شمال نیوز: امروز اوضاع به نحوغریبی وارونه شده است. سئوالاتی که مردم باید بپرسند و مسئولان پاسخ دهند، مسئولان میپرسند و مردم را حیرت زده از این همه سئوال بیجواب، بر جای میگذارند. چرایی عقب افتادگی و حتی نابودی صنایع دستی در استان مازندران – که در حال حاضر با چالش بیکاری دست و پنجه نرم میکند و از این فرصت طلایی برای غلبه بر این بحران اجتماعی غافل است - از همین دست سئوالات است.
چندی پیش بود که «بهمن نامور مطلق»، معاون صنایع دستی کشور در همایش تجلیل از هنرمندان صنایع دستی، با طرح سئوالاتی بیپاسخ، نظیر اینکه: «چرا هنرهای سنتی در کشور خود غریبه هستند؟»، از فقدان تشکلی منسجم و مستقل برای رسیدگی به مسائل این حوزه گلایه کرد و به طرح پرسشی به مراتب عجیبتر پرداخت و گفت: «هنرمندان هنرهای سنتی از خود میپرسند چرا هنرهای وارداتی برای خود، معاونتها، هزینه و هیاهوی بسیار دارند و هنرهای ایرانی- اسلامی فاقد یک معاونت متناسب هستند.»
طرح این سئوال از سوی یک مسئول میراث فرهنگی کشورمان که خود میتواند در این زمینه نقش اساسی و کلیدی داشته باشد، بیمعنا به نظر میرسد. اگر معاون و متولیان این امر در پی چاره جویی نباشند، چه کسی میتواند از عهده این امر برآید؟ آیا از هنرمندان خانگی و زنان روستایی کاری ساخته است؟
در حالی که به اذعان نمایندگان مردم مازندران در مجلس نهم، صنایع دستی این استان در جشنوارههای خارجی همواره خوش درخشیدهاند، چرا در داخل کشور با بیمهری مواجه شدهاند و نمیتوانند نقش خود در اقتصاد کشور و ایجاد اشتغال رابه درستی ایفا کنند؟
چوب لای چرخ محور اقتصاد خانواده
فیاضی، نماینده مردم ساری در مجلس نهم در این خصوص میگوید: «صنایع دستی محور اقتصاد خانواده در استان مازندران بوده ولی متاسفانه به دلیل بیتوجهی به آن نابود شده است.»
وی ادامه میدهد: «استان مازندران ظرفیتهای بزرگی در زمینه صنعت، کشاورزی، گردشگری و صنایع دستی دارد، ولی میبینیم بسیاری از جوانان – آن هم در صورت امکان - برای امرار معاش خود به اجاره یک قایق بسنده میکنند. چرا؟ این درد آور نیست که جوانان بیکار این استان برخوردار از نعمات طبیعی، به خاطر بیتوجهی مسئولان، تاوانی چنین دردناک بپردازند؟ این تازه درشرایطی است که توان مالی برای چنین کاری وجود داشته باشد، در غیر این صورت که راهی دیگر شهرها و استانها میشوند و چه بسا با روی آوردن به مشاغل کاذب، به گمان خود از بیکاری نجات پیدا کنند.»
دستهای پنهان
نامور مطلق گفته بود: «من خودم را صد در صد دولتی نمیدانم و سعی میکنم تا حدودی از برچسب دولتی شدن هم دوری کنم.»
واقعیت این است که اگر هر یک از مسئولان جای خود را به درستی بشناسند و در مقام خود انجام وظیفه کنند، شاهد اتفاقاتی نظیر قطع شدن بیمه قالیبافان نبودیم.
به گفته فیاضی، در شهرستان نور استان مازندران، بیش از ۲ هزار قالیباف از پوشش بیمهای خارج شدند، آن هم در شرایطی که فرش به عنوان یکی از مهمترین صنایع دستی این استان به شمار میرود. با این حال، به جاست که بپرسیم آیا دستهایی پشت پرده در کارند و کمر به نابودی صنایع دستی بسته و دامن زدن بر بحران بیکاری را نشانه رفتهاند؟ و یا جزیرهای عمل کردن دولت در دستگاههای مختلف، باعث بروز چنین ناهماهنگی و بحرانهایی شده است؟
موضوع هر چه که باشد از عدم عزم جدی و نداشتن دغدغه خاطر مسئولان حکایت میکد و بس.
سرمایه گذاری، رویای فراموش شده
عزت الله یوسفیان ملا، نماینده مردم آمل در مجلس نهم در این باره چنین میگوید: «در صنایع دستی سرمایه گذاری نمیشود.» وقتی از وی میپرسیم چرا سرمایه گذاری نمیشود؟ پاسخ میدهد: «آنها که متولی امرند بگویند چرا سرمایه گذاری نمیشود؟ ما که نمیتوانیم از رییس سازمان میراث فرهنگی سئوال کنیم، چون معاون رییس جمهور است نه وزیر. برای پاسخ به این سئوال باید از رییس جمهور طرح سئوال شود.»
