.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
به بهانه برگزاري همايشي در غرب مازندران؛
چرا جدایی طلبی؟
بیائید همه با هم و درکنار هم برای توسعه همه جانبه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی استان مازندران تلاش کنیم . اگر ما با این جمعیت سه ملیونی نتوانیم حق خود را بگیریم با جمعیت نیم ملیونی چه میتوانیم بکنی. چرا اصفهانی ها هیچ گاه دنبال جدایی نیستند یا وجود اینکه چند شهر بالای دویست هزار نفری دارند ...
چرا جدایی طلبی؟

اخیرا همایشی در مصلای نماز جمعه تنکابن برگزار شد که هدف از برگزاری آن تاسیس استانی جدید در غرب مازندران بود. این اتفاق همزمان شد با برگزاری سومین همایش موسیقی تبری زبانان چهار استان مازندران گلستان تهران و سمنان که توسط موسسه پارپیرار برگزار می شود. نکته درخور توجه این است که دست اندرکاران موسسه پارپیرار نیز از خطه غرب استان مازندران (کندلوس کجور) می‌باشند. چند وقت پیش در وبلاگ گروه سبز مازندران - که از فعالین محیط زیست مازندران هستند - مقاله ای تحت عنوان "مازندران از گرگان تا رامسر"، در اعتراض به جدایی طلبان نوشته شد، که حاوی نکات بسیار مهمی بود. جالب است که آنها نیز از اهالی غرب مازندران هستند. اینها همه نشان می دهد که جدایی طلبی خواسته همه اهالی غرب استان نیست.

جدائی طلبان واقعی چه کسانی هستند؟
آتش بیار اصلی این معرکه عده ای از مسئولین غرب استان هستند که تمام کم کاری‌ها و ناتوانی های خود را گردن غربی بودن میندازند. عده ای که به جای انجام وظیفه قانونی خود، چپ و راست همایش استانی شدن برگزار میکنند و امضا جمع آوری میکنند. در یک کلام جدائی طلبان واقعی مسئولین بی مسئولیت اند.

کدام غرب استان؟

اصلا غرب استانی باقی مانده که بخواهید آن را تکه پاره کنید. باریکه ساحلی و مناطق بکر کوهستانی همه به دست زمین خواران و سرمایه داران و در یک کلام از ما بهتران افتاده است، واقعا چقدر از غرب استان باقی مانده است. این زمینها را که دیگر شرقی ها صاحب نشدند و یا نفروخته اند. این استان جدید برای غرب استانی هاست ویا برای از ما بهتران؟!!

مهاجرین صاحبخانه؟
در این زمینه بد نیست نگاهی به مقاله بررسی پدیده مهاجرت در غرب استان، نوشته یکی از اهالی شرق نشتارود بیندازید، تا به برخی مسائل پی ببرید.

چرا آمار و ارقامی ارائه نمی شود؟

مدتهاست که مطالب جدائی طلبان را دنبال می کنم. آنها همیشه بر روی مسائل احساسی تکیه می کنند، هیچگاه از آمار و ارقامی بیان نمی کنند. اگر آنها از آمارهای مستدل استفاده کنند، جفایی که بر مردم شرق استان از لحاظ بودجه ای رفته است را درک می کنند. شهرهای غربی عموما دارای جمعیت بسیار کمی می با شند. به عنوان مثال جمعیت شهرستان بابل برابر است با مجموع جمعیت شهرستانهای رامسر تنکابن عباس آباد چالوس و نوشهر. اگر حرفهای احساسی را کنار بگذاریم و برای یک بار هم که شده صادقانه با مخاطبین مواجه شویم، حقیقت مشخص خواهد شد و راه برای مظلوم نمایی بیجا بسته می شود.

بهانه های کودکانه

از جمله کودکانه ترین استدلالهای جدائی طلبان دوری از مرکز است.
یک: فرمانداری ویژه برای چیست؟
دو: دولت الکترونیک برای کیست؟
سه: آیا در جای دیگه مملکت این مشکل وجود ندارد؟
چهار: آیا به بهانه دوری از مرکز با ید در سراسر کشور صدها مرکز استان ایجاد کرد؟

بحث بودجه

بودجه سازو کار مشخصی دارد و ربطی به مرکز استان ندارد. این گونه نیست که بودجه بیاید در ساری و بعد بین شهرها تقسیم شود. کار تقسیم بودجه ها در مجلس با نظارت نمایندگان مجلس صورت میپذیرد، و با استان شدن یا نشدن چیزی تغییر نمی کند. اگر این گونه بود الان ساری باید خیلی پیشرفت می کرد، شما که میگوئید همه بودجه به مرکز نشینان میرسد، وضعیت مرکز استان مازندران با مراکز سایر استانها مقایسه کنید تا واقعیت ها را دریابید.

