آخرین عناوین
پربیننده ترین عناوین
|
دستور تخریب به احمدینژادیها ؟
اواسط سالن نشسته بودم تا مراسم در نوبت عصر آغاز شود. «محمود احمدینژاد» پیش از ورود به سالن نگاهی به داخل میکند؛ من هم نگاهی به او. چشم تو چشم شدیم و به رسم همیشگیاش دستی تکان داد و من هم برایش دست بلند کردم.
شرق: اواسط سالن نشسته بودم تا مراسم در نوبت عصر آغاز شود. «محمود احمدینژاد» پیش از ورود به سالن نگاهی به داخل میکند؛ من هم نگاهی به او. چشم تو چشم شدیم و به رسم همیشگیاش دستی تکان داد و من هم برایش دست بلند کردم. احمدینژاد از در کناری وارد سالن میشود و به سمت جایگاه خود در ردیف اول میرود، اما پیش از نشستن، رو به جمعیت میایستد و دو نفر را صدا میزند. با انگشت به سمت جایی که نشستهام، اشاره میکند. فکر کردم که اشاره به پشت سر من است ولی پشت سرم هنوز کسی ننشسته بود. باز هم دستی برایش تکان دادم. چند دقیقه بعد از نشستن در جایش، یک نفر بالای سرم ظاهر شد. از من و نفر کنار دستیام کارت ورود خواست. شخص کناردستی، میگوید که من را فلانی معرفی کرده ولی من نه معرفی شده بودم و نه کارت داشتم. از من خواستند که به بیرون جلسه بیایم. به طبقه همکف رفتیم. در مسیر سؤال و جواب شدم که چگونه وارد شدی و... . درنهایت بهدلیل نداشتن کارت ورود به بیرون از ساختمان هدایت شدم. موقع ورود کسی از من کارت دعوت نخواسته بود، همین را به آنها گفتم. نمیدانم ظاهرشدن حراست بالای سرم ربط دقیقی به اشارات احمدینژاد دارد یا اتفاقی بوده. شاید هم آنقدر جلسات خصوصی برگزار کردهاند که چهره یک غریبه برایش آشکار میشود. شاید هم چهرهام از دفعه قبل که در مراسم تقدیر هم محلیهایش در مسجد جامع سمنگان حاضر شدم و سؤال و جواب کردیم در ذهنش باقی مانده بودم... بههرحال به بیرون «هدایت» شدم. برای همین، آخر هفته برخی از اعضای شورای مرکزی استانها را بههمراه وزرا و مدیرانش به تهران فراخواند، تا پشت درهای بسته، پیشنهادها درباره کارگروهها شنیده شده و کار بهصورت جدی آغاز شود. این همایش را باید بهنوعی اعلام موجودیت جمعیت «احمدینژادیها» قلمداد کرد؛ جمعیتی که به سبب برگزاری پشت درهای بسته و کنترل امنیتی شدید نمیتوان اسم «حزب» بر آن گذاشت، هرچند که کسی از آنها ناراحت نخواهد شد، چون افتخار «احمدینژاد»، عضویتنداشتن در حزب است! شاید واژه برازنده این جمعیت، «تشکیلات احمدینژاد» باشد؛ چراکه معمولا در کنگره احزاب، درها به روی خبرنگاران باز است. البته گفته میشد که قرار است حدود ٧٠٠ نفر در این همایش حاضر شوند ولی با ارفاق میتوان گفت که ٢٠٠ نفر آمده بودند. محل برگزاری این همایش، ساختمان دانشگاهی بود که حاشیههای زیادی را درست کرده است. ساختمان بیتابلو در بهار برای رسیدن به ساختمان دانشگاه «ایرانیان» باید در «جنتآباد» تهران، به خیابانی رفت که نام آن از زبان احمدینژاد زیاد شنیده میشد: «بهار»؛ چند خیابان قبل از آن، بنبست «بهار» هم وجود دارد که برخی فکر میکردند «بهار» احمدینژاد، همان «بهار» بنبست است، اما او با وجود بازداشت دو معاونش در دولت، حس میکند که تازه اول راه است و بنبستی برایش وجود ندارد؛ راهی برای انتخابات مجلس یا ریاستجمهوری. ساختمان در یک کوچه بنبست است، اما از اهالی