.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
نقدی بر روش ناپسند انتقاد از میزان بودجه مرکز استان:
شأن مرکز استانی ها، احساس ارشدیت است!
شمال نیوز: اختلاف ساری و بابل، مثل اختلاف ساری با هر شهر دیگر و یا اختلاف بابل با هر شهر دیگر مازندران، اولاً غیر واقعی و کاملاً سطحی است و ثانیاً اختلاف شهروندان نیست، بلکه به شکل کاملاً محدود و معدود، اختلاف و یا همان رقابت تنگاتنگ برخی از اصحاب قدرت است که تنها مصافشان همین جاگیری در مسئولیت های استانی و تخصیص انحصاری بودجه...

شمال نیوز: گاهی اوقات آدم های بزرگ هم دچار اشتباهات استراتژیکی می شوند که حتی خردسالان هم از انجام آنها استنکاف می ورزند و اتفاقاً آدم هایی که بزرگ اند، اشتباهاتشان رسانه ای نیز شده و بزرگ نمایی می شوند و از این رو امام علی(ع) می فرمایند که یازده چیز بد است و برای یازده کس، بدتر و در شمارش این موارد مثلاً اشاره می کنند که فساد از هرکس که سر بزند، بد است، لیکن اگر از جانب پزشکان باشد، به مراتب بدتر است و یا می فرمایند، عصبانیت از سوی هرکسی که باشد بد است، اما از جانب علماء و دانشمندان به مراتب بدتر است و در یکی دیگر از این بندهای یازده گانه می فرمایند، ناپختگی از هرکسی بد است، اما از پیرترها به مراتب بدتر است و دقیقاً مستند به همین توصیه هاست که باید به یک مسئله اجتماعی پرداخت!

متأسفانه در چند روز اخیر شاهد راه افتادن جریان ناصوابی در برخی از رسانه ها بخاطر اظهار نظر ناپخته یکی از اعضای شورای اسلامی شهر ساری در باره شهر مذهبی و دارالمؤمنین بابل در انتقاد از میزان تخصیص بودجه و اعتبارات استانی و ملی به مرکز استان بوده ایم که جا دارد با ردّ همزمان چنین اظهارنظری و نیز اهانت هایی که در پاسخ به این مسئله شده، کمی به آن بپردازم:

اینکه بگوئیم تهران تا قبل از پایتخت شدن توسط آغامحمدخان قاجار، روستایی کوچک و ییلاقی بوده است، چیزی بر شأن اصفهان که تا قبل از آن پایتخت ایران بوده است، نمی افزاید و حکایت از یک بغض فروخفته ای می کند که از آن فقط و فقط می توان انتقام را استشمام کرد و هرگز به همدلی نمی انجامد و این مثال می تواند شامل مشهد، همدان، شیراز، ری و بسیاری از نقاط ایران نیز بشود که روزی دارای موقعیت برتر نسبت به شهرهایی بودند که امروز به گردشان هم نمی رسند!

در همین مازندران نیز فرح آباد، روزی دارالسلطنه عباسی بود و به روایت غالب جهانگردان، حتی بر استانبول و قسطنطنیه و رم نیز برتری داشت و در تاریخ مکتوب نیز بیش از تمامی شهرهای مازندران دارای اسناد معتبر است، اما واقعیت امروزش، روستایی است که برای شهر شدن با هزار اگر و اما مواجه است و ما هرگز به خود اجازه نمی دهیم که بگوییم که چون دارای جایگاه برتر تاریخی هستیم، پس باید از فلان امتیاز برتر برخوردار باشیم!

اینکه شهری با پیشینه روستایی رشد کرده، باید به اهالی آن تبریک گفت و اگر شهری با پیشینه شهری افت کرده، باید اهالی آن را نکوهش کرد، نه آنکه به قرائت اسنادی بسنده کنیم که آتش اختلافات اجتماعی و یا حتی قومی و شهری را شعله ور کرده و همدلی ها و وحدت ناشی از اسلام و انقلاب اسلامی را به همین آسانی از بین برده و جا را برای مانور و عقده افشانی عده ای که نه بابلی اند و نه ساروی، مهیّا می کند!