چرانمی توانند استان شوند؟
مهمترین مساله نداشتن جمعیت کافی و نداشتن شهر بزرگ است. بزرگترین شهر غرب استان جمعیتش از پنجاه هزار نفر تجاوز نمی کند. در کشوری که همین الان حدود بیست شهر بالای صد هزار نفر تقاضای مرکز استان شدن را دارند چطور دولت میتواند شهر چهل هزار نفری را مرکز استان کند؟ جمعیت کل غرب استان به جمعیت شهرستان بابل یا شهرستان ساری نمی رسد. اگر دولت محدوده ای با چهارصد الی پانصد هزار نفر را استان کند با توقعات بسیار بالا رفته سایر مناطق چه میتواند بکند؟

اثرات منطقه ای؟

در گیلان تالشهای غرب استان خواهان استان تالشستان اند. شرقی های گیلان از دست غربی ها شکارند. در گلستان ترکمن ها با وجو چدا شدن از مازندران به خواسته های خود نرسیده اند عملا همه چیز دست محلی ها و زابلی هاست. در استان های چند قومیتی همچون لرستان(لر و لک و فارس)، آذربابجان غربی(آذری و کورد)، خوزستان (عرب لر و فارس) و ... که اتفاقا شهر های بزگی چون بروجرد و کوهدشت و مهاباد و تکاب و دزفول و آبادان و ...با جمعیت های بالای صد هزار و حتی دویست هزار نفری، ادعای استانی شدن را دارند، شهر چهل هزار نفری تنکابن چگون میتوند مرکز استان شود؟

دکتر چه گفت؟

بروید جمعیتتان را زیاد کنید؟!! (پروسه ای که به قول آقای ابراهیمی تا دویست سال آینده بعید است که به حد نصاب برسند)

غلط اندیشی

عده ای در غرب (همانها که به جای انجام وظیفه نمایندگی خود در مجلس و شورا ها دوره میگرند و راه وبیراه همایش برگزار می کنند) طوری برای غربی ها فضا سازی میکنند که گویا در شرق مازندران کویت است و هیچ مشکلی وجود ندارد. از غرب استانی ها دعوت می کنم، به شهرهای مرکز و شرق و جنوب استان نیز سری بزنند تا اوج محرومیت را درک کنند. سوادکود که چسبیده به ساری است بالا ترین نرخ بیکاری و مهاجر فرستی در استان را دارد. اینور هم خبری نیست.

مرزهای سیاسی و فرهنگی
هر چند هیچ گاه مرز های سیاسی تحمیلی بر مرز های فرهنگی تاثیر نمی گذارد همچون تبری زبانان غرب گلستان شمال سمنان و شرق تهران که همچنان هویت خود را حفظ کرده اند، (چه بسا بیش از مازندرانی های ساری و بابل و آمل و ...) اما به قول نویسنده گروه سبز...
"وقتی یک استان به دو یا چند تکه تقسیم می شود٬ مردم این استان ها به تدریج از نظر فرهنگی از هم بیگانه می شوند و ارتباط نخواهند داشت و با هم رفت و آمد نخواهند داشت و در یک جلسه کنار هم نخواهند بود و این برای مواقع بحران در مملکت خوب نیست. الان به مناسبت هایی روحانیون استان٬ معلمان استان و شاعران استان از رامسر تا بهشهر گرد هم می آیند و اینها با هم آشنا می شوند و خدای ناکرده در موقع بحران های بزرگ در کشور از طریق همین آشنایی ها می توانند اتحاد را در استان و در کل ایران فراهم بیاورند"
هرچند در سالهای قبل مناطقی از مازندران را در بی خبری مردم و بی تحرکی مسئولین به استانهای مجاور واگذار کرده اند، اما امروزه با آگاهی مردم این کارها ممکن نیست. جابه جاکردن تابلوی مرز استان مازندران و تهران به اندازه دویست متر آنچنان بازتابی پیدا کرد که استاندار را وادار به نوشتن نامه به وزیر کشور کرد.

