.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
در برنامه تلویزیونی شناسنامه ؛
اظهارات آیت الله جنتی درباره اختلاف با فرزندش، راز سلامتی‌اش، رفع حصر موسوی و کروبی، تایید صلاحیت‌ها و ...
شمال نیوز: دبیر شورای نگهبان در خصوص رابطه با فرزندش گفت: اختلاف سلیقه ما کم نیست. مثلا از نظر اسلامی من تشخیصی دارم ایشان آن را قبول ندارد. گاهی اوقات نیز در خصوص مسائل مباحثه می کنیم و قانع هم نمی شود.
اظهارات آیت الله جنتی درباره اختلاف با فرزندش، راز سلامتی‌اش، رفع حصر موسوی و کروبی، تایید صلاحیت‌ها و ...

به گزارش شمال نیوز، آیت الله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان در برنامه تلویزیونی شناسنامه به پرسش هایی درباره دوران تحصیلش،چگونگی ورودش به انقلاب،دبیری شورای نگهبان، اختلاف هایش با فرزندش علی جنتی ، حوادث سال 88 و چگونگی تائید صلاحیت موسوی و کروبی پاسخ داده است.

آیت الله جنتی از همان ابتدا نامش با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران پیوند خورده است. متن زیر شرح گفتگوی برنامه شناسنامه باروحانی تاثیر گذار سه دهه گذشته تاریخ انقلاب است.

شناسنامه: رمز پرنشاطی و شادابی شما در سن 88 سالگی چیست؟ می گویند زیاد ورزش می کنید؟

جنتی: گفته اند و این یکاد بخوانید و برفراز کنید. بله من بعضی مسائل را احتمال می دهم که مؤثر باشد اما عقیده ام این است که عمر و زندگی به دست خداوند است. غیر از این امر مسئله ایی را موثر نمی دانم.

شناسنامه: گفته می شود ورزش می کنید، درست است؟

جنتی: من به طور مرتب ورزش می کنم. هفته ایی دو روز در آب راه می روم و شنا می کنم.

شناسنامه: از دوران تحصیل خود بگوئید.

جنتی: دوران علمی من شامل تحصیل و تدریس به 3 دوره تقسیم می شود. یک دوره در اصفهان است که در آن جا پدرم مرا به مدرسه جده بردند و آن جا مشغول تحصیل شدم. مقدمات هم چون شرح نامه، معالم و... را که اکنون طلبه ها نمی خوانند من مطالعه کرده و گذراندم. این ها را در اصفهان خواندم و به اینجا که رسیدم گفتم بروم قم. عشق زیادی به قم داشتم و یکی از دوستانم نیز به قم رفته بود. پدرم نیز با این که من فرزند منحصر به فردشان بودم با رفتنم به قم موافقت کردند.

این شد که از آن زمان به بعد در قم مشغول به تحصیل شدم.سطح را در قم خواندم. خارج را نیز ادامه دادم. سطح را در خدمت اساتیدی هم چون مرحوم صدوقی(شرح نامه را خدمت ایشان خواندم)، مکاسب را خدمت مرحوم سلطانی، درس رسائل و قوانین را هم خدمت مرحوم بهاء الدینی را گذراندم.من به این اساتید به خصوص مرحوم بهاء الدینی ارادت بسیار داشتم.

شناسنامه: خاطره خاصی از این استاد دارید؟

جنتی: بله. البته ما ایشان را به اسم آسیدصفی می شناختیم و بعد فهمیدیم ایشان لقب بهاءالدینی دارند. بهاء الدینی بسیار وارسته و اهل عرفان بود. زمانی از منزل خود به مدرسه می آمد، به مکانی رسید که مورچه ها در حال حرکت بودند، اندکی به مورچه ها و خلقت آن ها فکر و شروع به گریه کرد. از زندگی و خلقت مورچه ها عبرت گرفته بود همان گونه که در قرآن ذکر شده است هر خلقتی نشانه و آیه خداوند است؛ بهاء الدینی نشانه خداوند را در مورچه ها دیده و گریه کرده بود. اساتیدی که نام بردم بسیار روان درس را عنوان می کردند.