بنده بیش از 8 سال در همین شهر شهیدپرور بابل اقامت داشته ام، دریغ از یک مورد بی مهری و یا حرف ها و کنایه های آزارنده و یقیناً ساری نیز میزبان اقامت و اشتغال و مسئولیت بسیاری از شهروندان بابلی و سایر شهرهاست و بعید می دانم که مازندران و مازندرانی با این پیشینه نوعدوستی و میهمان نوازی، حتی یک درشتی را بر دیگران جایز بداند!

اینکه آیا این خبر صحت دارد یا نه و اینکه به چه شکلی مطرح شده، خود این عضو محترم که اتفاقاً از خانواده های مدهبی، شهید و از السابقون السابقون است، باید رفع ابهام کند، اما بنده به عنوان یک شهروند ساروی، از تکدّر خاطری که برای یکایک شهروندان شریف بابل بوچود آمده عذرخواهی می کنم و نمی خواهم که مازندران با این همه عقب ماندگی مضاعف، حالا در آتش اختلافات این چنینی هم بسوزد!

اعضای محترم شورا و هر یک از شهروندان ساروی باید بدانند که اگر نمایندگی مقام معظم رهبری و استانداری نقش پدری دارند، مرکز استانی ها نیز باید نقش ارشدیت و برادر بزرگتر را ایفاء کرده و حس پناه دهی را در خود تقویت کنند، نه آنکه طوری حرف بزنند که دیگران گمان کنند که آنها می خواهند سایه از سر شهرستانی ها دزدیده و اصطلاحاً از سر برادر کوچکتر در تقسیم ارث و حق السهم، کلاه بردارند!

احساس ارشدیت، احساس برادر بزرگتری است که نه تنها مانع شکوفایی استعدادهای اعضای کوچکتر خانواده نمی شود، بلکه خودش هم به رشد آنها کمک می کند و از روند رو به رشد آنها و نیز احساس خرسندی و رضایت آنها لذت می برد و حتی مشکلات انها را حل کرده و در اختلافات بین آنها، بزرگی کرده و صلح برقرار می کند و اصلاً هم نگران پیشی گرفتن آنها از خود نمی باشد، نه آنکه خود یکسوی اختلافات باشد و به آتش بیار معرکه مبدل شود، البته چنین فردی برای رعایت شأن ارشدیت، یک لحظه از رشد خویش نیز غافل نمی ماند!

به هر حال بحث عدالت در توزیع امکانات و بودجه ها و اعتبارات و هشدار به مدیران ارشد استان برای جلوگیری از تبعیض و پایمال شدن حق مرکز استان، مقوله ای جداست که انتقاد از چکونگی توزیع و حواشی این مسئله، با قرائت چنین سندی، قابل توجیه نیست و راهکارهای خاص خودش را دارد، فلذا این روش بجز تحریک احساسات پاک قاطبه شهروندان مازندران علیه مرکز استان، هیچ آورده دیگری نخواهد داشت و جا دارد در این رابطه از نجابت همه مخاطبان عزیزان نیز تشکر کنم!

اختلاف ساری و بابل، مثل اختلاف ساری با هر شهر دیگر و یا اختلاف بابل با هر شهر دیگر مازندران، اولاً غیر واقعی و کاملاً سطحی است و ثانیاً اختلاف شهروندان نیست، بلکه به شکل کاملاً محدود و معدود، اختلاف و یا همان رقابت تنگاتنگ برخی از اصحاب قدرت است که تنها مصافشان همین جاگیری در مسئولیت های استانی و تخصیص انحصاری بودجه و اعتبارات برای افزایش محبوبیت و تمدید استقرار بر کرسی مسئولیت و قدرت است و این استثناء بردار هم نیست و به همان اندازه که افراد منتسب به آن شهر در تکاپوی چنین تلاشی هستند، مرکز استانی ها هم از آن مبرّا نبوده و علاوه بر آن سایر شهرها نیز در این رقابت ها حضور دارند و اتفاقاً رقابتی شیرین برای انتصاب توانمندترها و تلاش برای شناسایی و بکارگیری استعدادهای شهرستانی و نهایتاً استانی و پرورش نسلی باسوادتر و کارآمدتر است و اگر چنین رقابتی نباشد، مدیریت در دست یک عده معدود و آن هم با متد کاملاً سنتی دست به دست خواهد شد!