آنچه غربی ها از مازندران بدست آوردند

غربی ها (تنکابن و رامسر بیشتر مد نظر اند) طوری وانمود می کنند که گویا مازندران برای آنها هیچ کاری نکرده است.
الحاق آن محدوده به مازندران در زمان آقا محمد خان قجار به علت درگیری تنکابنی ها با رشتی‌ها و به درخواست خود اهالی صورت پذیرفته است و زور واجباری در کار نبوده است.
در زمان پهلوی اول و دوم به علت علاقه آنها به زادگاهشان، از صدقه سری مازندران، آن مناطق توسعه پیدا کردند. روستاهای آن مناطق تبدیل به شهرهای توریستی با شهرت بین المللی شدند. بد نیست نگاهی به تاریخ تاسیس و نحوه شکل گیری شهرهای خود بیندازند.

تفاوت تنکابن و رامسر با چابکسر و رودسر و املش چیست؟

چرا تنکابن و رامسر اینقدر پیشرفت کرده اند و شهرت و بین الملللی یافته اند ولی آنها نه؟ در صورتی که طبیعت این مناطق تفاوتی زیادی باهم ندارند. تنکابن و رامسر به علت قرار گرفتن در مازندران و توجه برخی ها به این شهرت دست پیدا کردند. پس هر آنچه که دارند را مدیون مازندران هستند. نهایت قدرنشناسی است که این واقعیت ها را نبینند و همه مشکلات را گردن غربی بودن بگذارند.

آیا مشکلات محدود به غرب استان است؟
به علت تبلیعات عده ای فرصت طلب، که با ایجاد امواج احساسات مردمی خواهان موج سواری و منفعت طلبی خود هستند؛
عده ای فکر می کنند که تمام مشکلات به علت غربی بودن آنهاست. غرب استان همچون شرق و مرکز استان دارای مشکلات عدیده ای همچون:
بی کاری، مهاجر فرستی، راکد ماندن طرح های عمرانی، عدم توسعه صنعتی و ... است.
کمیابی و قیمت بسیار بالای زمین و در باریکه غربی خود مزید برعلت است. یک کمربندی ممکن است دهه ها به طول بینجامد. زمینی که در مناطق دیگر به وفور وجود دارد و امکان تاسیس مراکز صنعتی دانشگاهی طرح های عمرانی جاده سازی و ... را فراهم میکند . در مازندران کمیاب و در غرب مازندران نایاب و بسیار گران است. از طرف دیگر به علت کشاورزی اعلام کردن منطقه در چند دهه کذشته هر گونه توسعه صنعتی استان گرفته شد که در دولت اخیر با برداشتن این محدودیت حرکات خوبی آغاز شد، اما ناکافی است. دولت باید جبران این چند دهه عقب نگه داشتن صنعتی رابکند، به خصوص به غرب استان با نگاه ویژه ای بنگرد.

کلام آخر
بیائید همه با هم و درکنار هم بریا توسعه همه جانبه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی استان مازندران تلاش کنیم، کار که پارپیراری ها در تهران انجام میدهند. اگر ما با این جمعیت سه ملیونی نتوانیم حق خود را بگیریم با جمعیت نیم ملیونی چه میتوانیم بکنی. چرا اصفهانی ها هیچ گاه دنبال جدایی نیستند یا وجو اینکه چند شهر بالای دویست هزار نفری دارند (کاشان، خمینی شهر، نجف آباد).
برای یکبار هم که شده اختلافات و عصبیت های منطقه ای کنار بگذاریم و تعصب استانی را بپرورانیم:
تا مازندرانی آباد از رامسر تا گلوگاه داشته باشیم.