ایا کمبود اعتبارات جواب این سوال است؟
یکی از مسئولان سازمان میراث فرهنگی کشور، از اینکه اعتبارات سینما چندین برابر حوزه صنایع دستی و هنرهای سنتی است، گلایه کرده و میگوید: هنرمندان محجوب ما از خود میپرسند چرا؟
مجموع اعتبارات در نظر گرفته شده برای سازمان میراث فرهنگی در سال جاری ۴۸۳۰۷۸۵ میلیون ریال بوده است که رشد حدود ۷۳ درصدی را نسبت به سال قبل تجربه کرده است. البته این افزایش در هر سه حوزه صنایع دستی یعنی «تولید، ترویج و حمایت» دیده میشود. به عنوان مثال، در بخش ترویج صنایع دستی بودجه ۸۸۵۰۰ میلیون ریال دیده شده است.
حال اگر این میزان از بودجه کفاف نمیدهد، چرا به هنگام تدوین لایحه رایزنی لازم به عمل نیامد؟ در این مورد حتی مجلس را نیز نمیتوان مقصر اصلی قلمداد کرد، زیرا نمیتواند تغییر زیادی در بودجه دهد، چرا که در این صورت از قالب لایحه خارج شده و شورای نگهبان آن را تایید نخواهد کرد. پس مشکل اصلی کجاست؟ فیاضی میگوید: «بودجه بیتاثیر نیست اما همه مشکلات مربوط به عدم بودجه مناسب نیست. خرد استفاده از منابع وجود ندارد.»
بنگاههای زودبازده در پستوی بانکها
دلاور بزرگ نیا، مدیر کل میراث فرهنگی و صنایع دستی مازندران میگوید: «یکی از مصادیق بنگاههای زود بازده، صنایع دستی است ولی این امر فراموش شده است.»
یوسفیان ملا اما از منسوخ شدن این موضوع سخن میگوید: «بنگاههای زودبازده تجربه بدی بود که دیگر تکرار نمیشود. برخیها به نام صنایع دستی وامهای کلان میلیاردی گرفتند و در جای دیگر هزینه کردند. برای همین بانکها دیگر چنین وامهایی نمیدهند.»
در مقابل، جعفرزاده نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی میاندیشد که به خاطر یک بینماز، در مسجد را نمیبندند. وی میگوید: «طی ۴-۳ سال گذشته با توجه به رونق بنگاههای زودبازده، صنایع دستی اوج خوبی گرفت ولی به یکباره از بین رفت. درست است که برخیها وامهای کلان به نام صنایع دستی گرفتند و جای دیگر هزینه کردند ولی آنها مردم عادی و عامی و روستایی نبودند. من به عنوان فردی که خانه به خانه از وضعیت مردم مطلع است میگویم که هنرمندان ما در شهرها و روستاها از این وامها برای امرار معاش خود و در نتیجه زنده و پویا نگه داشتن صنایع دستی استفاده میکردند و اتفاقا رشد خوبی هم داشتند. به خاطر یک بینماز که در مسجد را نمیبندند. دولت الان هم میتواند با دادن وامهای کم بهره، آموزش و رفع مشکلاتی نظیر بیمه و... دوباره به احیای صنایع دستی بپردازد.»
واقعیت این است که بانکها از سر بیدردی با این صنایع برخورد میکنند. یوسفیان ملا میگوید: «مرکز پولی کشور، بانکها هستند ولی ترجیح میدهند در جایی حضور داشته باشند که برایشان سود آور باشد. دولت هم بخواهد از صندوق توسعه ملی برداشت کند و یا از بانک مرکزی کمک بگیرد، بازهم باید بانکهای عامل تسهیلات بدهند که در حال حاضر، بانک چنین تصمیمی برای اقتصاد کشور ندارند.»
این نماینده مردم آمل ادامه میدهد: «این تفکر اشتباه است. صنایع دستی مازندران مانند قالی بافی – که آنسوی مرزها طرفداران پروپاقرصی دارد – میتواند بسیار ارز آور باشد ولی نفع برخی در واردات است تا صادرات. دردناکتر اینکه برخی صنایع نظیر حصیربافی ما کاملا منسوخ شده است.»
تنگ چشمان چینی، عرصه را تنگ کردهاند
واقعیت این است که صنایع دستی نه تنها به عنوان دومین عامل رشد و توسعهٔ تولید ناخالص ملی در کنار صنعت گردشگری، مهمترین منبع رشد اقتصاد جهانی برشمرده میشود – موضوعی که ما از آن غافلیم –، بلکه در حفظ و معرفی فرهنگ هر کشور نیز نقشی بیبدیل ایفا میکنند.