این فضای رقابتی نه تنها بین دو شهر که بین دو یا چند طیف در داخل یک شهر نیز به ویژه در رقابت های انتخاباتی قابل ملاحظه است و کسی نمی تواند بر آن خرده گرفته و یا با اداهای بزرگانه، مواضع احساسی اتخاذ کند، زیرا ما اجازه نداریم در نقش یک فرهیخته، مانند هواداران احساساتی دو تیم ورزشی رقیب، سروری یک تیم بر تیم دیگر را شعار بدهیم و بعد هم شاهد مقابله به مثل هواداران تیم رقیب با ادبیات تندتر و باب شدن کری خوانی باشیم و این یک خطای فاحش استراتژیک و آفت وحدت مد نظر امام راحل و رهبری معظم است.

لازم به ذکر می دانم که همین حسّ سبقت جویی و پیشی گرفتن یک شهر از شهر دیگر و مخصوصاً شهری از مرکز استان در مازندران، بجز در مواردی که حقوق برخی از شهرهای کوچکتر پایمال شده و باید بطور چدی جلوی این ظلم گرفته شود، در مجموع باعث استفاده های مثبت از نفوذ ملی شهروندان مازندرانی در پایتخت و جذب بودجه ها و اعتبارات ملی، استقرار کارخانجات بزرگ و کوچک و نیز آغاز و اتمام پروژه های متعدد شده و موجبات افزایش دریافتی های مالی مازندران از سهم ملّی را فراهم آورده است و اینطور دعواها، برخلاف روح دستاوردهای مثبت اینگونه رقابت هاست!

آنچه که ما را می آزارد، وجود این رقابت ها و یا همان اختلافاتی نیست که در فرهنگ دینی از آن به عنوان نعمت یاد می شود، بلکه مخالفت ما با افراط ها و تفریط هایی است که گاهی روح و فلسفه ی رقابت را نقض کرده و بجای رشد، موجب کورشدن استعدادها و قابلیت ها، افزایش هزینه ها و انحصاری شدن تخصیص ها شده و در این فرایند، بجز همین چند شهر بزرگ حوزه مرکزی، سایر شهرها بی بهره مانده و در حق آنها ظلم می شود!

نگرانی ما این است که اسکناس ها در مرکز استان و چند شهر بزرگ توزیع شده و پول خردهایش هم به شهرهای نیمه بزرگ و درجه دو رسیده، ولی سایر شهرها و روستاها فقط جرینگ جرینگ سکه هایی را بشنوند که از آن سهمی ندارند و ما باید بیشتر از خود، نگران شهروندانی باشیم که بیش از ما محرومیت را تجربه می کنند!

در امثال و حکم ما آمده است که دو نفر در بیابانی خشک و بی آب و علف، گرفتار تشنگی مفرطی شده و در آستانه هلاک شدن قرار گرفتند که در اوج ناامیدی و دور بودن از هر آبادی، ناگهان شاهد خانه ای در این بیابان شدند و سراسیمه به پیرزن تنهایی که صاحب این خانه بود، مراجعه کرده و خواهان کفی آب شدند، پیرزن، تنها ظرف آبی را که تمامی ذخیره وی بود به آنها داد و گفت ظرف کوچکتری ندارد و خودشان بنحوی آن را تقسیم کنند و طبق توافق، قرار شد نفری سه قورت نوشیده و نوبت را به دیگری بدهند و این کار را تا پایان ادامه دهند، اما نفر اول کلّ آب موجود در این ظرف بزرگ را با نیم قورت نوشید و در برابر اعتراض نفر دوم که منتظر نوبت بود، گفت، من از سه قورت، فقط نیم قورت را نوشیده ام و دو قورت و نیم من هنوز باقی است و تو حق اعتراض نداری!!! نفر دوم که کاملاً مستأصل شده بود، گفت: آقا رو ببین، کل آب رو بالا کشیده، تازه دو قورت و نیمش هم باقی است!!!

پس ما باید نگران تشنه ماندن دیگران هم باشیم نه آنکه خوش اشتهاتر از دیگران، اگر کلّ آب را هم بنوشیم، باز هم از مواضع طلبکارانه وارد شویم و این عین بی انصافی است، ضمن اینکه مازندران بخاطر عقب ماندگی های مضاعف در طول سی و پنجسال سال گذشته، شهر آنچنان برخورداری ندارد و محرومیت، همه شهرها حتی مرکز استان و همین بابل، آمل، بهشهر، قائمشهر، نوشهر و تنکابن را نیز بشدت می آزارد و دیگر رامسر ما نیز عروس شهرهای ایران نیست و بابلسر زیبا هم تراوت جوانی گذشته اش را ندارد و بهتر آن است که بجای مچ گیری، دست همدیگر را بگیریم و بجای ترویج انرژی های انفرادی و شهرستانی، به سینرژی و هم افزایی استانی روی آورده و با تبدیل انگشت های پنچگانه به مشتی واحد، بر توان ستادی و میدانی مازندران بیافزائیم!