منبع: تبري نامه


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

آرش آملی 8 آبان 1389
درود دوست عزیز
بسیار شیوا و درست نوشتید . به جای اینکه به فکر مشکلاتمان باشیم و با کمک هم آن را رفع کنیم به جان هم افتادیم و دم از جدایی می زنیم .
البته این تقصیر از غربیهای استان تنها نیست بلکه فارس های تهران هم هستند که با نیرنگ و حیله مناطق بسیاری را از مازندران جدا کردند .
به مسولین ایران هشدار می دهم کمی به قومیتهای دیگر بها بدهند .
هشدار می دهم همین جدایی طلبی های امروز از استانها فردا تبدیل به تجزیه طلبی از ایران عزیز می شود .
اکبر 9 آبان 1389
سلام.
فقط از خودتان میپرسم چرا جمعیت غرب استان روز به روز کمتر میشود؟!!
نا شناس 9 آبان 1389
اباد باد طبرستان بزرگ
نا شناس 9 آبان 1389
جدا شدن از مازندران خیانتی بزرگ است به این خاک
نا شناس 9 آبان 1389
عده ای به بوق جدایی میزنند که خواهان گرفتن پستهای استانی و مدیر ارشد شدن استان جدید هستند به قیمت تیکه تیکه کردن مازندران
نا شناس 9 آبان 1389
اگر انها تا ده هزار نفر هم در این همایش جمع شدند در ساری و شهرهای دیگر صد هزار نفر جمع میشوند تا این کار صورت نگیرد
نا شناس 9 آبان 1389
اون زمان که بودجه ی ما رو کرور کرور می خوردین از این حرفا نمی زدی.حالا یاد اتحاد و تعصب افتاده ای؟ منتظر جواب ما غرب استانی ها باش.هم رزوی تو و هم روی کوروش غفاری چراتی خوش تیپو کم می کنیم...(علی از تنکابن)
نا شناس 9 آبان 1389
كاملا نوشته شما مورد قبوله فقط يك پيشنهاد مي كنم :
براي اينكه اهاي محترم شهرهاي غرب استان حساس تنهايي نكنند از آقاي استاندار و مسئولين ميخواهيم بيشتر بهشون سر بزنند و در مدارس و دانشگاههاشون واقعيتهاي ذكر شده در بالا را بيشتر براشون تكرار كنند
شهروند طبری 9 آبان 1389
با سلام وقتی استانداري تمام توجه خویش را به مركز استان معطوف داشته چرا غرب استانی ها به فکر جدایی نباشند! توجه فوق العاده مسئولين استانداري به ساری این جدایی را منطقی تر می کند!
امید 9 آبان 1389
سلام عرض میکنم خدمت همه منازندرانیهای با صفا
بنده از ساکنین غرب مازندران هستم وبا توجه به تعصب منطقه ای الزاما طرفدار جدایی غرب مازندران نیستم . چرا ؟ حتما همشهریانم بویژه رامسری ها وجه تسمیه شهرمون رو میدانند واگر نمی دانند از بزرگترها بپرسند . بنده تا حدود زیادی با نظرات نویسنده این مقاله موافقم ، ضمن اینکه باید یادآور شوم علاقه ویژه مردم به یکپارچگی جدای از برخی خواسته ها ومطالبات موجب شده دوستانی در این فکر باشند تا با علم کردن این مباحث به زعم خویش کاری برای مردم کرده باشند . بنده سالهای متمادی در وزارت کشور وبرخی استانها مشغول خدمت بودم و هرگاه قصد مسافرت به رامسر داشتم از شهرهای شرقی استان مازندران عبور میکردم واز نقاط دیدنی این شهرها بازدید مینمودم وبنا به اقتضای شغل تحقیقات اجتماعی ام بیشتر از این نواحی بوده لذا با فرهنگ نواحی شرق استان عزیزم کاملا آشنا هستم ضمن اینکه به اصالت خویش پایبند بودم شاهد کمترین وبهتر بگویم هیچگونه تضادی به لحاظ فرهنگی (آداب ، رسوم) جز در مواردی بسیار را مشاهده نکردم ، حتی ساده تر بگویم در بازیهای محلی نیز بسیار قرابت ونزدیکی وجود دارد . وعزیزانی که در این ادعای بنده حرفی دارند بهتر است به منابع مأخذ مازندران وحتی بسیاری از شهرهای گلستان مراجعه کنند . استان مازندران از دیر باز دارای یکپارچگی تاریخی بوده یادمان باشد در تاریخ مازندران وقتی صحبت از هجوم اقوام غارتگر به میان می آمد همین ساکنان همین شهرهایی که دوستان همشهری ام مدعی بی عدالتی آنها هستند حماسه ها آفریدند واصولا غرب مازندران اصالت خویش را مرهون جانفشانی مردم غیور شرق مازندران وحتی دشت گرگان هستند . گذشته از سابقه تاریخی در دوران پهلوی توجه ویژه ای به این مناطق شد وهمانطور که میدانیم آبادانی شهر زادگاهم بواسطه توجه پهلوی اول ووابستگان وی بوده است . مزید اطلاع دوستان عرض کنم رامسر در گذشته به سخت سر معروف بود که در دوران حکومت پهلوی اول به جهت دیدگاه قلدر مأبی وی به رامسر یعنی جایی که رام شده وصخره هایش با ساخت وسازها وعمران آبادانی صورت گرفته به شکل امروزی درآمده . بنده ضمن احترام به تاریخ پرفراز ونشیب مردم دیارم باید یادآوری کنم عزیزان مرزها ساخته دست بشر وچه بسا درمسیر رسیدن به امیال نفسانی تعریف شده اند ودر تاریخ استعمارپیر وبا الگوبرداری غلط از سیاستهای گذشته به شکل وشمائل امروزی در آمده اند وهمانگونه که خداوند در قرآن کریم فرموده :
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلا يَهْتَدُونَ (١٧٠)وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لا يَسْمَعُ إِلا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ (البقره/١٧١) البته روی صحبت بنده به آندسته از افرادی است که بدون استدلال علمی بر رفتارشان پافشاری میکنند وبدون در نظر گرفتن مصالح کشور ، استان وملت بزرگوار وتاریخ ساز مازندران دست به چینین اعمالی میزنند . بنده برای اثبات نظراتم چند سوال اساسی دارم که حتما پاسخگو خواهند بود :
1 : دست اندرکاران این همایش واعضای چنین ستادی متشکل از چه افرادی است .
2: سطح تحصیلات این اشخاص چیست ؟ پایگاه اجتماعی وگرایش های سیاسی وحزبی آنان چگونه هست ؟
3 : آیا بین همشهریان عزیزم افرادی که دارای تحصیلاتی مرتبط با حوزه های اجتماعی یافت میشود یا خیر ؟
4: اهداف، چشم انداز وبرنامه های این گروه برای عموم مشخص نیست . برنامه ها کلی گویی است ومستندات بسیار ضعف ارائه شده است .
5: تا جایی که بنده مطلع هستم بسیاری از همشهریانم از این بازی خسته شده اند وحتی در شهرهای نور ، نوشهر وچالوس انگیزه ها به مراتب ضعف تر میباشد .
6 : افراد مدعی دارای کارنامه درخشانی در این خصوص نیستند وعموما افراد انگیزه های متفاوت در اینگونه مجامع ظاهر میشوند وخدمات برجسته ای لا اقل در حیطه اختیارو توان خویش برای همشهریانم نداشته اند اگر غیر از این ادعایی دارید اثبات کنید .
7: در کشور استانهای به مراتب وسیعتر وبا امکاناتی بسیار محدودتر وجود دارد آیا با سازوکار فعلی وقوانین موجود صرف تشکیل استان میتواند پاسخگوی مطالبات باشد . عموما نوع مطالبات در شهرهای دیگر کشور به همین منوال نیست ؟


