شمال نیوز: در روز ۱۷ مهر ۱۳۹۳ یازدهمین یادواره ۱۹۵ شهید بخش چهاردانگه ساری در شهر کیاسر مرکز این بخش برگزار شد. سخنران این مراسم آقای دکتر عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر محترم کشور دولت تدبیر و امید آقای حسن روحانی یازدهمین دولت جمهوری اسلامی ایران بود. قلباً از کسی یا کسانی که از وزیر کشور دعوت به عمل آورده تا در این مراسم بزرگ حضور یابد سپاسگزارم. هر چند بخاطر مسافرت اداری از حضور در این مراسم محروم ماندم اما از همه دست اندرکاران برگزاری این مجلس بزرگ به ویژه اهالی محترم کیاسر و خانواده های محترم شهدای چهاردانگه صمیمانه سپاسگزاری کرده و دستان یکایک آنان را به عنوان فرزند کوچک چهاردانگه و همسنگر فرزندان شهیدشان میبوسم. برگزاری این مراسم ثابت کرد که تا زمین و چرخ روزگار می گردد خون شهیدان در رگهای یکایک ما چهاردانگه ایها جاری بوده و عطر بهشتی آنها روح و جان ما را مشعوف خواهد کرد.
آقای وزیر کشور برای رسیدن به کیاسر در فضایی کاملاً امنیتی و نظامی، مسیر ۷۰ کیلومتری جاده جنگلی و زیبای ساری تا کیاسر را با ماشینی شیک و شاسی بلند و با انبوهی محافظ در پیش و پس و کنار جاده پیمود و به محفل شهیدانی رفت که روزگاری در میدان جنگ در برابر گلوله های دشمن سینه سپر کردند و جان باختند. فضای امنیتی – نظامی در داخل شهر کوچک کیاسر و به ویژه در محوطه برگزاری مراسم، حضور محافظان وزیر در داخل جایگاه مراسم و اطراف سن بقدری سنگین بود که فضای روحانی و ملکوتی مراسم شهدا را به پادگانی نظامی تبدیل کرد تا جاییکه حتی از عکاسی خبرنگاران و عکاسان شناخته شده رسانه های محلی هم جلوگیری کردند. (به همین خاطر است که در گزارشات مربوط به این مراسم، عکسی از وزیر دیده نمی شود) و این فضای نظامی و امنیتی آن هم در مجلس شهدا برازنده و شایسته وزیر کشور جمهوری اسلامی که از خونهای پاک همین شهیدان بر این مسند نشسته، نبوده و نیست. بنده منکر حفظ جان شیرین وزیر و رعایت مسایل امنیتی نبوده و نیستیم بلکه نحوه محافظت از وزیر آن هم در مراسم شهدا و شهری کوچک چون کیاسر جای نقد و تحلیل دارد.
اجازه بدهید حضور چند دقیقه ای وزیر کشور در شهر کیاسر در ۱۷ مهر ۱۳۹۳ با این همه محافظ و گارد و نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی و در شرایطی که بحمدلله کشور با مجاهدت همین شهدا و آزادگان و رزمندگان گمنام در امنیت و آرامش کامل بسر می برد را مقایسه کنیم با حضور چندین ساعته ساده و بی تکلف مقام معظم رهبری در ۲۴ مهر ۱۳۷۴ در روستای اِروست در همین چند کیلومتری کیاسر آن هم در سالهایی که کشور در شرایط نه چندان مناسب امنیتی بسر می برد و هر از چند گاهی اتفاقی ضدامنیتی توسط گروهکها در گوشه ای از کشور روی میداد.
حضور وزیر کشور در مجلس شهدا و سخنرانی کوتاه و ترک شتاب زده مراسم در بین دو نماز ظهر و عصر و سپس رفتن به منزل پدری آقای دکتر سیدرمضان شجاعی کیاسری (نماینده محترم مردم ساری در مجلس شورای اسلامی) برای صرف ناهار در نزدیکی محل برگزاری مراسم، آوردن و بردن وزیر از راه های غیرمعمول ورودی و خروجی مراسم و … از برنامه ریزیهای انتقاد برانگیز بوده که در یک هفته گذشته رسانه های بومی و استانی فراوان به آن پرداخته اند.
مصاحبه نکردن با خبرنگارانی که با پای برهنه!! در خیابان بدنبال وزیر دویدند تا کلامی با وی مصاحبه کنند، و حتی بی توجهی تحقیرآمیز وزیر به خبرنگار رسانه ملی و در پی آن فریادهای یکی از خبرنگاران در اعتراض به این رفتار وزیر و نیز بی توجهی و پاسخگو نبودن دولت به آوردن ۹ ساله زباله های ساری به چهاردانگه و درگیر شدن کلامی همان خبرنگار معترض با آقای دکتراحمد مقیمی نماینده محترم مردم بهشهر در مجلس (در دفاع از وزیر) از دیگر حاشیه های حضور وزیر کشور در کیاسر بود. لازم است یادآوری شود که آقای رحمانی فضلی خود سالها از معاونان رسانه ملی بودند و آقای شجاعی هم نماینده قوه مقننه در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما و نایب رئیس شورا هستند و آقای مقیمی نیز یک دهه در سازمان صدا و سیما مدیر بوده اند و بخوبی از وظایف مسئولان در تعامل و ارتباط با اصحاب رسانه آگاه هستند. متاسفانه بعضی از نمایندگان ما فراموش کرده اند که نماینده ملت هستند!
اما، حضور وزیر کشور و چگونگی این حضور در محفل شهدا باعث بهت و حیرت، رنجش و دلخوری، گله و شکایت، افسوس و حسرت خیلی ها در چهاردانگه و مازندران شده است:
۱ . خانواده های معظم شهدا و آزادگان و رزمندگان و مردم شهیدپرور چهاردانگه که به راستی بی هیچ هیاهو و چشمداستی میراث دار واقعی فرهنگ شهادت هستند، هنوز در بهت و حیرت از این رفتار وزیر و همراهان و چگونگی ورود، حضور و خروج آنان در مراسم شهدا هستند و از رفتار وزیر رنجیده خاطر هستند.
۲٫ اهالی محروم چهاردانگه که به ندرت وزیر و یا مسئولان تراز اول مملکتی را در این بخش دیده اند، دلخوش بودند که آقای وزیر کشور برای حل مشکلاتشان آمده و به یک باره نور امید بسیار قوی در دل مردم چهاردانگه زنده شد تا شاید جناب وزیر کشور با مشاهده مشکلات و کاستی ها و به حرمت خون شهیدان بخشی از مشکلاتشان برطرف شود. اما افسوس و حسرت که تعجیل جناب وزیر اجازه نداد این مشکلات دیده و شنیده شود.
۳ . مسئولان محلی چهاردانگه نیز فکر می کردند در حضور وزیر کشور می توانند به گوشه ای از مشکلات مردم بپردازند تا شاید وزیر هم گوشه چشمی به این دیار کند. مسئولانی که با در هم پیچیده شدن چادر مراسم در فضای باز جایی دیگر در یک روز قبل از مراسم بر اثر طوفان، تا صبح روز مراسم بیدار مانده و تلاش کردند تا مراسم در مکان فعلی و به شایستگی برگزار شود، مسئولانی که برای دیده شدن نام وزیر در بنرهای تبلیغاتی و چاپی، نامش را در اندازه ای غیرمعمول و حتی درشتتر از عنوان یادواره شهدا نوشتند!! به راستی که مسئولان محلی چهاردانگه که با برنامه ریزی و زحمات شبانه روزی توانستند چنین مراسم بزرگی را تدارک ببینند شایسته بی مهری وزیر کشور نیستند.
۴ . اهالی و اصحاب رسانه که سالهاست برای خبررسانی از بخش چهاردانگه با هزینه شخصی سایت و خبرگزاری راه انداخته و رنج سفر به کیاسر را متحمل شدند تا گزارش مراسم شهدا و حضور وزیر کشور را به صورت آنلاین برای مخاطبانشان در اقصی نقاط ایران و جهان مخابره کنند، از وزیر محترم کشور گله و شکایت دارند. آنان توقع داشتند یک مصاحبه کوتاه با وزیر انجام دهند تا هم افتخار و برندی برای فعالیت و نام رسانه آنها باشد و هم جرأت و جسارت گفت و گو با وزیران و مسئولان تراز اول مملکتی را پیدا کرده و پای در وادی خبرنگاری حرفه ای بگذارند. باز هم دریغ و صد افسوس از یک نگاه جناب وزیر. آنان میگویند وزیر ما را تحقیر کرده است.
۵ . تاریخ و آیندگان نیز سر در گم از حضور وزیر کشور در ۱۷ مهر ۱۳۹۳ خورشیدی در یازدهمین مراسم شهدای چهاردانگه ساری خواهند بود. تاریخ نمی تواند دستاوردی برای حضور وزیر کشور در کیاسر و چهاردانگه برای آنان بنویسد. تاریخ نویسان (که امروزه اصحاب رسانه قسمتی از نگارش آن را بر عهده دارند)، چه باید بنویسند تا در برابر تاریخ سربلند باشند؟ اگر کسی از مسئولان محلی و استانی در مازندران مدعی دستاوردی از حضور وزیر کشور برای چهاردانگه هست بی تابانه منتظر شنیدن آن می باشیم. آیندگان از پس قرنها از زبان وزیر کشور خواهند پرسید که:
«از آمدنم نبود گردون را سـود
وز رفتن من جلال و جلالش نفزود
وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود
کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود» (حکیم عمر خیام)
***
جناب آقای رحمانی فضلی وزیر محترم کشور در دولت تدبیر و امید!