شناسنامه: هم مباحثه ایی های شما چه کسانی بودند؟

جنتی: آیت الله خزعلی از همه افراد بیشتر بودند. جمعی از دوستان مشهدی اعم از آیت الله خزعلی، آقای نصرالهی، آقای نهاوندی و آیت‌الله سعیدی بودند که ما با این ها رفیق بودیم و مباحثه ما عمدتا با آیت الله خزعلی بود. وی از دوستان 60-50 ساله من هستند که هم چنان ادامه دارد، گاهی با مرحوم مفتح، سید کرامت الله حسینی که نماینده خبرگان در کهگیلویه بودند نیز مباحثاتی انجام می دادیم.

درس خارج ما نیز عمدتا با آیت الله بروجردی بود که ایشان از فقیه ترین فقهایی بود که من می شناختم، از جهت فقهی بسیار به وی علاقه و عقیده داشتم، در کلاس های درس فقه، اصول و... آیت الله بروجردی شرکت می کردم؛ در مدت کوتاهی در کلاس های آیت الله گلپایگانی نیز شرکت داشتم و بعد هم عمدتا در کلاس ها درس امام (ره)شرکت داشتم. که در کلاس‌های فقه و اصول ایشان می رفتم.

دوره تدریس من در ابتدا به صورت آزاد در مسجد امام (ره) یا در حجره ایی بود. با حضور تعدادی طلبه مباحثه می کردیم و درس می دادیم. تا زمانی که آیت الله بهشتی به این نتیجه رسیدند که وضعیت حوزه مطلوب نیست و بسیار آزاد است و طلبه ها هدایت نمی شوند؛ در نتیجه تصمیم گرفتند بخشی از حوزه را تنظیم کنند و نظم دهند.

آیت الله بهشتی برنامه مدرسه حقانی را تنظیم کردند و با برای بودجه آن با آیت الله میلانی صحبت کرده بودند که ایشان کمک کنند و این مدرسه را به راه انداختند و برنامه ای 16، 17 ساله را برنامه ریزی نمودند که از ابتدای صرف و نحو آغاز شد تا درس خارج و تحقیقات ادامه یافت.

شناسنامه: اگر طلبه ایی می آمد 17-16 سال در آن مدرسه مشغول تحصیل بود؟

جنتی: بله؛ از ابتدا مسیر و دروس مشخص شده بود.امتحان‌های بادقتی می گذاشتند.استاد نیز از سوی طلبه ها تعیین نمی شد بلکه استاد برایشان تعیین می شد و اساتید را بر اساس اصول اخلاقی و علمی انتخاب می کردند. مدرسه به آیت الله قدوسی که مدیریت بسیار قوی و نمونه ایی داشت، سپرده شد.من حرف های زیادی در رابطه با ایشان هم دارم. آیت الله قدوسی و آیت الله بهشتی از من برای تدریس دعوت کردند. من در مدرسه حقانی از دروس صرف و نحو آغاز کردم و تا درس رسائل، معالم، کفایه و... ادامه یافت.

در این مدرسه برکات و بازدهی بسیار خوبی داشت. طلاب تربیت شده از نظر علمی مورد اعتماد ما بودند. این طلاب از لحاظ علمی، اخلاقی، سیاسی و... قابل قبول بودند، آیت‌الله بهشتی هم مرتب خودشان سرکشی می کردند جلسات مشورتی هم به همراه آیت الله قدوسی و آیت الله بهشتی و برخی مواقع آیت الله مصباح داشتیم.و سعی می کردیم در مدیریت مدرسه به آقای قدوسی کمک کنیم.

شناسنامه: از شاگردان آن مدرسه چه کسانی بودند؟

جنتی: بسیاری از کسانی که اکنون در دستگاه قضائی فعالیت می کنند از شاگردان این مدرسه هستند مثل آقای محسنی اژه ای، آقای رئیسی و آقای نیری و... از مدرسه حقانی هستند. از ابتدا نیز کارهای قضایی به دست شاگردان این مدرسه افتاد زیرا زمانی که انقلاب شد آقای قدوسی وقتی که انقلاب شد در مسائل قضائی احساس خلاء کردند زیرا دادگستری آن زمان را که قبول نداشتیم و باید برای دادگاه انقلابی ترتیب وضعیت می دادیم. بنابراین آقای قدوسی خودشان مدرسه را رها کردند و آمدند و تشکیلات قضائی را تحت نظر آیت الله بهشتی راه اندازی کردند. طلاب مدرسه حقانی نیز جذب شدند.