باید یاد بگیریم بجای ایجاد تنش، آرامش به جامعه تزریق کرده و بجای تحقیر، به تکریم هم اندیشیده و بجای فخر و تکاثر، به تکثیر هم بپردازیم و مفاخر استان را قدر بدانیم و نگذاریم که فضای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی استان، شبیه فضای نود ورزشی شود که هیچکس حرمتی را برنمی تابد و اعتباری برای کسی باقی نمی ماند!

در پایان تأکید می کنم که از همه فرهیختگان استان انتظار می رود که از رجوع به نهی قرآنی یعنی" زرتم المقابر" پرهیز کرده و مثل گذشته ها که بین خونه ها دیوار و پرچینی نداشت و کسی حیاط مشترک را مرزبندی نمی کرد، دوباره به این فکر باشیم که بین شهرستانهای استان مرزبندی نکرده و دیوار نکشیم و مطمئن باشیم که این دیوارهای بی اعتمادی، روز به روز بلندتر و رفیع تر شده و در آن شرایط ما قادر و شاید هم حاضر به دیدن هم نباشیم!

صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه


ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

شهروندي ازساري 5 شهريور 1393
مركز هر استاني متعلق به همه هم استانيهاست ايكاش همه ي مازندرانيها به مركز استانشان تعلق خاطر و تعصب داشته باشند.ودر عوض ايكاش مركز استان هم آماده باشد تا سهم همه ي هم استانيها را پرداخت نمايد .من نميدانم چرا در ساري خيابان رامسر يا ميدان تنكابن نداريم .چرا درساري بلوار آمل يا مكاني به نام بهشهر سواد كوه ويا چالوس نداريم .ضمن آنكه نام چهارراه دروازه بابل كه يك نام تاريخي است را عوض ميكنيم. ايكاش در ساري نام بزگاني مثل نوشيرواني كه خير بزگ مازندرانيست پاسداشته شود .نام شهيداني مثل كشوري وشيرودي گرامي داشته شود .قهرماناني مثل رضا يزداني وخيليهاي ديگر در ساري يادماني داشته باشند.ايكاش جايي در ساري به نام دماوند ياميانكاله يا هراز ويا گدوك نامگذاري شود .ايكاش ساري شان وجايگاه مركز استاني خود را حفظ كند.و ايكاش مازندران از گلوگاه تا رامسر به مركزيت ساري هميشه بر قله افتخار وپيشرفت نامش جاودان بماند.
صبح خيز 5 شهريور 1393
فرموديد: "فرح آباد، روزی دارالسلطنه عباسی بود و به روایت غالب جهانگردان، حتی بر استانبول و قسطنطنیه و رم نیز برتری داشت" .
عزيز! فرح آباد نه دارالسطنه عباسي بود و نه هيچگاه از استانبول و قسطنطنيه و روم برتري داشت. لطفا براي حقير شمردن ساري از آن سر بام به پايين سقوط نكنيد. البته اين دليل نمي شود اگر حسن پسر خوبي است حسين پسر بدي باشد. مسئله مستند صحبت كردن است. استنادي كه كه به يك مقاله و يا كتاب معتبر باشد نه در قالب كلي گويي هاي شتابزده.
پاسخ ها به این نظر
نا شناس 8 شهريور 1393
توي يه كنابي خونده بودم كه فرآباد كه بعدا فرح آباد و سپس خزر آباد خوانده شد و حالا هم فرح آباد است در دوره ي آبادي خود داراي 4 كليسا بود . حالا ... اين ميرسونه كه فرح آباد هم دوران باشكوهي داشته و ساري و بابل و آمل و بهشهر تا ... اينطور بوده و اگه فردوسي مازندران رو يه شهر خونده بي حساب كتاب نبوده ! كه مازندران شهر ما ياد باد و...
نوری ریکا 5 شهريور 1393
استاد محترم جناب آقای رنجبر
ضمن موافقت با نظر حضرتعالی در مورد همدلی و اتحاد افراد منطقه، مردم یزرگ و پرافتخار نور از قلم زرین شما افتاد که جای تامل دارد.
