادامه یابد به صورتی که احساس کنیم بازی از حالت برد-برد بیرون امده است و رقیب می‌خواهد برد-باخت را ادامه دهد ما هم وارد بازی برد-باخت خواهیم شد. هیچ مشکلی نداریم. امروز که در خدمت شما هستم معتقدم که برجام باید امضا می‌شد و الان هم باید تلاش کنیم همه تعهدات را کشورهای خارجی انجام بدهند. باید به آنها که می‌خواهند از زیر آن لیز بخورند فشار آوریم تا به همه حقوق خود برسیم.

در این بخش از برنامه دوربین "دست خط" به سراغ فرزند آقای باهنر رفت و در رابطه با پدر با وی به گفتگو نشست

س: کمی از فضای سیاسی فاصله بگیریم و دست‌خط فرزند شما، هادی باهنر، را بخوانید.

باهنر: خیلی سخت است خط پسر را خواند. ایشان نوشته است: پدر جان سلام و خدا قوت و خسته نباشی! کاش خجالت پدر و پسری نبود تا مثال غلامی پایت را بمالم و دستت را ببوسم و شانه‌هایت را بکوبم تا فوری خستگی راه از تنت به در رود. اصولا تا خیالت راحت راحت راحت بماند. من و تمام فرزندانت تا همیشه چاکر و مخلص هستم و هستیم اما شاید در این اوضاع استراحت لغت پسندیده‌ای نباشد. یا علی بگو و دستی بر زانو بزن و مشکلات مردم را که خود بهتر می‌دانی چه چیزی لذتی بیشتر از حل گرفتاری مردم را دارد. پشتت گرم به خدا باشد. دست گرمت را می‌بوسم.

س: خدا ان‌شاالله نگهش بدارد. خیلی هم شبیه شما هستند. شما از بچگی دوست داشتید هم سخنرانی یاد بگیرید و هم رانندگی کنید؟ الان تقریبا به همه آرزوهای کودکی رسیدید.

باهنر: یک چیز را فراموش کردید، خیلی دوست داشتم مهندس هم بشوم.

س: مهندس هم شدید.

باهنر: متاسفانه مهندسی من خیلی کوتاه بود. من 6-5 سال بیشتر مهندس نبودم.

س: آن چه خاطره‌ای است که هر بار بعد از 60 سال هم می‌گویید گریه می‌کنید؟

باهنر: برای زمان دانش‌آموزی ما بود. در آن زمان 6 سال دبستان بود و 3 سال سیکل اول دبیرستان بود و 3 سال سیکل دوم دبیرستان بود. تا پایان دبستان کتاب‌ها مجانی بود. اول دبیرستان کتاب پولی بود. به یاد دارم با پدر به بازار رفتم که کتاب خریداری کنیم، 7 تومان و دو زار قیمت کتاب‌های من بود. پدر گفتند من نمی‌توانم و واقعا هم از نظر اقتصادی نمی‌توانستند.

با این که ما تابستان‌ها سعی می‌کردیم کار کنیم. در خیاطی، کفاشی، نقاشی، نقش قالی و ... کار می‌کردیم اما آن سال مجموع کارهای ما و پدر کفاف این را نمی‌داد که این مبلغ را برای کتاب‌های من پرداخت کنند. پدر هم به من گفتند به اندازه کافی درس خواندید و کنار من کار کنید.

من هم ناراحت شدم. خبر به مرحوم اخوی رسید. در آن زمان تلفن و اینترنت و ... وجود نداشت. فوری نامه‌ای به پدر نوشتند که از هر جا امکان دارد این پول را قرض و کتاب‌های رضا را تهیه کنید و من قسطی پول را می‌دهم. بغض من از این بابت است که می‌دانم شهید باهنر آن پول را چگونه تهیه می‌کرد. بعدها دریافتم که برخی از روزها مجبور می‌شدند روزی یک وعده غذا بخورند.

س: خداوند روح ایشان را متعالی کند. با برادر خیلی صمیمی بودید؟

باهنر: من خیلی چیزها را از شهید باهنر دارم. به من می گویند خوشا بحالت که برادر شهید باهنر هستید، بدون تعارف می گویم که ما یک مشکل داریم که می‌ترسیم آن سو اولین نفر که یقه ما را می‌گیرد شهیدمان باشد. تردید ندارم بالا رفتن من با نام باهنر بود. من چیزی از خود نداشتم. می‌ترسم نتوانسته باشم.

س: رابطه با فرزندان چگونه است؟

باهنر: من با ب

ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.185 seconds.