وبسیاری از سوالات دیگه که به موقع مطرح میشود . اما عزیزان آخر کلام اینکه بسیاری از درخواستها پایه علمی ندارد واساسا با تشکیل استان جدید جز اضافه شدن بروکراسی وایجاد ناندانی برای عده ای سودی برای مردم بیچاره نیست . نجفی از رامسر
تنکابن 9 آبان 1389
جناب آقای نویسنده اینایی که گفتی به فرض محال درست . تو چرا عصبیی از این ماجرا.نکنه یادت رفته بگی 90% کل صادرات مرکبات .کیوی . گل چای . برنج و غیره و غیره مازندران از همین 4 5 شهر غرب مازندران هست؟
شما که معلم تاریخ هستی به نظر به دوره قاجار علاقه داری قبل از اینهارو هم مطالعه کن که تنکابن شهری بندری که مرکزیت محال ثلاثه از رویان تا رودسر را داشته و حکومتی جدا بوده که فقط تنکابن عزیز برنج کل ایران و نیمی از کشور عراق را تامین می کرده.
میدونم سخته برات نگین هایی که مازندران بی آنها دیگر درخششی ندارد از شما شرقی ها جدا شوند اما حقیقت تلخه . دیگه غرب مازندران بویژه تنکابن در نقطه ای ایستاده که چند قدمی قله ی پیروزی است و راه برگشتی نیست
به شرافتم قسم که بنده نه خودم و نه اقوامم یک مسئولیت کوچک هم ندارند در ادارات و نهاد ها من خودم دانشجو ام می دانم احساس مردمم را پس به امید استان جدید با مرکزیت تنکابن
عبدالرحمان 9 آبان 1389
با تكه تكه كردن مازندران ديگر هيچ نام وخاطره اي از مازندران بزرگ سبز و با شكوه در اذهان باقي نمي ماند. ضمن تشكر از سايت شمال نيوز خواهشمندم فضاي استان را در آستانه سفر سوم دولت تبديل به فضاي همدلي و كار و آباداني براي يك مازندران هميشه آباد كنيم.