موضوع دردناک آن است که در حال حاضر، اندک کورسویی که از چراغ کم فروغ صنایع دستی این استان به چشم میخورد هم به دلیل ورود صنایع دستی چینی در حال خاموشی است. این هجوم به فرهنگ و اقتصاد کشور از کجا میآید؟
مهرداد لاهوتی، یکی دیگر از نمایندگان استانهای شمالی کشورمان در این باره به صراحت میگوید: «هر که میخواهد خوشش بیاید، هر که میخواهد بدش بیاید، من اعلام میکنم ورود صنایع دستی چینی به کشور، نتیجه منفعت طلبی افراد صاحب منافع است که در دستگاههای دولتی حضور دارند و نه تنها به اقتصاد کشور آسیب میرسانند، بلکه جوانان این سرزمین را دچار چالشهای اجتماعی ناشی از بیکاری میکنند. متاسفانه هیچکس هم به روی خودش نمیآورد تا با قطع دست این افراد، شاخههای هرز این درخت قطع شود و چرخ اقتصاد کشور به نفع مردم بچرخد.»
دلاور بزرگ نیا، هم او که با آمدنش به اداره کل میراث فرهنگی و صنایع دستی استان مازندران، همه نفس راحتی کشیدند و با جملاتی نظیر «دلاور خوش آمدی»، به استقبالش رفتند و البته هم اکنون با جملات «دلاور چه میکنی» همچنان منتظر ایدههای خلاقانه و راهکارهای اصولی برای غلبه بر این معضل حل نشده هستند، معتقد است این مشکل، یعنی ورود صنایع دستی چینی، تنها به خطه مازندران باز نمی گردد.
مدیر کل میراث فرهنگی و صنایه دستی مازندران میگوید: «صنایع دستی چینی به همه نقاط کشور رسوخ کرده ولی مازندران به دلیل اینکه بیش از سایر شهرها محل حضور مسافران است، بیشتر این مسئله را نشان میدهد.» وی به صراحت لاهوتی سخن نمیگوید و به این جمله بسنده میکند که: «ما آسیبشناسی کردهایم. امیدواریم با حمایتهایی که انجام میشود، این مشکل برطرف شود.»
بزرگ نیا اگر چه وعده ایجاد ۷۰۰ شغل در عرصه صنایع دستی را میدهد، اما با گذشت حدود یکسال و اندی از آمدن این مدیر محبوب دوران اصلاحات، شاهد تحرکات جدی در زمینه پویایی صنایع دستی و کسب بازارهای جدید و یا حداقل حفظ بازارهای داخلی هم نبودهایم. به گفته فیاضی نماینده مردم ساری در مجلس نهم، اوضاع در دولت یازدهم از قبل هم بدتر شده است!
این همه در حالی است که مازندران رتبه اول درمیان صنایع دستی کشور را به خود اختصاص داده است ولی بضاعت مازندران، نیاز به برنامه ریزی، حمایت و به قول فیاضی دغدغه دارد. بزرگ نیا میگوید: «صنایع دستی مازندران میرفت که به کاردستی تبدیل شود، اما الان حیات دوباره گرفته است، ما در پی ایجاد ۴۰ هزار فرصت شغلی تا پایان سال ۹۴ هستیم که ۷۰۰ شغل در زمینه صنایع دستی و بقیه در زمینه گردشگری اتفاق میافتد.»
صنایع دستی، کم هزینه و سودآور
چندی پیش خبر تشکیل فراکسیون صنایع دستی در مجلس هم به گوش رسید. اما آنچه فراموش شده، عزم دولت برای مبارزه با بیکاری از طرق مختلف از جمله سرمایه گذاری در صنایع دستی از طریق ارائه وامهای کم بهره، آموزش و حمایت در فروش آنها در بازارهای داخلی و خارجی است.
اگر دولت ارادهای برای راه اندازی بنگاههای زودبازده از طریق صنایع دستی ندارد، جلوی ورود صنایع دستی چینی را بگیرد تا مردمان شاغل در این حرفه، دست کم از نان بخور و نمیر خود باز نمانند. مردم به وعدههای سر خرمن هم امیدی ندارند، راههای نفوذ بیگانگان که بسته شود، دیگر با صنایع و هنرهای دستی کشور خود – که دغدغه معاون میراث فرهنگی بود- بیگانه نخواهند شد. اگر شغل ایجاد نمیشود، حداقل راههای نفوذ بیگانگان بسته شود.
لاهوتی میگوید: «مگر صنایع دستی چه قدر هزینه میخواهد؟ مردم ما یاد گرفتهاند با کمترین هزینه، هنر خلق کنند و چرخ زندگی خود را بچرخانند. اگر ما مشکل بیکاری مردم را با کمترین هزینه در این نقطه حل نکنیم، مجبور میشویم در جایی دیگر بهایی گزاف برایش بپردازیم.»