روح شهید بهشتی شاد باشد. این مدرسه حقانی کارد قضایی برای نظام جمهوری اسلامی ایران را تربیت کرد، آیت الله طباطبائی نیز که دست پرورده آیت الله شهید بهشتی بود مدرسه شهیدین را تأسیس کرد که همانند مدرسه حقانی بود و هنوز هم بسیار خوب به فعالیت خود را ادامه می دهد. جامعه الزهرا نیز توسط آقای قدوسی ساخته شد که طلبه های خانم تربیت کردند؛ کار اساسی این است که انسان و عالم تربیت کنند. این کار را آقای بهشتی می کرد.

شناسنامه: یکی از اساتید شما حضرت امام (ره) بودند؛ آیا فعالیت ضد رژیم پهلوی از بدو آشنایی با امام(ره) بود یا قبل از آن بود؟

جنتی: از بدو آشنایی با امام (ره) بود چرا قبل از آن کسی جرات سخن گفتن نداشت. خفقان به اندازه ایی بود که بزرگ تر از ما چه از علما و چه غیر علما جرات سخن گفتن نداشتند و می ترسیدند بنابراین هیچ گونه فعالیت ضد رژیمی وجود نداشت؛ از زمانی که امام (ره) نهضت را آغاز کردند همگی جرات یافتند و حول محور ایشان و با رهبری ایشان وارد صحنه شدند.

شناسنامه: یکی از وظایف شما رساندن اخبار از امام (ره) به حوزه ها و مجامع دینی مختلف بود. این اخبار شامل چه مواردی می شد و چگونه این اخبار را به جاهای مختلف می رساندید؟

جنتی: حرکت امام (ره) برای بسیاری از علما ناشناخته بود.

شناسنامه: ناشناخته بود یا مخالف بودند؟

جنتی: خیر. برخی نمی دانستند امام (ره) قصد انجام چه کاری را دارد؛ برخی هم نظر موافق نداشتند که این نظرات از مصلحت اندیشی بود و اذعان داشتند این حرکات بی فایده است وقتی ساواک و نیروهای نظامی تا این اندازه پر قدرت هستند نمی شود با آن ها درافتاد بنابراین این افراد امکان مبارزه را قبول نداشتند. برخی به وضع موجود عادت کرده بودند.

یک مسئله هم که برخی دیگر را تخدیر کرده بود این موضوع بود که این افراد بر این اعتقاد داشتند که دین از سیاست جدا است؛ این مسئله در بین برخی جا افتاده بود؛ این عده اذعان داشتند وظیفه ی ما مسائل دینی است، طلبه و اهل علم و مرجع تقلید باید بروند و در رساله نویسی، منبر، تبلیغ و... فعالیت داشته باشند و مدیریت کشور و حکومت به دست افراد دیگر باشد و این امور از یکدیگر جدا است. بسیاری به این دلیل نواب صفوی، فدائیان اسلام، آیت الله کاشانی و... را محکوم می کردند.این عده عقیده داشتند عالم نباید وارد وادی سیاست شود. به همین دلیل نیز گاهی اوقات این ها نظر خوبی نسبت به امام(ره) نداشتند.

این ما بودیم که به شهرستان ها می رفتیم و برای علما قصد و نیت امام (ره) را تبیین و روشن می ساختیم. تعداد ما اندک نبود. در ابتدا بسیاری با امام (ره) آشنایی نداشتند و باید معرفی می شدند مثلا این که ایشان از نظر فلسفی و عرفانی و علمی و اخلاقی چنین شخصیتی هستند. در ادامه حرکت انقلابی را توجیه می کردیم و در این روند فساد دستگاه حاکم، ضرورت برخورد با این دستگاه و... توضیح داده می شد.

شناسنامه: برخورد آن ها با شما چگونه بود؟

جنتی: برخوردها بد نبود؛ با علمای اصفهان، خوزستان، خرمشهر و... حضوری صحبت و توجیه کردم. این جلسات بسیار موثر و مفید بود. اعلامیه های امام (ره)را منتشر می کردیم.نظرات انقلابی امام (ره) را بیان می کردیم و می گفتیم که ایشان می خواهند طبق محور اسلام عمل کرده و حکومت اسلامی ایجاد کنند. بنابراین علما را سعی می کردیم توجیه کنیم.