كه مازندران شهر ما ياد باد
هميشه بر و بومش آباد باد
محمد 9 آبان 1389
که مازندران شهر ما یاد باد . جدا سازی یعنی از بین رفتن هویت . تدریجی نابود شدن ضعیف شدن . من اهل چالوس هستم هرگز راضی نیستم بعلت خود کامگی برخی که دهها علت دارد استان همیشه قهرمان ما جدا کنند
اگر از رامسر تا گلوگاه مازندرانه پس خانه من وسیع است و من قوی و محکم . نگذارید افکار بریتانیایی جاری شود تا وحدت ما را از بین ببرند و تو سری خور باشیم .
ضعف مسئولین ما بود که گلستان جدا شد .
مهدی راد 9 آبان 1389
با سلام واقعا چرا جدایی طلبی؟!!! البته لازم به ذکر است که در مقایسه شهرهای تنکابن و رامسر با چند شهر گیلان زیاد اغراق نموده اید!!! کجای شهر تنکابن و رامسر بین المللی است؟ در مورد کدام پیشرفت این دو شهر صحبت می کنید؟!!! تنکابن و رامسر همواره جزء گیلان بزرگ بوده و هستند،اگر شما اینگونه با غرض ورزی مقایسه می کنید من هم خیلی راحت می گویم لاهیجان،بندر انزلی،تالش،آستارا برای زندگی به مراتب بهتر از شهرهای مازندران هستند،حال بماند که رشت ، بزرگ شهرهای شمال و مناسبترین آنها می باشد.والبته چرا جدایی طلبی؟!!! مهدی راد
نا شناس 9 آبان 1389
ما هم دوست داریم بابلسر جزء بندر عباس بشه
تنکابن 9 آبان 1389
بعضي ها فکر میکنن با استان شدن خیلی خوش به حالشون میشه اما خودشونم خوب میدونن با استان شدن مشکلی حل نمیشه
خجیردیم 9 آبان 1389
شماهایی که تقاضای استان جدید رو دارید بهتر است که اول از گلستان جدا شده در مورد بهبود وضعیت هاشون یک کنکاشی بکنید.(حتما اینکار رو بکنید)
ابوالفضل فردوس 9 آبان 1389
مطالب بالا رو كاملاتصديق ميكنم ولي ما هيچ وقت مشكلات غرب استاني ها رادرك نكرديم البته رفع اين مشكلات هم با جداشدن استان مرتفع نمي شودولي الان هم كه يك استاندارتنكايني داريم خيلي داره به غربي ها ميرسه
gilemard 9 آبان 1389
رامسر و تنکابن همیشه در طول تاریخ جزیی از گیلان بودند ما گیلانیان همواره گیلکهای تنکابن و رامسر را از خود میدانیم...به امید آنکه هر اقدامی انجام میشود در جهت رشد و توسعه این دو شهر که بحق بهشت ایران هستند باشد
saber 10 آبان 1389
بهتر است بجای اینکه خود را 1 رامسری یا تنکابنی یا نوشهری جا زده و یادداشت بر علیه ما غرب مازندرانی ها بنویسید بروید خود را اصلاح کنید.تعصب های قومیتی باعث این همه مشکل در مازندران است. بابلی ها با ساروی ها مشکل دارند-سارویها بابلیهارا آدم نمیدانند- آملی ها بابلیهارا قبول ندارند و... فرهنگ خود را بالا ببرید که کار بزرگی انجام داده اید
راحله 10 آبان 1389
با بريدن و قطعه قطعه كردن هيچ قومي به هدفش نرسيده هميشه رسم بر اين بوده كه متحد و يكپارچه باشيد آخه مورچه چيه كه كله پاچش چي باشه گلستان رو از مازندران جدا كردين بس نبود حالا به فكر غرب استان افتادين چيزي كه به مازندران نميدين بهش نميرسين حالا ميخوائين با جدا سازي خاكش مردمشو از هم جدا كنين!!
بايد به فكر اين شعر زيبا باشيم
در اين خاك در اين خاك در اين مزرعه پاك (مازندران)
به جز مهر به جز عشق دگر بذر نكاريم
به اميد موفقيت ايران و ايراني
به اميد موفقيت مازندان و مازندراني
و به اميد موفقيت شما خواننده محترم
نادعلي صادقيان 10 آبان 1389
ان الله لا یغیروا ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم
در دو سه سال اخیر تلاش ها و کوشش های فراواني ازسوي مردم و مسولان شهرستان های نوشهر،چالوس،تنكابن و دیگر شهرستان های غربي استان مازندران جهت مرکز قرارگرفتن يكي ازشهر ستان هاي غرب در تشکیل استان جدید بودند. در چند ماه اخیر نیز زمزمه هایی مبنی بر تشکیل استانی در غرب استان شنیده شده است. حرف و حدیث ها و تعبیرهایی در بین مردم و مسولان شهرستان های غرب استان در چند ماه اخیر شدت یافته که اخیرا مسولان و مردم استان مازندران نیز در تلاشند که اين فعاليت هاراخاموش نمايند. بااين همه به گفته نويسنده محترم مقاله ي چراجدايي؟ بیائید همه با هم و درکنار هم درجهت توسعه همه جانبه استان مازندران تلاش کنیم.بودجه سازو کار مشخصی دارد و ربطی به مرکز استان ندارد. این گونه نیست که بودجه ابتدابه مركزبرسد و بعد بین شهرها تقسیم شود. کار تقسیم بودجه ها در مجلس با نظارت نمایندگان مجلس صورت می پذیرد، و با استان شدن یا نشدن چیزی تغییر نمی کند.
حسین 10 آبان 1389
احسنت به نویسنده محترم که جانا حق را گفتی خداوگیلی با استان شدن غرب باید میلیادرها پول بیتالمال را بابت خرید خونه وماشین مدیران کل ومعاونین هزینه کرد دوستان غرب مازندران دست بردارید
نا شناس 10 آبان 1389
حضور حجت الاسلام راشدی امام جمعه محترم چالوس در همایش ایجاد استان جدید در شهر تنکابن، آیا مهر تاییدی برای مرکز استان شدن تنکابن است؟!!! و آیا این موضوع مورد تایید مردم گرامی نوشهر و چالوس می باشد؟!!!