که سؤال میشد دانشگاه احمدینژاد کجاست، هیچکس نمیدانست. البته حق هم داشتند؛ ساختمانی بینام و نشان و بدون تابلو، ناشناخته باقی میماند؛ حتی برای اهالی محل. همین موضوع شاید برای افرادی که آدرس دقیق نداشتند، دردسرساز شده بود. روبهروی کوچه بنبست، گعده افرادی با شمایل و تیپهایی که در همایش بیشتر هم بودند، دیده میشد. دو نفر از همانها در خیابان بهار مشغول قدمزدن بودند. وقتی از آنها پرسیدم دانشگاه احمدینژاد کجاست، چنان با تعجب گفتند نمیدانیم که انگار تابهحال نام احمدینژاد را نشنیدهاند؛ که البته همان دو نفر هم در صف نماز جماعت همایش حضور داشتند! برنامههای همایش در بین این سخنرانیها، زمانی برای تنفس، ناهار و نماز هم در نظر گرفته شده بود؛ البته برنامهای هم در لیست بود که شاید مهمتر از سخنرانیها باشد؛ «تشکیل کمیسیونها» یا همان «کارگروهها» که احمدینژاد هم در سخنرانی افتتاحیه به آن اشاره کرد. «احمدینژاد» با اشاره به تشکیل کارگروههای استانی برای بازخوانی آرمانهای امام(ره)، گفت: «خوشبختانه از یکسالونیم قبل کارگروههایی تشکیل شده و این موضوعات به بحث گذاشته شده و مختصر ارتباطاتی هم در استانها تنظیم شده است. معنای این بیاعتنایی به سایر مسئولیتهای یک انسان انقلابی نیست، ولی این مسئله بسیار مهم است. اگر این باشد بقیه مسائل هم خواهد بود، ولی اگر این را از دست بدهیم، هیچچیز باقی نخواهد ماند». او زمان تشکیل کارگروههای استانی و ارتباطگیریها را یکسالونیم پیش اعلام کرد؛ زمانی که در برابر سؤالات خبرنگاران مبنیبر احتمال بازگشت به سیاست، یا لبخندهای معروفش را به نمایش میگذاشت یا عید را تبریک میگفت یا پاسخهای «انحرافی» میداد. یک نفر سنگ، دیگری لگد میزند او در سخنانی حیرتانگیز برای بیان آنچه هجمه به دولتهایش مینامید، از تعابیر عجیبی استفاده کرد: «امروز هرکس در وجودش انگیزه نادرستی دارد، بهانهای پیدا میکند برای هجمه و توهین به دولتهای نهم و دهم. هرکس هرچه در دست دارد، میزند، یک نفر سنگ و دیگری لگد میزند، شمشیردار با شمشیر و نیزهدار با نیزه میزند. درواقع از شش جهت هجوم آوردهاند». او ادامه داد: «در دنیا خیلیها از عدالت و آزادی سخن گفتند، اما در عمل پوست مردم را کندند. امروز میبینیم چه خفقانی در جهان وجود دارد. با وجود این، آینده بسیار روشن است و پیروزی انتظار ما را میکشد». او افزود: «هربار شبکههای استکباری را باز میکنیم و میبینیم مشغول فحاشی به ما هستند، خدا را شکر میکنیم. آنها تصور میکنند ما از این مسئله ناراحتیم درحالیکه خدا را به سبب دشمنی آنان سپاسگزاریم». «احمدینژاد» به دیدار خود با مقام معظم رهبری برای پیگیری بازخوانی و تبیین آرمانهای امام(ره) و انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: «زمانی خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و برنامه بازخوانی آرمانهای امام(ره) و انقلاب را خدمت ایشان عرض کردم. ایشان راهنماییها و رهنمودهایی را بیان فرمودند و در نتیجه، این بازخوانی تکلیف بنده شد؛ اما وقتی رهبر معظم انقلاب، در یک سخنرانی عمومی مسئله بازخوانی آرمانهای امام را مطرح کردند، این مسئله برای هرکسی که سخنان مقام معظم رهبری را شنیده است، تکلیفآور است». حولوحوش