ناشناس 5 شهريور 1393
باز هم فقط شعار.. بس کنید.. شما و امثال شما که حالتون خوبه ماشاله..دیگه این چیزها چیه؟
یک شهروند 5 شهريور 1393
احسنت
درود بر آقای رنجبر
پاسخ ها به این نظر
عموهوای سر 5 شهريور 1393
خدا لعنت کند افراد تفرقه افکنده ملت مسلمون را که هر چه می کشیم از خودی می کشیم
غریبه واشنا 5 شهريور 1393
اون مسول زانتیا سوار من خبرنکار پیکان سوار احسن گفتن هم دارد
شهرام اطاقسرای 5 شهريور 1393
استادبزرک اقای رنجبرازجنابعالی بعید یک موضوع راچقدر تکرار می کنید چه فایده داره برای جنابعالی چراجنابعالی بعنوان استاددانشگاه باید حرفهای ازقبیل کاربرای جوانان مطلب بزنید بیشتر دنبال حاشیه هستید که واقعا جای تاسف داره بایک کمی دید رابازتر کنید امسال شماها که بقولتان سند هفتاد سال پیش رو می کنید سند رو کنید که مثلا بابل بودجه اش بیشتر ازساری بابل مخابرات استان داشت که باپیکیری استاندار هم کد سازی شده استان مردم فرزندان خودبرای تحصیل دست چه کس های می سپارنند مطلب اخررا اقای اسلامی زدند حال منظور ازادامه مطلب شما چیه خدامیداند بعضی تواستان نون شب ندارن بخورند حال اقایان چه تیتر میزنندتوسایت دنبال حاشیه هستن بخدا مردم گناه دارند مافقط بلدیم املی بابلی ساروی کنیم زیر پای هم خالی کنیم کسی بفکر جوان جویای کار کشاورز همیشه دلخون یاباغدار یخ زده نمیرسه اقایان بزرکان خبرنکاران غرق شدن توبس امل بابل ساری خواهشا اینقدر مسله هیچ وپوچ کش ندین مردم به اندازه کافی مشکل دارند ازجنابعالی بیشتر انتظار میرود
قنبرعلی 5 شهريور 1393
ول کن بابا دنبال چی هستی بابا ول کن امسال شماها بیشتر ریشه به تیشه میزنید با مطلنتون اینقدر تفرقه ایجادنکنید بامطلبتون
پاسخ ها به این نظر
اصغر واحدی 6 شهريور 1393
استاد محترم! چرا فقط شعار میدید!!شما ودوستانتان پس از مرکز بخش شدن آکند چه کارها کردید.مدت 2سال از اجرای آن جلوگیری کردید تا فرح آباد رو هم به بخشی بنام به اصطلاح رودپی شمالی که در تقسیمات کشوری هنوز هم تعریفی نشده است تبدیل کنید.جناب آقای رمدانی از نشر اینگونه مطالب که کیفیت سایت شما رو پایین میاره دوری کنید.
عبدالعلی برزکر 5 شهريور 1393
اگر جناب عالی تویی این گرما دست به بقول شما فارسها داس میشودیی میرفتی درو بازازاین حرفها میزدیدیی بابامردم شام ندارن بخورند اقای بقول استاددانشکاه چه حرفهایی میزنند من ازاین مطالب خجالت میکشم اینقدر خودتون رسوانکنید دوست داری ریس بشی نشدی
نا شناس 6 شهريور 1393
آقای رنجبر اسمتونو که میبینم روح و روانم تازه میشه.جایگاهتون در قلب ما ساروی هاست.
نا شناس 6 شهريور 1393
از لرها یادبگیریم با تمام جوک های که در مورد شان است همیشه متحد و پشتیبان همدیگر هستند همین وزارت نفت اکثر معاونین وزیر لر و کرد هستند و همدیگر را زنجیروار حفظ می کنند حالا برعکس مازندرانی فقط بلدند خودزنی و زیرآ بزنی بر علیه هم استانی های خودشان داشته باشند.
حبیبی 6 شهريور 1393
درود خدا بر جنآب رنجبر، با شناخت ضعیفی که از مردممان دارم به این نتیجه رسیدم فقط در مقابله با دشمن متجاوز اتحاد و همدلی دارند،دفاع در مقابل دشمن تا دندان مسلح بعثی خود گواه بر این ادعاست لیکن با در نظر گرفتن شرائط امروز استان مازندران به این نتیجه رسیدم که باید اذعان داشت در امر سازندگی و ارتقاء سطح کیفی استان این انسجام و همدلی کمرنگ و یا اصلا به تحقق نپیوسته.