شناسنامه: این جریان چه مدت به طول انجامید؟ و چه تعداد را همراه کردید.

جنتی: بسیاری به تدریج همراه شدند. برخی در نهایت سکوت کردند و تنها کاری که انجام دادند این بود که مخالفت نکنند؛ برخی نیز همراه با جریان انقلاب شدند و در این جریان حرکت کردند؛ آیت الله خادمی از افرادی بود که به وادی انقلاب وارد شد و حرکت های انقلابی را در اصفهان هدایت می کرد.

شناسنامه: 3 بار دستگیری توسط ساواک و 3 سال تبعید به اسد آباد همدان هزینه هایی بود که برای حرکت های انقلابی پرداخت کردید. بخشی از این اتفاق‌ها را توضیح می دهید؟

جنتی: 3-2 نوبت در قم دستگیر شدم. در ابتدای دستگیری ناراحت و متاثر شدم. در یک نوبت در صحن حضرت معصومه (س) جوانی دست من را گرفت و از سوی ساواک مامور دستگیری من است؛ این که جوانی به آن سن و سال که 24، 25 ساله بود برای دستگیری من آمد برای من بسیار تلخ بود.

در ساواک بازجویی صورت گرفت و برای بردن من به تهران ماشین حاضر شد. من را به تهران آوردند. همراه ما کامیونی حاوی کتاب نیز وجود داشت که بعدها فهمیدم این کامیون حاوی کتاب های شهید اندرزگو است. شهید اندرزگو نیز از شاگردان طلبه مدرسه حقانی بود، با من هم رفیق بود اما من نمی دانستم که ایشان این قدر شجاع و باعرضه است. او را نیز گرفته بودند و به داخل خانه‌اش رفته بودند و کتاب‌هایش را هم بار کرده بودند و آورده بودند. من را به قزل قلعه منتقل کردند و بسیاری از دوستان من در آن جا حضور داشتند و بودن دوستان باعث خوشحالی من شد.

شناسنامه: چه کسانی در قزل قلعه بودند؟

جنتی: آقای آذری قمی، ربانی شیرازی، ربانی املشی، شهید محمد منتظری بودند. در سلول از دوستان جدا بودم ولیکن در هواخوری آن ها را می دیدم و ورزش های گروهی انجام می دادیم؛ آقای مروارید هم بودند که بومی زندان شده بود. به اندازه ایی دستگیری او عادی شده بود که وقتی به زندان وارد می شد می گفت شام چیست؟ آن جا دو سه نوبت گذشت.

برای تبلیغ مدتی به خوزستان می رفتم. آقای قائمی پیشنهاد رفتن به خارک را به من دادند هر چند من آشنایی چندانی به این جزیره نداشتم، به جزیره خارک رفتم و به زحمت آقای قائمی که با مأمورین آشنا بودند آن ها را راضی کردند که من به خارک بروم. بعد از چند دوره سفر چند روزه به خارک، به مدت دو سال در آن جزیره ماندم. در این جزیره می توانستم به خوبی فعالیت کنم، مردم علاقه مند بودند و من در مسجد ده و مسجد شرکت نفت منبر می رفتم.

در ایام آخر حضور من در جزیره خارک فردی به نام دکتر صدارت که رئیس ساواک بود (بعد هم گرفتند و اعدامش کردند)من را خواست و گفت بایداز جزیره بروید. با خیال این که باید از اینجا برویم و هر جا خواستیم هم می رویم سوار هواپیما که شدم دیدم ماموری کنار من نشسته است، این مامور من را به آبادان برد و در آن جا دریافتم مقدمات تبعید من را فراهم می کنند. در نهایت من را به اسد آباد فرستادند که همراه با ماموران ژاندارمری و مسلح این اقدام انجام شد. اول می خواستند دست‌بند بزنند اما بعدش نمی دانم چه طور شد، شاید دلشان سوخت و منصرف شدند. از آن جا با اتوبوس ما را به اسدآباد بردند.