اگه ناراحت نمی شوید، باور بفرمایید « چهاردانگه ساری از شما رنجید!»
کاش به چشم مبارک خود می دیدید؛ اما باور بفرمایید بخش چهاردانگه ساری محروم است؛ محرومتر از آنی که سبزی جنگل و هوای فرخبخش آن بخواهد فقرش را در زیر خود پنهان کند! حضور شما می توانست اندکی از رنجها و محرومیت های مردم بکاهد. همان مردم زحمتکشی که در کوران جنگ تحمیلی چه بسا با یک کیف خالی و با کفشهای کتانی پاره و چکمه لاستیکی و در گرما و برف و سرما از مزارع و گله داری و کارگری و از جنگل و کوهستان با تنی خسته خود را به ساری رساندند و به جبهه رفته و در مقابل دشمن جنگیدند. یعنی همین ۱۹۵ شهید و هزاران رزمنده گمنام و جانباز و آزاده.
جناب وزیر! امروز این شما بودید که می توانستید با وظیفه ای که بر دوش دارید گوشه ای از دردهای چهاردانگه زادگاه همین شهیدانی که برای حضور در مراسمشان رنج سفر از پایتخت تا کیاسر را متقبل شده اید، مورد عنایت دولت اسلامی قرار دهید. توقع این مردم زحمتکش نه از شما که از دولت کریمه اسلامی که حضرتعالی وزیر کشورش هستید، چندان زیاد نیست. این مردم به حداقل های زیر خط استاندارد رفاه عمومی و کاستن اندکی از مشکلاتشان هم قانع هستند. آنان به داشتن جاده ای ایمن، داشتن درآمد اندک برای مهاجرت نکردن از روستا، داشتن یک درمانگاه و بهورز، یا حتی داشتن آب لوله کشی از چشمه های جنگل و کوهستان هم قانعشان می کند. آنان دعایتان می کردند اگر دستور می فرمودید جلوی انبوه زباله های ساری که به دیارشان آورده می شود، گرفته شود.
جناب وزیر! باور بفرمایید مردم محروم چهاردانگه ساری شما را دوست دارند. از مردم چهاردانگه که حضرتعالی وزیر کشورشان هستید، نهراسید و از آنها فرار نکنید. این مردم بفرموده امام راحل «ولی نعمتان شما هستند».
جناب وزیر! آقایان مسئولان استان مازندران! آقایان نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی! این مردم منتظر پوزش خواهی شمایان در مقابل بی احترامی هایی که بواسطه حضورتان در مراسم فرزندان شهیدشان به آنها شده، نیستند. زیرا به مردم فهماندید که شما مسئولان هر جور بخواهید می توانید رفتار کنید، حتی در مراسم شهدا. مردم گمان می کنند به تأسی از کلام مولا امیرالمومنین (ع) و سفارشات اکید امام راحل و مقام معظم رهبری، بر گردن شما کارگزاران حکومت اسلامی حقی دارند. این مردم محروم همواره حقشان را نسبت به حکومت اسلامی ادا کرده اند و کمترین گواه آن همین ۱۹۵ شهید و برگزاری مراسم شهداست. اما بعید میدانم شما هم حقتان را در برابر این مردم ادا کرده باشید!
جناب وزیر! با شناختی که از مردم کریم النفس دیارم چهاردانگه دارم بعید میدانم سراغ شماره تلفن دفترتان که برای تماس مردمی به آقای بخشدار چهاردانگه داده اید، را بگیرند. این مردم بزرگوارتر از آن هستند که بخواهند با التماس و خواری با دفتر شما تماس بگیرند تا منشی یا اپراتورتان مشکلات شان را به گوش شما برساند یا نرساند. آنان می گویند وزیری که در چند وجبی ما و رو در روی ما حضور داشت، فریادمان را نشنید، محرومیت ما را ندید و نگذاشتند کسی از محرومیت و مشکلاتمان بگوید! حال چگونه انتظار داشته باشند صدها کیلومتر دورتر و از آن سوی سیم تلفن با این همه مشغله کاری بخواهد به آنها پاسخگو باشد؟ به نظر می رسد این مردم محروم حقی بزرگ بر گردن شما کارگزاران دولتی دارند.
جناب وزیر! جناب آقای دکتر رحمانی فضلی! این کدورت و رنجش را از دل بی کینه مردم محروم چهاردانگه به در آورید./ 4دانگه نیوز