ساعت ١٢ ظهر، بر تعداد خستگان از سفر یا سخنرانیها، اضافه میشد و سخنان «علی نیکزاد» هم تندتر. او که آخرین سخنران پیش از ناهار و نماز بود، به تندی به سیاستهای دولت یازدهم در حوزه مسکن میتاخت. او که تنها وزیر احمدینژاد در کاروان ثبتنام «اسفندیار رحیممشایی» برای انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بود، مانند رئیسش ادعایی جهانی کرد: «من تمام تجربیات ساخت مسکن در دنیا را خواندهام». او در سخنان خود چپ و راست به دولت حمله میکرد: «ما در بیابان مسکن ساختیم، شما لطف کنید شیر آب آن را وصل کنید»؛ «اگر نمیتوانید پروژهها را جمع کنید، خب یکی را که بلد است بیاورید جمع کند»؛ «تمام راهحلها را بررسی میکنند آخرش میرسند به راهحلهای دولت نهم و دهم، بعد عصبانی میشوند و زیرمیز میزنند». او از شغل اینروزهایش در «ستاد اجرائیات فرمان امام(ره)» گفت که مشغول آپارتمانسازی است. پیش از او وزرای صنعت و اقتصاد احمدینژاد هم مانند نیکزاد به انتقاد از دولت روحانی پرداختند. اما قبل از آنها، «خسرو معتضد»، فردی که سالها در گُل ساعات پخش برنامههای صداوسیما یکربع آنتن در اختیار داشت، پشت تریبون رفت و گفت: «آقای دکتر احمدینژاد آمد و رفت و انصافا زحمت کشید که در تاریخ ماندگار شد». او که لقب تاریخنگار را یدک میکشد، در سخنانش از خانم خبرنگار ایتالیایی که به منزلش آمده بود هم خاطرهای گفت: «چندروز پیش یک خانم خبرنگار ایتالیایی در منزل من بود، میگفت سختگیری دکتر احمدینژاد باعث شد اینها الان بیایند بنشینند و مذاکره کنند. اگر آن سختگیری نبود، اینها نمیآمدند و مذاکره به هیچ نتیجهای نمیرسید». مجری مراسم هم شخصی بود که «احمدینژاد» بهخاطر او یکشنبه سیاه را در مجلس رقم زد: «عبدالرضا شیخالاسلامی». پس از این سخنرانیها اعلام شد که به دلیل کمبود وقت، «ثمرههاشمی» در نوبت صبح سخنرانی نمیکند و جمعیتی که برای شرکت در همایش، در پارکینگ ساختمان جمع شده بودند، برای صرف ناهار و اقامه نماز به طبقه همکف آمدند. گعدههای پس از نماز با پخش اذان، در طبقه همکف همه به صف ایستادند تا نماز جماعت ظهر و عصر را بهجا بیاورند. بین نماز ظهر و عصر، «مرتضی تمدن»، استاندار تهران در زمان احمدینژاد و یار جدید او، به میان نمازگزاران آمد و نمازش را بهجا آورد. چند صف جلوتر هم حجتالاسلام «عباس امیریفر» ایستاده بود و چند صف عقبتر، «عبدالرضا داوری»، مشاور سابق احمدینژاد.«امیریفر» پیشنماز مسجد سلمان فارسی بود. پس از پایان نماز ظهر، عدهای بهطور ایستاده پشت میزهای با رومیزی قرمز، مشغول خوردن چلوخورشت بودند، چراکه وقتی نماز ظهر به نیمه رسید و رکعت دوم پایان یافت، تعداد زیادی از نمازگزاران، نمازشان را تمام کردند؛ آنها مسافر بودند و نماز چهاررکعتی برایشان دورکعت بود. بعد از نماز «امیریفر» یک گوشه، نزدیکیهای نردههای طبقه همکف از آنجا که حیاط پیدا بود، با برخی افراد گعده کرده و مشغول بگووبخند بود؛ «تمدن» هم کمی دورتر از «امیریفر» مشغول کاری مشابه بود. «تمدن» در خلال حرفهایش به سفر چند روز پیش «احمدینژاد» به یکی از شهرستانهای استان چهارمحالوبختیاری اشاره میکرد و مدعی بود از شش هزار نفر جمعیت آن شهرستان، چهار هزار نفر به استقبال آمده بودند.