شب هنگام به اسدآباد رسیدیم و من را تحویل پاسگاه دادند. به دلیل نداشتن مکان، من را به خانه یکی از مامورین پاسگاه بردند. در منزل این مامور خودش گفت که من هم مقلد امام خمینی(ره)هستم.امام جمعه این شهر، آیت الله حمزه ای، از من بسیار استقبال کرد. 3-2 سال در این شهر زندگی کردم؛ نمی توانم بگویم در این شهر به من بد گذشت چه بسا زمان هایی خوش نیز می گذشت؛ از شهرهای مختلف برای دیدار می آمدند و از شهرهای مختلف هم به دیدار من می آمدند از جمله از اصفهان. من تنها تبعیدی این شهر نبودم.

شناسنامه: فعالیت های سیاسی باعث نگرانی خانواده و والدین نمی شد؟ چون تنها فرزندشان هم بودید.

جنتی: والدین نگران می شدند چرا که من تنها فرزند خانواده بودم و علاقه پدر به من بسیار بود. برای خود ناراحت نبودم و همواره ناراحتی من برای خانواده ام بود. در دستگیری ها و تبعیدها به من سخت نمی گذشت و تنها ناراحتی من به خاطر خانواده م بود؛ بعد از گذشت مدت زمانی خانواده نیز به این مسائل عادت کردند.

شناسنامه: شما را از فعالیت های سیاسی نهی نمی کردند؟

جنتی: خیر.

شناسنامه: نخستین مسئولیت شما بعد از انقلاب، ریاست دادگاه حاکم شرع انقلاب اسلامی خوزستان بود. چرا تا این اندازه به خوزستان رفت و آمد می کردید؟ اشاره هم کردید که برای تشریح نظرات امام نیز به خوزستان می رفتید.

جنتی: بعد از پیروزی انقلاب و مبادرت به تشکیل دادگاه انقلاب، من در تهران کار می کردم، در همین قزل قلعه که داستان مفصلی هم دارد. بنا شد ما برویم قاضی شویم و ما هم صفر کیلومتر بودیم. قضاوت نخوانده بودیم ولی با انقلاب و مسائل اسلامی آشنا بودیم. بالاخره به ما گفتند که چاره‌ای نیست شما بروید اینجا و همین جا دادگاه تشکیل شد و این مجرمین را می آوردند آن جا محاکمه می کردند. مدتی در همین تهران بودم تا این که شهید مطهری به من فرمودند که شما بروید خوزستان. چون زندان ها پر است و قاضی نداریم. با اصرار ایشان من به خوزستان رفتم اما برای این سفر آماده نبودم من اینجا راحت تر بودم.

دادگاه انقلاب اسلامی در خوزستان شکل گرفت و مشغول به کار شدیم؛ به دلیل نداشتن و کمبود قاضی به تهران و خوزستان اکتفا نکرده و به خرمشهر، اصفهان و شهرهای دیگر نیز برای قضاوت رفتم؛ بسیاری از افراد نیز نمی دانستند باید چه کنند. امثال من دوره ای ندیده بودیم.

شناسنامه: با این اوضاع در آن زمان احتمال اشتباه در قضاوت ها وجود نداشت؟ یا اصول کلی را می دانستید؟

جنتی: اصول کلی را می دانستیم و این امر مسلم بود که افراد رژیم باید محاکمه شوند؛ این محاکمه تابع مقدار جرم آن ها بود؛ افراد رژیم سابق به صورت برخی زندان، برخی شلاق و برخی اعدام محاکمه می شدند. در برخی مسائل نیز با امام (ره) در ارتباط بودیم. برخی جاها می ماندیم مثلا من از حضرت امام سؤال کردم که ما چه کسانی را می توانیم اعدام کنیم، ایشان مطلبی فرمودند و گفتند این گونه کار کنید. خیلی وقت‌ها زیر نظر ایشان عمل می کردیم.

شناسنامه: نخستین امامت جمعه خود را در کرمانشاه تجربه کردید؟

جنتی: خیر؛ امامت جمعه من از خوزستان شروع شد. فضای خوزستان بسیار گرم و پر التهاب بود. مردم از انقلاب بسیار خوشحال و راضی بودند البته ضد انقلاب نیز در دانشگاه‌ها سنگر گرفته بودند. در ارتش نیز بسیاری کارشکنی می کردند.

در این زمان به من گفتند که در دانشگاه نمازجمعه بخوانم، من هم تا آن زمان امامت نماز جمعه نکرده بودم و دفعه اولم بود.رفتیم دانشگاه و نماز جمعه را اقامه کردیم و مردم هم شور بسیار زیادی داشتند و نماز جمعه با شکوهی برگزار شد. اولین تجربه امامت جمعه من در دانشگاه خوزستان بود.

همان جا به ما گفتند که همین بچه‌هایی که در دانشگاه سنگر گرفتند قصد دارند که به شما حمله کنند. اقدامی که من انجام دادم ابتکاری بود که خداوند به من الهام کرد و آن هم این بود که مردم را برای حضور در دانشگاه فراخواندم و گفتم که از رایو اعلام کنید که مردم دانشگاه بیایید. مردم حاضر شدند و کسانی که در دانشگاه برای حمله به صفوف نماز جمعه سنگرگیری کرده بودند را دستگیر کردند و به زندان انداختند و موضوع تمام شد که اگر که این کار را انجام داده بودند معلوم نبود چه اتفاقی می افتاد.

نماز جمعه من در خوزستان از همین جا شروع شد اما مسئله کرمانشاه این بود که آیت الله اشرفی که شهید شدند، پست امام جمعه در کرمانشاه خالی ماند. به من گفتند به کرمانشاه برو و نماز جمعه را اقامه کن. در کرمانشاه نماز جمعه برگزار شد؛ در کرمانشاه نیز در دادگاه انقلاب شرکت می کردم. یک مقدار وضع ناامنی نیز وجود داشت حتی بسیاری به من می گفتند صبح ها به نماز نروم زیرا من به غیر از نماز جمعه به نماز جماعت هم می رفتم اما به من می گفتند که این کار خطرناک است. اگر برای نماز صبح می رفتم به بازگشت خود مطمئن نبودم چرا که وضعیت خطرناک بود. اما خدا حفظ کرد. نماز جمعه من از خوزستان آغاز شد و در ادامه در شهرهای کرمانشاه، قم و تهران برگزار شد.

شناسنامه: اولین بار که در تهران نماز جمعه را اقامه کردید چه سالی بود؟

جنتی: تاریخ دقیق را به یاد ندارم؛ من در قم بودم و نظر مقام معظم رهبری بر این بود که من به تهران بیایم به نظر خطبه‌های قم برایشان جالب بود و دستور آمدن به تهران را دادند و من به دستور مقام معظم رهبری به تهران آمدم.

شناسنامه: زمانی که خطبه می خوانید از قبل تا چه اندازه زمان می گذارید تا مطالعه انجام دهید و برای خطبه آماده شوید؟ و چه مشاوره‌هایی دریافت می کنید.

جنتی: معمولا در هفته ایی که قرار است نماز جمعه را اقامه کنم از آغاز هفته دغدغه نماز جمعه را دارم؛ در ابتدای هفته در هر زمانی که مطالبی به ذهن من خطور می کند که لازم است در نماز جمعه گفته شود، را یادداشت می کنم؛ در کنار فعالیت هایم مطالب مورد نیاز برای نماز جمعه را مطالعه می کنم.

در بخش های سیاسی من مشورت نیز دارم و بدون مشورت کار نمی کنم چرا که از بسیاری از مطالب اطلاع ندارم و باید افرادی به من این مطالب را اطلاع دهند زیرا من مشغول کارهای خودم هستم و کارهای شورای نگهبان را انجام می دهم. روزنامه را می خوانم اما خواندن روزنامه ها کفایت نمی کند؛ دوستانی برای مشورت در این زمینه دارم؛ این دوستان شرحی از وضع موجود ارائه می دهند و مسائلی که باید گفته شود را بیان می کنند و من هم با آن ها مشورت می کنم.

شناسنامه: تاکنون شده است اطلاعاتی که به شما دادند نادرست باشد؟ که مثلا بعد اصلاح کنید؟

جنتی: بله؛ این وضعیت را چندین بار تجربه کردم که بعضی وقت‌ها مطلبی را گفته ام که اشتباه بوده اما در روایت گفته شده است اگر اشتباهی در جمع انجام دادید توبه را نیز در جمع انجام دهید؛ بر اساس دستور اسلام من نیز در نماز جمعه بعدی عذرخواهی می کردم.