یک شهروند بابلسری 5 شهريور 1393
جناب آقای دکتر دعا میکنم مدیریت شهر ساری در آینده بدست درست اندیشانی چون شما بیفتد ویک درک بالاتری به این کج اندیشان وبداندیشان بدهد
اصلاح طلب بیکار 5 شهريور 1393
رمدانی جان یعنی کیفیت سایت شما در این حد است؟ چیه بابا تمامش کن دیگه سه روزه فقط خبرهات شده بابل و ساری ! کامنت های منو هم که درج نمیکنی! داداش تو بیشتر داری اتش بیار معرکه میشی ! داری اختلافات رو بیشتر میکنی! یک کم هم از عوض نشدن فرماندار نکا و کم کاری استاندار و معاون سیاسیش بنویس! یا علی
والا 5 شهريور 1393
بابا بخدا نه ساری نه بابل تو کشور هیچی نیستن
زنده باد پایتخت شمال کشور
نا شناس 5 شهريور 1393
و چشی گنه! دل خشی!
نا شناس 6 شهريور 1393
من ضمن سلام به تک تک مردم و نمایندگان ولایتمدار مازندران از همه نمایندگان و کسانی که دستی بر کار دارند خواهش می کنم کاری کنند که عقل سلیم آنرا قبول کند
ما در صنعت واقعا نمی توانیم بلند پروازی کنیم چرا که با محیط زیست ما جور در نمی آید در بخش توریسم و تجاری بهترین شانس را داریم منطقه کناره دریای خزر از امیر آباد تا لاریم هم گنجایش ورودی خروجی زمینی دارد و هم فرودگاه دشت ناز در متن این منطقه واقع شده است بنا بر این حق مسلم مردم مازندران هست که این منطقه را توریستی و تجاری آزاد اعلان کنند
با این کار بنظر می رسد برای کشور ایران بسیار سودمند خواهد شد چرا که از رامسر تا گلوگاه همه جای مازندران دارای جاذبه های توریسم بطور طبیعی است و شک نکید به همه استان سر می زنند اما در بخش تجارت همه شهرهای استان در 5 مسیر جداگانه به این منطقه می توانند وارد شوند یکی از طرف بهشهر و نکا و سه را از ساری و یکی هم از طرف غرب که از طرف جویبار هم به دو را می رسد و مهم ترین پارامتر آن فرودگاه بین المللی است که هم با رونق گرفتن پروازها هم رفاه ما هم استانی ها را فراهم می کند و هم مسافران داخلی و خارجی زیادی را به استان می رساند
ما همه باید در این پروژه مشارکت داشته باشیم و همفکر و هم کار باشیم و جوانانمان را بی کار نبینیم ما در جویبار تمان هم و غممان کشتی و بقیه اش بی کار هستیم خودم را عرض می کنم بیکار هستم و آرزو می کنم این امر محقق شود اگر بشود دست تک تک نماینده ها و نخبگان کشوری این استان را هم می بوسم که برای این امر گام بردارند
بخداوندی خدا اگر همین نمایندگان ما لااقل در این مورد متحد باشند این امر محقق می شود
نا شناس 6 شهريور 1393
اين آقاي مثلاً نماينده مردم ساري با ... برادرش چند تا رأي آورده و حالا به اون تعداد آمار... مي نازه كه فلان قدر رأي دارم،فكر مي كنه همه ساري پشتيبانش هستن.نه بابا از اين خبرها نيست آقاي ...
عادل عفتی 6 شهريور 1393
ازاستاد ارجمند جناب اقای رنجبر به خاطر نگاه بلند شان به مسایل توسعه استان شهیدپور مازندران تشکر داریم
نظری 6 شهريور 1393
سلام جناب دکتر رنجبر خسته نباشیدمتشکر پس ما فرح ابادی ها و روستاهای دیگر در نوار ساحلی 12کیلومتری دریای فرح اباد چه بگوئیم ایا این ساحل مرکز استان باید اینگونه رها شده باشد که نظارگر عبور مسافرها باشیم که به سوی غرب استان سرازیر می شوند وزباله این مسافرین را از کنار جاده جمع اوری کنیم پس به داد ما چه کسی خواهد رسید