با نگاهی به نقشه استانهای شمالی گیلان و مازندران و شناخت موقعیت ممتاز و عالی شهرستان لاهیجان، در صورتی که بزرگان لاهیجان تصمیم به ایجاد استان جدید به مرکزیت لاهیجان بگیرند و بخواهند به همراه آستانه اشرفیه، رودبار، سیاهکل، لنگرود، املش، رودسر، رامسر و تنکابن استان جدید تشکیل بدهند.
با توجه به مسافت کوتاهتر، آیا برخی از تنکابنی ها حاضر می شوند که مرکزیت ممتاز شهر لاهیجان برای استان جدید را قبول کنند یا نه؟
و یا می خواهند برای منافع شخصی و اداری فقط و فقط تنکابن را مطرح کنند، در حالی که لاهیجان و نوشهر موقعیت بهتر و ممتاز تری دارند.


و اینکه آیا اقدامات برخی از تنکابنی ها برای مرکز استان شدن؛ مورد تایید مردم شریف نوشهر، چالوس، رامسر، رودسر و املش، لنگرود، سیاهکل، رودبار و لاهیجان و بزرگان استان گیلان می باشد یا خیر؟!!!

نا شناس 10 آبان 1389
براستی پشت پرده این همایش ها و مراسم ها چیست؟ اگر منظور بعد مسافت است که در استانهای دیگر کشور هم وضعیت شهرها به مراکز استانها این چنین می باشد و اگر بحث چیز دیگری است با عوام مردم باید رو راست و صادق بود نه از آنان برای منافع شخصی سواری گرفت!!!
نا شناس 10 آبان 1389
شنیده ها حکایت از آن دارد که خود مردم شرق گیلان اصلا مردم غرب مازندران بخصوص تنکابن را قبول ندارند که بخواهند با آنان تشکیل یک استان جدید را بدهند و اسناد تاریخی این موضوع را هم ثابت می کند.