شناسنامه: چند سال پیش خبری مبنی بر کنارگیری شما از امامت جمعه منتشر شد که بعد تکذیب شد. ماجرا چه بود؟

جنتی: کناره گیری به آن معنا نبود من چند کار داشتم و حجم کاری زیاد بود. کار اصلی من شورای نگهبان است. فعالیت های دیگر برای من فرعی بود. از مقام معظم رهبری خواستم برخی از فعالیت ها از دوش من برداشته شود که یکی از این فعالیت ها نماز جمعه، یکی شورای عالی انقلاب فرهنگی و دیگری مجمع تشخیص مصلحت بود.

به قولی مردی و کاری. لذا تصمیم داشتم بر یک فعالیت تمرکز داشته باشم و به یک فعالیت مشغول باشم؛ مقام معظم رهبری در خصوص فعالیت شورای عالی انقلاب فرهنگی مخالفتی نداشتند و گفتند نمی‌خواهید نروید ولیکن در خصوص نماز جمعه گفتند که باید نماز جمعه را داشته باشی و در رابطه با تشخیص مصلحت نظام مخالفت کردند و گفتند باید بروی به عنوان شخصیت حقیقی علاوه بر شخصیت حقوقی. من گفتم برخی وقت ها نماز جمعه برای من سنگین است فرمودند فاصله‌هایش را زیاد کن.

برای کاهش فشار ناشی از نماز جمعه فاصله زمانی را افزایش دادیم؛ قرار بر این شد که دو ماه یک بار برای اقامه نماز جمعه بروم.

شناسنامه: به قول شما گاهی برخی به دلیل گرفتاری‌های روزمره شان از وضع مردم غافل می شوند. به غیر از روش های مرسوم که مسئولان برای ارتباط با مردم دارند آیت‌الله جنتی چه روش های دیگری برای آگاهی از وضع مردم در جامعه دارند؟

جنتی: یکی از روش ها حضور من در نماز جمعه است که من به عنوان مأموم می روم اگر کسی حرفی داشته باشد می تواند در نماز جمعه با من در میان بگذارد یا وقت ملاقات بگیرد؛ قسمت عمده ارتباط من با مردم در سفرهای مشهد است. در مشهد به صورت عادی و زوار حضور دارم. از محل سکونتم تا حرم پیاده می روم، در صحن ها و حاشیه حرم پیاده هستم تا ارتباط با مردم برقرار باشد؛ بسیاری از مردم در این زمان ها با من در ارتباط هستند و از مشکلات خود صحبت می کنند. برخی اوقات می گویند ما حرفی گفته‌ایم و یا شنیده‌ایم.

شناسنامه: تذکرات شما به مسئولین از طریق تریبون نماز جمعه است یا خصوصی نیز این تذکرات داده می شود؟

جنتی: گاهی به کسانی که احتمال اثر در خصوص آن ها وجود دارد، خصوصی تذکر می دهم. به طور مثال وزیر علوم، آقای فرجی دانا را احضار کردم و به ایشان گفتم این افرادی را که شما به ریاست دانشگاه می گذارید برخی منحرف و اهل فتنه هستند و سابقه فتنه دارند و گفتم چرا این افراد را می گذارید حتی نام دو مورد هم بردم که سندهایشان هم موجود است که در فتنه نقش داشتند.

اما اگر بدانم تذکرات خصوصی اثر گذار نیست خصوصی نمی گویم اما خیلی وقت‌ها با مسائل مربوط به مصلحت کشور سر و کار داریم که تذکر می دهیم و یا در رابطه با دستگاه قضایی کشور بیشتر زیرا بسیاری از مردم از سیستم دستگاه قضایی شکایت دارند که مثلا پرونده‌ای دارند ولی رسیدگی نشده است من بسیاری از شکایات و نامه های مردم را به آیت‌الله لاریجانی برای آقای اژه&zw

ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

یاور 26 مهر 1393
خداوند انشاا... به اقای جنتی عمر نوح بدهد ایشان یکی از برکات نظام ما هستن

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.096 seconds.