نا شناس 5 شهريور 1393
بنده هم 5 سال بابل کار کردم واقعا بابلیها با ساروی ها مشکل دارند خیلی بد برخورد میکنند فقط کافیست بعنوان یک ساروی در بابل کار کرده باشید اونوقت متوجه می شوی چی میگم ضمنا اقای رنجبر شما همون بهتر بچسبی دنبال شهر کردن روستای فرح ابادتون
نا شناس 6 شهريور 1393
جناب رنجبر سلام.شما را آنسان شریف و بسیار پخته ای مدانسته و می دانم. در بیشتر موارد نیز نوشته هایتان را دنبال می کنم.ولی از شما می پرسم آیا واقعاً اگر یک ساروی در بابل کار کند یا مسئولیتی به وی واگذار شود الحق و الانصاف و بینی و بین الله راحتی و آسایش و آرامش یک بابلی در ساری را خواهد داشت؟ مگر شما ماجرای رییس ساروی آموزش و پرورش بابل را فراموش کردید؟البته حافظه تاریخی مردم ما بسیار ضعیف است.
اما در پاسخ به آن شهروند گرامی که فرمودند اسامی شهرهای استان را بر خیابان ها و میادین شهر ساری بگذاریم ، مگر اسم مرکز استان و شهر ساری را در چند شهر استان بر خیابان ها و میادین گذاشته اند و نامگذاری نمودند که شما از ساروی ها چنین توقعی دارید؟
ولی در مجموع با این فرمایش جناب رنجبر موافقم که باید از منظر یک بزرگتر بر ای دیگر شهرهای استان بزرگی نمود و دست تفقد و التفات بر سر آنان کشید.
کیان 6 شهريور 1393
متاسفانه ساروی ها دلشون میخواد تمام امکانات و بودجه و ... برای شهر خودشون باشه و شهرهای دیگه همون روستا باقی بمونن.به عنوان یه قائمشهری اینو میگم حتی چشم ندارن ببینن نمایشگاه بین المللی استان تو قائمشهر باشه و هر روز یه ترفندی میزنن که هر چه زودتر اینم ببرن ساری.متاسفم که مرکزیت استان شهر ساری چون اونا شهرهای دیگه رو رقیب خودشون میبینن غافل از اینکه هر پیشرفتی تو شهرهای دیگه مازندران باعث ارتقا استان و در نهایت ارتقا شهر ساری به عنوان مرکز استان میشه.
پاسخ ها به این نظر
مازنی 7 شهريور 1393
بعید بدونم قائم شهری باشی ولی بدون ساروی ها اصلا از این که قائم شهر چنین نمایشگاهی داره ناراحت نیستن تازه خوشحالم هستن ولی ناراحتی از اینه که چرا ساری نباید داشته باشه،
علی 6 شهريور 1393
این مشکل در سرتاسر ایران هست
ماجرای سمنان و شاهرود
ماجرای خرم آباد و بروجرد
ماجرای کاشان و اصفهان
ماجرای قم و اراک در سابق
پس زیاد این کری خانی ها را جدی نگیرید و به امورات استان بپردازید.
اما خدا وکیلی وقتی حرف از حق و حقوق میشه سهم چهاردانگه و 100 روستایش را هم در نظر بگیرید
نا شناس 8 شهريور 1393
ديو كلا ره گني؟
ساری 7 شهريور 1393
ساری باکلاس ترین شهر ایران
مرمر فیروزپور 8 شهريور 1393
سلام ، استاد ارجمند از اینکه با نگارش چنین واقعیت های سعی در وفاق و همدلی بین مدبران استان دارید بسیار سپاسگزارم. امیدوارم شاهد روزی باشیم که مردم مازندران از تفکرات سهم خواهانه مدیران شهرهای مختلف نجات پیدا کنند و آنچه که حق مردم و بویژه جوانان این استان است برسند. چرا که تمام شهرهای استان همانند دنده های یک چرخ دنده میباشند که بدون همدیگر این چرخ حرکت نخواهد کرد.

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.71 seconds.