در ثانی به نظر می رسد که پشت افراد ساده دل غرب استانی افراد غیر بومی و تهرانی که با ثروت خود زمین های زیادی را در آنجا خریداری کردند و احتمالا با هدایت سرویس های جاسوسی و بدخواه خارجی سعی در برآورد و نحوه تجزیه طلبی کشور در آینده را دارند.
ظاهرا فتنه خیلی بزرگی در راه است و آقایان ساده دل تحت تاثیر ......... می باشند
تشکیل استان دلیلمستان در غرب مازندران و شرق گیلان یک فتنه است
saeed 10 آبان 1389
اون هم محلی لاهیجانی ما دیگه از کجا پیدا شد که میخاد لاهیجان را استان بکنه عین این جا دعوای بین مازندرانی هاست هر وقت اینا گفتن جسد بپر وسط حالا کم مونده بود که لاهیجان برای ما ادعای استان شدن بکنه.

در ضمن این را بدون ما رشتی ها عین مازندرانی ها بیکار نمی شنیم که بزاریم گیلان تجزیه بشه خوشبختانه در بحث آستارا و لوشان که ترکها و قزوینی ها میخاستن گیلان را تجزیه کنند جواب جواب قاطعی دادیم حالا خیلی خوب بلدیم یک عده که نم خوردند و نمک دان شکستند را سر جاشون بشونیم.

نا شناس 11 آبان 1389
سلام

اگر تنکابن بخواهد به خاطر کوتاه تر شدن مسافت به مرکز استان به عضویت استان لاهیجان در بیاید مورد استقبال است.
لاهیجان از حضور تنکابن به عنوان آخرین شهر شرقی خود در استان لاهیجان در آینده استقبال می کند.
لاهیجان از هر نظر بالاتر و سرتر از تنکابن و رامسر می باشد.
پس مرکز استان شدن حق لاهیجان است.

خدا نگهدار
ديلمي 3 دي 1389
از آنجائیکه در طول تاریخ از سیاهکل (دیلمان) و رودبار به مرکز سکونتگاه قوم پر افتخار دیلم یاد شده و به دلیل قرابت های فرهنگی و نژادی مردمان شرق گیلان و غرب مازندران (که خود غرب مازندران امروزی در طول تاریخ همواره بخشی از گیلان بزرگ محسوب میشده) خیلی بهتر بود استانی جدید با اتحاد شرق گیلان و غرب مازندران که همسانی فرهنگی قوميتي و زبانی در آن مشهود است شکل گیرد که شاید شاهد تبلور قدرت نمائی مجدد دیلمیان (قوم در خطر نابودی) در سرزمینمان باشیم و یا حداقل مدیریت بخش های غرب مازندران امروزی دوباره به سرزمین اصلیشان یعنی گیلان بازپس داده شود که حداقل برای یک بار هم شده مرزهای سیاسی استانها به درستی با تفکیک قومیتها صورت گیرد که دوباره شاهد بروز مشکلاتی که در تقسیم بندی سیاسی امروز مازندران شاهد هستیم نباشیم.
نا شناس 25 آبان 1390
با توجه به اداب و رسوم فرهنگ و پتانسیل ها وشرایط اقلیمی ویژه مناطق چابکسر و رامسر الی نوشهر استان شدن این مناطق و تشکیل استان ساحلی به نفع کشور است مازندران انچان گرفتار زدو بندهای سیاسی و گروکشی های اداری بین شهرهای امل ,بابل ,قایمشهر و ساری و بهشهر است که به منطقه غرب استان اصلا توجهی نمیشود منطقه گلستان از وقتی از مازندران جدا شد پیشرفت خوبی داشت در استان گیلان هم به منطقه استراتژیک چابکسر توجهی نمیشود ضمنا فراموش نکنید زبان و اداب رسوم شهرهای شهسوار و رامسر که قبلا جز استان گیلان بودند ودر زمان رضاشاه از گیلان جدا شدند گیلکی است و با استان گیلان قرابت فرهنگی بیشتری دارند

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.995 seconds.