او تأکید میکرد ما از این استقبال مغرور نمیشویم! یکی از حضار میگفت آنها با قلب آمدهاند و بهزور آورده نشده بودند. احمدینژاد پنجشنبه اول مرداد، به بهانه شرکت در مراسم «کاروان میثاق با شهدا» به «چلیچه» رفته و در جمع مردم آنجا سخنرانی کرده بود. او پیش از این هم در چند شهرستان رفته و سخنرانی کرده بود؛ سخنرانیهایی که او از مدونشدن و برنامهریزی برای آن خبر داده. او در سخنرانی آغازین همایش روز پنجشنبه در طیف هواداران خود گفته: «اگر به مبانی امام(ره) برگردیم دستاوردهای ما صدها برابر میشود. بنده هم بهعنوان وظیفه شروع کرده و براساس فهم خودم با تکیه بر نظرات رهبری و تفسیرهایی که شده است، این مسائل را در سخنرانیهای استانی مطرح کنم». سخنرانیهایی که مسلما پژواک آنها در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری آینده شنیده خواهد شد. قلب همایش؛ کارگروهها البته یکی، دو نفری هم بودند که بیسروصدا به دیوار نمازخانه تکیه داده و بهکار خودشان مشغول بودند؛ «استراحت بعد از ناهار». نرسیدن صدای «ثمرههاشمی» باعث شد تا برای او یک صندلی بیاورند و روی آن بنشیند و حرفهایش را بزند. او مقداری در مورد نفس تشکیل این کارگروه صحبت و منابع اصلی آن را به سه قسمت تقسیم کرد: «قانون اساسی»، «سخنان امام خمینی(ره)» و «بیانات مقام معظم رهبری». در ابتدای جلسه «ثمرههاشمی» قصد داشت آییننامه کارگروه را قرائت کند که برای شنیدن همه حضار که روی زمین بهصورت حلقه نشسته بودند، یکی از افراد حاضر در جمع، آن را با صدایی بلندتر از صدای «ثمره» خواند. ابتدای آییننامه چند اصل از قانون اساسی را یادآوری میکرد که بر «مبارزه با استکبار»، «حمایت از جنبشهای آزادیخواه در سراسر جهان»، «تلاش برای اتحاد جهان اسلام» و «تلاش در جهت کرامت انسانی» تأکید میکند. در بین قرائت آن، «ثمره» توضیحاتی هم ارائه میکرد. به گفته او، کار این کارگروه، ارزیابی اتفاقات روز براساس مبانی قرائتشده است. هفت سرفصل مانند «سیاست خارجی در بین تودههای مردم سراسر جهان»، «نقش سیاست خارجی در بین نخبگان جهان»، «نقش سیاست خارجی در بین علما و اندیشمندان»، «سیاست خارجی و مسلمانان»، «سیاست خارجی و مللی که ادیان غیرابراهیمی دارند» و همچنین «سیاست خارجی و رسانه با تأکید بر دیپلماسی عمومی» برای این کارگروه تعریف شده است. برخی برنامهها هم برای اجرا در کارگروههای استانها اینگونه ذکر شده: «بررسی معیارهای دشمن و دوست با تأکید بر عدالت، ایستادگی بر مواضع، ظلمستیزی و همچنین نحوه برخورد با دشمن»، «دشمنان اصلی، اعم از آمریکا و صهیونیسم با تأکید بر بررسی روند ایستایی یا افول قدرتهای بزرگ»، «شناخت سازمانهای بینالمللی و منطقهای مانند تعامل با پیمان شانگهای، D٨ و...». دو مورد آخر دستور کار را میتوان گفت برای تشکیلات احمدینژاد مهمتر از بقیه است، چراکه آنها تقریبا در یک راستا هستند ولی برای تأکید بیشتر، آنها را به قسمتهای مجزا و ریزتر تقسیم کردهاند: «مسائل روز اعم از نحوه تعامل با همسایگان، آمریکا و غرب، بررسی اتفاقات حوزه هستهای و نگرانیهای موجود از بهخطرافتادن استقلال و استکبارستیزی». مورد بعدی هم «مردم و سیاست خارجی و نحوه پیشبرد توسط مردم و مخاطرات بیتوجهی به آنها» بود. «ثمرههاشمی» پس از قرائت این بندها، مقداری درباره آنها و نحوه اجرای آنها هم توضیح داد. اما شاهبیت صحبتهای او مسئلهای غیر از «تبیین مبانی و آرمانهای امام و انقلاب اسلامی» بود؛ شاهبیتی که ایجاد این تشکیلات در آن خلاصه میشد: «نقد سیاست خارجی دولت فعلی باید در دستور کار دائمی کارگروههای سیاست در استانها باشد». این به آن معناست که احمدینژاد یکی از پاشنهآشیلهای دولت خود را پیدا کرده و سعی دارد آن را از طریق نقد وضع موجود ترمیم کند تا با چهرهای بندزدهشده، بتواند وارد گود انتخابات شود. شیوه اجرای این آییننامه هم که با شیوه اجرائی دیگر کارگروهها مشابهت دارد، از این قرار است که کارگروهها با استفاده از استادان مجرب، هریک از استانها یکی از موضوعات را انتخاب کرده و باید درباره آن، تحقیق و پژوهش کنند. پس از تکمیل، استانها نتایج را به مرکز میفرستند، مرکز هم این نتایج را در اختیار دیگر استانها قرار داده و بهنوعی همه از نتیجه پژوهشهای دیگر استانها با خبر میشوند. این نتایج طبق آییننامهها باید توسط استادان و سخنرانان همطیف، در مساجد و دانشگاهها استفاده شود. استفاده دیگر تشکیلات احمدینژاد از کارگروههای استانی، بسیار هوشمندانه انتخا?
ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
working();
|
working();
|
« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما » هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد